قاسم بن حبیب ازدی در تاریخ اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث قاسم بن حبیب ازدی است. "قاسم بن حبیب ازدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

«اَلسَّلاَمُ عَلَى قَاسِمِ بْنِ حَبِيبٍ اَلْأَزْدِيِّ»[۱]؛

قاسم بن حبیب بن ابی بشر ازدی[۲] یا قاسم بن بشر[۳]، اصالت یمنی داشت و از شیعیان بنام کوفه و سوارکاری شجاع و از یاران امام حسین(ع) بود[۴].[۵]

قاسم چگونه به کربلا آمد

عبیدالله بن زیاد این حاکم خودکامه و بی‌ایمان برای آنکه کسی از شیعیان به کربلا نرود و حسین بن علی(ع) را یاری ننماید، تمام راه‌های کوفه که به کاروان امام(ع) و یا به کربلا منتهی می‌‌شد را مسدود کرد و بین راه‌ها جاسوسانی گمارد تا هر کس که قصد ملحق شدن حضرت را داشت دستگیر و به مجازات شدید برسانند!

از همین رو به غیر از تعدادی انگشت شماری دیگر کسی نتوانست به امام(ع) ملحق شود و آن تعداد هم با برنامه‌های حساب شده‌ای توانستند خدمت حضرت شرفیاب شوند و امام را یاری نمایند، از جمله این افراد قاسم بن حبیب بود.

او ابتدا در کوفه خود را جزء لشکریان ابن سعد قرار داد و بدین وسیله به راحتی خود را به کربلا رساند، و در یکی از روزهای قبل از عاشورا، وارد کربلا شد و از لشکر ابن سعد فاصله گرفت و خدمت امام حسین(ع) رسید. قاسم بن حبیب نزد حضرت باقی ماند تا در روز عاشورا، در حمله نخست، برابر دیدگان امام(ع) به فیض شهادت نایل آمد[۶].

در فضیلت و شرافت او همین بس که در زیارت ناحیه مقدسه مورد عنایت قرار گرفته و بر او درود و سلام فرستاده شده است.[۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. زیارت ناحیه مقدسه و زیارت رجبیه؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۳ و نیز، ج۱۰۱، ص۳۴۰ و ص۲۷۳.
  2. تسمیة من قتل مع الحسین، شماره ۹۰؛ ابصارالعین، ص۱۸۶، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ عنصر شجاعت، ص۲۷؛ عبرات المصطفین، ج۲، ص۱۶۵.
  3. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۸ (حرف قاف)؛ ابصارالعین، ص۱۸۶، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة.
  4. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۸؛ ابصارالعین، ص۱۶۱ و قاموس الرجال، ج۶، ص۴۶۵.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۵۴۸.
  6. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۸؛ ابصارالعین، ص۱۶۱.
  7. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۵۴۸-۵۴۹.