جهل معصوم
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
روایاتی در باب عدم علم ائمه به برخی موضوعات
در برخی روایات از عدم علم ائمه(ع) به برخی موضوعات خبر داده شده است. این روایات به طور روشن، محدودیت علوم ایشان را نسبت به آن موضوعات اثبات میکند. به نمونههایی از این روایات اشاره میکنیم:
- در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است: "تمام علم نزد خداوند است؛ اما آنچه چارهای از آن برای بندگان نیست، نزد اوصیاء است"[۱] این روایت بر این مطلب دلالت دارد که تمام علوم فقط نزد خداوند است و تنها مقداری از آن در اختیار ائمه(ع) قرار دارد که برای هدایت و راهنمایی انسانها مورد نیاز است و مقتضای مقام امامت آنان به شمار میرود.
- با سند صحیح نقل شده است امام باقر(ع) غسل کرد، ولی مقداری از پشت ایشان خشک ماند. فردی از اصحاب به ایشان این مطلب را خبر داد. امام فرمود: "اگر سکوت میکردی، تکلیفی بر تو نبود"، سپس آن قسمت را با دست مسح کرد[۲].
- بنابر روایتی صحیح السند، ابو بصیر از امام صادق(ع) پرسید: "میگویند شما تعداد قطرههای باران، شمار ستارگان، تعداد برگهای درختان، وزن آب دریا و شمار ذرات خاک را میدانید!" امام دستان خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: "منزه است خداوند! منزه است خداوند! نه؛ به خدا قسم! اینها را جز خداوند نمیداند"[۳]
- در روایتی دیگر با سند موثق آمده است امام کاظم(ع) یکی از خدمتکاران خود را فرستاد تا تخم مرغ بخرد. آن جوان، یک یا دو تخم مرغ خرید و در بین راه با آنها قمار بازی کرد. سپس نزد امام آمد. امام آن تخم مرغ را خورد. یکی دیگر از خدمتگزاران، از قمار آن فرد خبر داد؛ امام طشتیطلبید و غذای خورده شده را بالا آورد[۴].[۵]
دیدگاه اساسی علمای شیعه درباره قلمرو علم معصوم
درباره قلمرو علوم ائمه میتوان دو دیدگاه اساسی را در میان علمای شیعه مشاهده کرد:
- دیدگاه معتقد به تام بودن علوم ائمه(ع): تام بودن علم امام بدین معناست که هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. بنابراین دیدگاه، امام به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان و در تمام زمانها در محدوده قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است[۶]. برخی دانشها که لازمه مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست[۷]. از فرض این بحث خارج است.
- دیدگاه معتقد به محدودیت علوم ایشان: در مقابل دیدگاه پیشین، صاحبان این دیدگاه معتقدند تام بودن علوم ائمه(ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد که امام به همه امور جهان به طور جزئی و تفصیلی آگاه باشد. برخی نیز به صراحت وجود چنین تمامیتی را نفی کردهاند[۸].
ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است. بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمعبندی روایات این موضوع وابسته است[۹].
باید توجه داشت دلیلی بر کامل بودن علم همه پیامبران نیست و تنها درباره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میتوان ادعا کرد که از جامعیت علمی و علم غیب بهرهمندند؛ نمیتوان اثبات کرد که حضرت موسی(ع) یا انبیاء دیگر علم کامل داشتهاند؛ ازاینرو اگر آیاتی بر محدودیت علم آنان دلالت کند چیز بعیدی نیست. در موارد کلیتر برخی از این موارد به صراحت بیان شده است؛ برای مثال حضرت آدم(ع) نمیدانست که شیطان قصد فریب او را دارد یا حضرت موسی(ع) نمیدانست با آن ضربهای که به آن مرد میزند، خواهد مرد؛ بنابراین از سویی دلیلی بر جامعیت و تام بودن علم انبیاء نیست و از سویی دیگر موارد صریح و قطعی وجود دارد که محدودیت علمانبیاء را میرساند. درباره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) روایات صریح و روشنی وجود دارد که آنان از علم کامل بهرهمندند؛ در کتاب شریف اصول کافی احادیثی وجود دارند که علم «مَا کَانَ وَ یَکُون» آنان را تصریح میکند، یا در کتاب بصائر الدرجات نیز همین عنوان وجود دارد و بسیاری از روایات دیگر که بیانگر علم کامل آنان به حوادث، آینده و... است[۱۰].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
پانویس
- ↑ «أَمَّا جُمْلَةُ الْعِلْمِ فَعِنْدَ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ أَمَّا مَا لَا بُدَّ لِلْعِبَادِ مِنْهُ فَعِنْدَ الْأَوْصِیَاء»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۴۳.
- ↑ «اغْتَسَلَ أَبِی مِنَ الْجَنَابَةِ فَقِیلَ لَهُ قَدْ أَبْقَیْتَ لُمْعَةً فِی ظَهْرِک لَمْ یُصِبْهَا الْمَاءُ فَقَالَ لَهُ مَا کَانَ عَلَیْکَ لَوْ سَکَتَّ ثُمَّ مَسَحَ تِلْکَ اللُّمْعَةَ بِیَدِه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۴۵؛ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ «عن أبی بصیر، قال: قلت لأبی عبد اللّه(ع): انهم یقولون، قال: و ما یقولون؟ قلت: یقولون تعلم قطر المطر و عدد النجوم و ورق الشجر و وزن ما فی البحر و عدد التراب، فرفع یده الی السماء، و قال: سبحان اللّه سبحان اللّه لا و اللّه ما یعلم هذا الا اللّه!!»؛ کشی، محمد بن عمر کشی، رجال الکشی (إختیار معرفة الرجال)، ج۲، ص۵۸۸.
- ↑ «بَعَثَ أَبُو الْحَسَنِ(ع)غُلَاماً یَشْتَرِی لَهُ بَیْضاً فَأَخَذَ الْغُلَامُ بَیْضَةً أَوْ بَیْضَتَیْنِ فَقَامَرَ بِهَا فَلَمَّا أَتَی بِهِ أَکَلَهُ فَقَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ إِنَّ فِیهِ مِنَ الْقِمَارِ قَالَ فَدَعَا بِطَشْتٍ فَتَقَیَّأَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۱۲۳.
- ↑ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، ش ۳۷، زمستان ۱۳۹۳.
- ↑ سید عبدالحسین لاری؛ معارف السلمانی بمراتب خلفاء الرحمانی.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ج۱، ص۵۷۱ و ۶۳۵.
- ↑ محمد بن محمد مفید؛ المسائل العکبریة ص۶۹و۷۰؛ محمد بن علی کراجی، کنز الفوائد ج۱.
- ↑ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، ش ۳۷، زمستان ۱۳۹۳.
- ↑ سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.