عبدالعظیم حسنی
آشنایی اجمالی
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی حسنی علوی از نوادگان امام مجتبی(ع) است که به دلیل حضورش در شهر ری بین ایرانیان شهرت دارد. نجاشی به نقل از احمد برقی مینویسد: عبدالعظیم از حاکم وقت گریخته، به ری آمد و در اتاق کوچکی در زیرخانه یکی از شیعیان ساکن شد و اوقات را به عبادت میگذراند. روز را به روزه و شب را به تهجد مشغول بود و گاه پنهانی بیرون میرفت و قبری را که اکنون مقابل بارگاه اوست، زیارت مینمود و میگفت: او از فرزندان موسی بن جعفر(ع)است. کم کم مردم از حضور وی آگاه شدند. عبدالعظیم سرانجام بیمار شد و از دنیا رفت و هنگامی که لباسش را بیرون آوردند تا او را غسل دهند به نسبش پی بردند، چون کاغذی در لباسش یافتند که نام و نسب خود را تا امیر مؤمنان(ع) ثبت کرده بود.[۱]
فخر رازی بر خلاف دیگران میگوید: عبدالعظیم حسنی در طبرستان سکونت داشت و سرانجام کشته شد.[۲] شیخ طوسی نام او را ذیل اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری(ع) ذکر کرده،[۳] ولی برخی وی را صحابی امام جواد(ع) هم دانسته[۴] و برخی دیگر گفتهاند که امام رضا(ع) را هم درک کرده است.[۵] معاصر بودن وی با امام هشتم قابل قبول نیست[۶] و گویا اشتراک کنیه امام رضا(ع) با امام هادی(ع) منشأ این اشتباه شده است.
عبدالعظیم حسنی از امام جواد و امام هادی(ع)[۷] و همچنین از حسن بن حسین عمری، عمر بن رشید و دیگران روایت کرده است.[۸] احمد بن مهران، احمد برقی و سهل بن جمهور از جمله راویان او هستند.[۹] علامه او را به عبادت و ورع توصیف کرده و میگوید: درباره او حکایتی وجود دارد که بر خوبیاش دلالت دارد.[۱۰] گویا مراد وی، همان داستان مشهوری است که عبدالعظیم عقاید خود را به امام دهم ارایه کرد و امام فرمود: این دین پسندیده است و بر آن ثابت قدم باش.[۱۱]
از امام حسن عسکری(ع) روایت شده که زیارت عبدالعظیم در ری معادل زیارت امام حسین(ع) است، اما مرحوم خوئی این خبر را ضعیف میداند.[۱۲] وفات حسنی را در نیمه شوال یکی از سالهای ۲۵۰ تا ۲۵۵ نوشتهاند.[۱۳] کتابهای خطب امیرالمؤمنین(ع)[۱۴] و الیوم و اللیلة[۱۵] از اوست. به مناسبت کنگره بزرگداشت عبدالعظیم، شماره ۸۰ مجله آئینه پژوهش، تیرماه ۱۳۸۲ به وی اختصاص یافته و اطلاعاتی کافی در بارهاش ارایه داده است[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ رجال النجاشی، ج۲، ص۶۵.
- ↑ الشجرة المبارکه، ص۶۴.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۸۷ و ۴۰۱.
- ↑ نقد الرجال، ص۱۹۰.
- ↑ الذریعه، ج۷، ص۱۹۰.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۴۹.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۴۵۰.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۴۸.
- ↑ جامع الرواة، ج۱، ص۴۶۰.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص۲۲۶.
- ↑ بحار الانوار، ج۳۶، ص۴۱۲.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۴۸.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۴۵۱.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۴۴۹.
- ↑ الذریعه، ج۲۵، ص۳۰۴.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص448 - 449.