حزب الله در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث حزب الله است. "حزب الله" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حزب الله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

حزب، عبارت است از سازمان اجتماعی متشکل و دارای جهان‌بینی، ایدئولوژی، فلسفه سیاسی، پایگاه طبقاتی و رهبری اجتماعی. در اسلام، تشکیلات مخصوصی بنام "حزب الله" در برابر "حزب شیطان" وجود دارد[۱] که با شعار «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[۲] و با اهداف نفی تبعیض، مبارزه همه‌جانبه با اشراف، ایجاد جامعه بی‌طبقه توحیدی، اجرای قسط و عدل، حمایت از مستضعفان علیه مستکبران و... همیشه تاریخ، به سوی تحقق جامعه ایده‌آل الهی، در تلاش و تکاپو است. واژۀ حزب الله، دو بار و با دو ویژگی در قرآن کریم[۳] آمده است. یکی، برائت از دشمنان خدا و رسول و دیگری، دوستی با مؤمنین. اعضای حزب الله باید دارای ویژگی‌هایی نظیر ایمان، شناخت وآگاهی، اتحاد و اتفاق، برنامه‌ریزی و نظم، تولّی و تبرّی، نظارت عمومی (امر به معروف و نهی از منکر) و تبعیت از رهبری صالح باشند. حزب الله حزبی است که در طول تاریخ، تمامی پیامبران و ائمه، عضو برجسته آن بوده و در دورۀ غیبت نیز مبارزه با ستم و... با همان ایدئولوژی و اهداف و شعارها، با رهبری عادل‌ترین فرد، به نیابت از امام ادامه دارد[۴]. از این‌رو، حزب الله اغلب به گروهی گفته می‌شود که در راه استقرار قسط و عدل - در راستای ادامه راه پیامبران - مبارزه می‌کنند[۵].

منابع

پانویس

  1. ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب شیطان است که (گرویدگان به آن) زیانکارند» سوره مجادله، آیه ۱۹.
  2. بحار الانوار، ج۱۸، ص۲۰۲.
  3. ﴿لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲؛ ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
  4. سلیم بن قیس، ص۱۸۲؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۸، کتاب الایمان و الکفر. باب دعائم الاسلام، حدیث ۵؛ مروج الذهب، ج۲، ص۴۳۲؛ نهج البلاغة، نامه ۳۱.
  5. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۷۹.