علم غیب امام در قرآن
اين مدخل از زیرشاخههای بحث علم معصوم است. "علم غیب امام" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
علم غیب امام در قرآن - علم غیب امام در حدیث - علم غیب امام در کلام اسلامی - علم غیب امام در فلسفه اسلامی - علم غیب امام در عرفان اسلامی - علم غیب امام در حکمت اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم غیب امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
افزون بر استدلالهای عقلی و فلسفی، قرآن نیز بر دوش کشیدن علم الهی از سوی اولیاء الله را اصلی ثابت میداند؛ مانند:
- به تصریح قرآن، انسان میتواند مظهر اسماء الله باشد: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾[۱] و میتواند معلم فرشتگان شود: ﴿ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲] بیگمان این علم فراتر از علوم بشری و از مقوله غیب است. انبیا و اولیا در جایگاه انسان جامع و در رأس این مظهریت قرار دارند. انسان کامل که برترین نمود و بروز علم خداست، یقیناً از هر جهل و نسیان در امان است؛ زیرا جهل و نقصان با فرض حاملیت علم الهی تناقض و تعارض خواهد داشت. او وارث وحامل علم خداست که با دانش آموختنی بشر تفاوت ماهوی دارد و خاستگاهش لزوماً برخاسته از عالم ربوبیت است و اِشراف بر عالم غیب و شهود خواهد داشت.
- قرآن افزون بر انبیا، شخصیتهای متعددی از غیر انبیا را نیز بر میشمارد که صاحب علم لدنّی و به اذن خدا آگاه از اسرار غیب و صاحب کرامت بودند؛ مانند:
- آصف بن برخیا: با اینکه وزیر سلیمان(ع)، صاحب نبوت و رسالت نبود، دارای علم الهی و کرامت و اختیارات فرابشری بود. او در یک پلک زدن، تخت بلقیس را از دیار سبا انتقال داد و نزد سلیمان حاضر کرد. قرآن گوید: ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۳]. قرآن آشکارا علم الهی و خارقالعاده را به وی نسبت میدهد.
- حضرت مریم(س): به تصریح قرآن مریم با فرشتگان مرتبط بود و علم غیب میدانست و پیشاپیش از تولد فرزندی بدون پدر و صاحب نبوت خبر میداد: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ *... إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴾[۴].
- حضرت خضر(ع): او در دیدگاه مشهور جزء پیامبران نیست و به نص قرآن دارنده علم لدنّی و الهی بود: ﴿آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا﴾[۵].
- حضرت لقمان: خداوند وی را صاحب حکمت و دانش الهی میداند: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ﴾[۶]»[۷]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ «و همه نامها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.
- ↑ «و همه نامها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد *... آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۲-۴۵.
- ↑ «و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ «و به راستی ما به لقمان فرزانگی دادهایم» سوره لقمان، آیه ۱۲.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۵۸.