انفال
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث شأن اقتصادی معصوم است. "انفال" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انفال (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
انفال، جمع نَفل به معنای افزون بر چیزی است. به نمازهای مستحب هم نافله گویند، چون علاوه بر واجبات است[۱]. انفال به معنای اموال و ثروتهای عمومی؛ مانند کوهها، جنگلها، بستر رودخانهها، معادن و سرزمینهای بیصاحب است که اضافه بر مِلک و دارایی مردم است. به زمینها و غنایمی هم که در جنگ با کفّار به دست مسلمانان میافتد و به زمینهایی که بدون درگیری به تصرّف مسلمانها در میآید نیز انفال گفته میشود. انفال طبق آموزه های قرآن و حدیث، همه متعلّق به خدا و رسول و جانشین معصوم او (امام) یا در اختیار حکومت اسلامی در عصر غیبت است. اختیار این اموال و ثروتها به دست پیشوای مسلمانان است و به عنوان پشتوانه حکومت، در جهت منافع عموم مورد استفاده قرار میگیرد. انفال، نام سوره هشتم قرآن است، چون در آیه اوّل این سوره از انفال بحث شده است[۲].
واژهشناسی لغوی
- انفال از ماده "ن ـ ف ـ ل" و در لغت به معنای غنیمت، بخشش[۳]، افزون بر مقدار واجب[۴] یا زیاده بر اصل[۵] آمده است، ازاینرو به نمازهای مستحبی «نافله» گفتهاند[۶]. در اصطلاح فقه امامیه نیز به اموال خاص معصوم[۷] و به تعبیری دیگر اموالی که مالک خصوصی ندارد و به امام و حاکم اسلامی تعلق دارد[۸] انفال اطلاق میشود و از نظر اهل سنت غنایم و اموالی است که افزون بر سهم غنیمت جنگجویان، به آنان داده میشود[۹].
- وجه نامگذاری این اموال به انفال آن است که این اموال اضافه بر شرکت پیامبر و امام در خمس، هدیه خداوند به آنان است[۱۰] یا آنکه این اموال ویژه پیامبر و امام بوده، افزون بر ملک خصوصی آنان است[۱۱]. برخی گفتهاند: از آن جهت که با حلال شدن این اموال برای نخستین بار بر مسلمانان، آنان بر امتهای پیشین برتری یافتند به این اموال انفال گفته شده[۱۲][۱۳].
- انفال با مفاهیمی دیگر از جمله مباحات اصلیه یا اوّلیه، مشترکات، فئ و غنیمت از این جهت که همگی زاید بر مالکیت خصوصی است مشترک و از جهاتی با آنها متفاوت است؛ تفاوت انفال با مباحات اصلیه در این است که مباحات اصلیه ملک کسی نیست و هرکس آن را حیازت کند مالک آن میشود؛ مانند آبها، حیوانات وحشی، علفها و ماهیها[۱۴] برخلاف انفال که بدون اذن، تصرف و تملک آن جایز نیست[۱۵].
- مشترکات اموالی است که به عموم مسلمانان تعلق دارد و همگان حق انتفاع از آن را دارند؛ مانند راهها، مساجد، کاروانسراها و بر خلاف انفال قابل تملک شخصی یا انتقال نیست[۱۶]. فئ در اصطلاح به اموالی گفته میشود که از کافران بدون جنگ به غنیمت گرفته میشود[۱۷] و یکی از مصادیق انفال و نسبت میان این دو عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی همه مصادیق فئ از انفال به شمار میرود؛ ولی بسیاری از انفال فئ نیست. غنیمت اصطلاحاً به اموالی اطلاق میشود که در جنگ از کافران به دست میآید[۱۸].
- نسبت غنیمت با انفال عموم و خصوص من وجه است؛ زیرا برخی غنیمتها، یعنی اموالی که بدون جنگ و خونریزی یا بدون اذن امام به دست آید[۱۹] جزو انفال است، هر چند برخی همه غنایم را مصداق انفال دانستهاند[۲۰][۲۱].
تشریع انفال و موارد آن
مالکیت انفال
مصارف انفال
وظایف مسلمانان در برابر انفال
انفال امام در قرآن
انفال امام در حدیث
پیامبر و انفال در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۲۲]
- نکات مطرح در آیه:
- مالکیت انفال به خدا و رسول اختصاص دارد.
- از خدا و رسول در باره مالکیت و تقسیم انفال باید اطاعت کرد.
- اطاعت ازخدا و رسول نشانه ایمان است.
- مؤمنان موظف به اصلاح و رفع اختلاف میان خود در باره انفال و اموال عمومی هستند.
- لزوم رعایت تقوا در برابر حکم خدا در تقسیم انفال[۲۳][۲۴].
جستارهای وابسته
منابع
- حسینی سید رضا، صادقی فدکی، سید جعفر، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵
- فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۶؛ حسینی سید رضا، صادقی فدکی، سید جعفر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۱۵ - ۲۳.
- ↑ لسانالعرب، ج۱۴، ص۲۴۴؛ القاموسالمحیط، ج۴، ص۷۹، «نفل».
- ↑ مفردات، ص۸۲۰؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۲۴۵، «نفل».
- ↑ التبیان، ج۵، ص۷۲؛ لسانالعرب، ج۱۴، ص۲۴۵، «نفل».
- ↑ مجمعالبحرین، ج۳، ص۱۸۱۹؛ المصباح، ص۶۱۹، «نفل».
- ↑ شرایعالاسلام، ج۱، ص۱۸۳؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۵ـ۱۱۶.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۴؛ انفال و آثار آن در اسلام، ص۴۰.
- ↑ القاموسالفقهی، ص۳۵۸؛ الفقه الاسلامی، ج۸، ص۵۸۹۱.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۶، ص۱۱۶؛ الخمس والانفال، ص۳۲۹.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۴، ص۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۵؛ مصباح الفقیه، ج۱۴، ص۲۳۸؛ الحدائق، ج۱۲، ص۴۷۰.
- ↑ حسینی سید رضا، صادقی فدکی، سید جعفر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۱۵ - ۲۳.
- ↑ مفتاح الکرامه، ج۸، ص۴۱۶؛ جواهرالکلام، ج۱۶، ص۱۲۳.
- ↑ شرایع الاسلام، ج۱، ص۱۸۴؛ کتاب البیع، ج۳، ص۲۶؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۴، ص۱۰۷.
- ↑ شرایع الاسلام، ج۳، ص۲۷۶ـ۲۷۷؛ جواهرالکلام، ج۳۸، ص۷۶ـ۷۷.
- ↑ التبیان، ج۹، ص۵۶۴؛ فقهالقرآن، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۴۷؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۳۳، «غنم».
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۶ـ۱۱۷، ۱۲۶؛ مصباح الفقیه، ج۱۴، ص۲۵۱.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۱۳۶؛ ج۴، ص۹.
- ↑ حسینی سید رضا، صادقی فدکی، سید جعفر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۱۵ - ۲۳.
- ↑ «از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ انفال جمع نفل به معنی زیادت وعطیه است و دراصطلاح فقهی عبارت است از ثروتهای عمومی که مالکیت و چگونگی مصرف آنها در اختیار پیامبر وجانشینان اوست از قبیل اراضی موات، جنگل ها، کوه ها، معادن وزمینهای بدست آمده از دشمن بدون جنگ، زمینهای مربوط به پادشاهان، ارث بدون وارث، غنیمتهای بدست آمده بدون اذن امام، مرا تع وکف دره ها: فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی، ج ۵، ص ۲۹۵
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۹۷.