شروط امامت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


در این باره، تعدادی از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شروط امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

صفات امام از دیدگاه اهل سنت

  • دانشمندان اهل سنت سخن واحدی ندارند، باقلانی به سه شرط اشاره کرده و ماوردی و تفتازانی دیگران شرایط دیگری هم قائل شده‌اند. این اختلافات ناشی از آن است که به گمان آنان، پیامبر اکرم(ص) این امر را، مسکوت گذارده لذا دانشمندان اهل سنت بر پایۀ رأی و اندیشه خود، اظهار نظر می‌کنند. عموم حکام اسلامی پس از علی(ع) که امام جامعه اسلامی به شمار می‌روند، فاقد بسیاری از شرایط یاد شده بوده‌اند[۱].
  • بر اساس برخی از روایات اهل سنت، فسق و فجور و ظلم و بیدادگری، مانع امامت نیست و همچنین امام، هرگز با غصب اموال، کشتار مردم و نفوس محترم و عدم اجرای حدود، از مقام و منصب خود بر کنار نمی‌شود.
  • اما ابوالقاسم زمخشری در تفسیر کشاف معتقد است که امامت ظالم و فاسق، به حکم قرآن و نص آیات قرآنی، جایز نیست. طبق آیۀ﴿﴿ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ [۲] سهل گیری دانشمندان اهل سنت در خصوص شرایط احراز و حفظ منصب امامت و خلافت را با توجه به دو نکته، می‌توان تحلیل کرد: اولاً، تصور تحویلی نگراند آنها اقتضا نمی‌کند که در اوصاف و ویژگی‌های امام، بیش از این، سخن گویند. ثانیاً، گرایش شایسته سالاری در رهبریت و مدیریت که امروزه نزد دانشمندان مدیریت، امری بدیهی و غیرقابل انکار است توسط دانشمندان اهل سنت تقریباً نادیده گرفته می‌شود. در این جاست که اهمیت تأکید دانشمندان شیعه بر مسئله عصمت امام، مشخص می‌شود[۳].
  • قاضی ابوبکر باقلانی صفات ذیل را برای امام برشمرده:
    1. قریشی بودن "برگرفته از حدیث رسول الله:" الْأَئِمَّةُ مِنْ‏ قُرَيْشٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏""
    2. از نظر علم در حد یک قاضی باشد اولاً: اجماع امت بر این است که امام خود عهده‌دار قضاوت گردد، ثانیاً، امام می‌خواهد قضاوت را نصب کند، پس باید بتواند علمیت قضات را تشخیص دهد.
    3. شایستگی تدبیر امور مسلمانان را داشته باشد تا غرض و هدف از امامت حاصل شود.
    4. از نظر روحی، تحت تأثیر احساسات قرار نگیرد که ترک حدود کند.
    5. در علم و صفات دیگر، افضل باشد. پیامبر(ص) فرمودند:" من تقدّم على المسلمين و هو يرى أنّ فيهم من هو افضل منه، فقد خان‏ اللَّه‏ و رسوله‏ و المسلمين‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" و صحابه بر تحقق شرط افضلیت اجماع داشته‌اند مگر اینکه امامت افضل، مستلزم مفاسدی باشد.
  • عبدالقادر بغدادی، چهار صفت را برای امام لازم دانسته که یک مورد متمایزش، عدالت و پرهیزگاری است در حدی که شهادت او پذیرفته شود.
  • عبدالکریم شهرستانی، اصالت را نیز شرط کرده است.
  • سیف الدین آمری، صفات مرد بودن، آزاد بودن، مسلمان بودن و عادل و ثقه در گفتار بودن را نیز افزوده است.
  • قاضی عضد الدین ایجی: "امام باید شجاع و قوی القلب باشد ..."
  • برخی همه این صفات را لازم ندانسته‌اند زیرا یافتن آنها، یک جا در یک نفر، تکلیف به ما لا یطاق است.
  • برخی گفته‌اند امام باید عاقل و بالغ هم باشد[۴].
  • ماوردی و تفتازانی شرایط ذیل را ذکر کرده‌اند:
  • مکلف بودن، عدالت، حرّیت، مرد بودن، سلامت حواس، سلامت اعضای بدن، تدبیر، شجاعت، قریشی بودن، اجتهاد، سخنوری[۵].
  • متکلمان معتزلی و اشعری در باب امام، در خصوص هشت وصف، تا حدودی اتفاق نظر دارند: مجتهد، صاحب رأی، شجاع، عادل، عاقل، بالغ، مرد، حرّ.
  • در سایر شرایط، نزد متکلمان معتزلی و اشعری، اختلاف وجود دارد. این دو گروه، عصمت را شرط امام نمی‌دانند و امامت را منصب دنیوی صرف دیده‌اند، لذا در میان اوصاف و شرایط امامت، روی آورد فقهی اخذ کرده‌اند نه کلامی و جنبه ارتباط الهی و اوصافی چون عصمت را معتبر ندانسته‌اند[۶].

ویژگی‌های امام از دیدگاه شیعه

  • سید مرتضی درباره صفات امام گفته:
    1. معصوم از هر قبیح و معصیت باشد.
    2. با نص و امر خدا و معجزه معلوم می‌گردد.
    3. افضل امت باشد.
    4. أشجع امت باشد.
    5. عالم‌ترین باشد به احکام شرع و سیاست.
    6. در هر زمانی فقط یکی است.
  • برخی از این صفات از مستقلات عقلیه‌اند و برخی دیگر، از ملازمات عقلیه‌اند و یا مقتضای اجماع و یا ادله نقلی‌اند.
  • خواجه نصیر الدین طوسی، صفات دیگری را نیز یاد آور شده، مانند: پاکی از عیوبی که نفرت آور است، خواه جسمانی باشد، خواه نفسانی و خواه نسبی، زیرا این اوصاف در هدایت مردم نقش مؤثری دارند. همچنین باید نزدیک‌ترین افراد به خداوند باشد[۷].
  • دفاع از کیان اسلام و حفظ حدود و ثغور آن، فداکاری و از خودگذشتگی می‌خواهد. جهاد و فداکاری، در سایه شجاعت حاصل می‌گردد بنابراین، شجاع بودن والی، امری بدیهی است، اما اشجع بودن از آن جهت مطلوب است که اگر کسانی باشند که از امام جامعه شجاعتر باشند، مسلماً در پیروی مردم از امام جامعه و هدف از امامت که پیشوایی جامعه اسلامی است، محقق نخوهد شد. علاوه بر این، قبح تقدیم مفضول، ایجاب می‌کند که امام اشجع باشد.
  • ایمان هم مراتب مختلفی دارد، در این میان، امام باید از حیث مراتب ایمان، واجد بالاترین مرتبه باشد تا بدین وسیله، مومنان، از ارشاد و هدایت او سرپیچی ننمایند.
  • عبادت نیز بنفسه، مطلوب شارع است و شخصی که عبادت او بیشتر است نزد خداوند، محبوبتر است. منظور از عبادت، انجام هر عملی با در نظر گرفتن رضایت الهی است.
  • حال اگر کسی که عبادتش از سایر انسان‌ها بیشتر است، امام نگردد، یا باید شخصی که با او مساوی است، امام گردد که ترجیح بلا مرجح است و یا کسی که در مرتبه پایین‌تر است امام شود و این ترجیح مرجوع است که اقبح می‌باشد.
  • دلبسته بودن به نیاز دنیا از جانب امام جامعه مسلمانان، باعث بروز مفاسد زیادی خواهد شد؛ از جمله دلبستگی مردم به دنیا و سر انجام سقوط جامعه اسلامی. لذا امام جامعه باید نه تنها زاهد، بلکه ازهد باشد تا اهداف مقدس اسلام، در جامعه اسلامی پیاده شود.
  • شخص ازهد، افضل از زاهد است فلذا باید مقدم گردد تا تقدیم مفضول بر فاضل لازم نیاید[۸].


منابع

مصداق های امام

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امام

پانویس

  1. ر.ک. محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۲ - ۱۴۳.
  2. پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.
  3. جمعی از نویسندگان،امامت‌پژوهی، ص:۶۸ - ۷۱.
  4. ر.ک. علی ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ج۲، ص:۲۱۹.
  5. ر.ک. محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص:۱۴۲.
  6. جمعی از نویسندگان،امامت‌پژوهی، ص:۱۵۳.
  7. ر.ک. علی ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ج۲، ص:۲۲۴.
  8. جمعی از نویسندگان،امامت‌پژوهی، ص:۱۶۹ - ۱۷۱.