بحث:جزیره خضرا

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جزیره خضرا در موعودنامه

داستان "جزیره خضرا" حکایت از آن می‌کند که: زین الدین علی بن فاضل مازندرانی، در سال ۶۹۰ هجری به اقیانوس اطلس سفر کرده و از سرزمین بربر، سه روز با کشتی در دل اقیانوس رفته، تا به جزایر روافض (جزیره‌های شیعیان) رسیده است. در آن‌جا اطلاع یافته که جزیره‌ای به نام "جزیره خضراء" وجود دارد که فرزندان حضرت ولی عصر (ع) در آن زندگی می‌کنند. چهل روز در آن‌جا اقامت کرده و سرانجام پس از چهل روز، هفت کشتی مواد غذایی از جزیره خضراء به این جزیره آمده است. ناخدای کشتی او را با نام و نام پدر صدا کرده و گفته مشخصات تو را به من گفته‌اند و اجازه دادند که تو را به "جزیره خضرا" ببرم. او را به "جزیره خضرا" برده‌اند. پس از ۱۶ روز دریانوردی، سرانجام به "آب‌های سفید" رسیده‌اند. ناخدا توضیح داده که این آب‌ها، چون جزیره را احاطه کرده است، کشتی دشمنان هرگز نمی‌تواند از آن بگذرد و به برکت حضرت ولی عصر (ع) در آن آب‌ها غرق می‌شود. ان‌ها به جزیره خضراء رسیده، جمعیت انبوهی را با بهترین لباس و وضع مشاهده کرده، شهری بسیار آباد با درختان سرسبز و انواع میوه‌ها و بازارهای بسیار و ساختمان‌های مجلل از سنگ‌های شفاف رخام دیده است. شخصی به نام "سید شمس الدین" که او را نوه پنجم حضرت ولی عصر (ع) معرفی می‌کنند، متصدی تعلیم، تربیت و اداره آن‌جاست و او نائب خاص حضرت در آن جزیره است و مستقیما از امام فرمان می‌گیرد. وی حضرت را نمی‌بیند، بلکه صبح هرجمعه، نامه‌ای به خط‍‌ امام (ع) در نقطه معینی گذاشته می‌شود و در آن، اوامر آن حضرت و آن‌چه مورد نیاز "سید شمس الدین" تا هفته آینده خواهد بود، مندرج می‌باشد. علی بن فاضل، هیجده روز در آن جزیره اقامت نموده و از محضر جناب "سید شمس الدین" خوشه‌ها چیده، و پس از هیجده روز، به او دستور رسیده که به وطن خود بازگردد. "علی بن فاضل"، آن‌چه را که از محضر جناب "سید شمس الدین" استفاده کرده، در کتابی به نام "الفوائد الشمسیه" گرد آورده و مشروح تشرف خود را به چند نفر از علمای بزرگ عصر خود بازگو کرده است.

"فضل بن یحیی طیبی" نویسنده قرن هفتم، در سال ۶۹۹ هجری، مشروح داستان را از زبان شخص "علی بن فاضل" در حلّه شنیده و آن را در کتابی به نام "الجزیرة الخضراء" گرد آورده است. این داستان به‌طور کامل در کتاب بحار الانوار، ج ۵۲، صفحات ۱۵۹ تا ۱۷۴ آمده است. علاوه بر علی بن فاضل، "ابن انباری" نیز داستان جزیره خضراء را نقل کرده است که در کتاب بحار الانوار، ج ٥٣، صفحات ٢١٣ تا ٢٢١ آمده است. در دو داستان (علی بن فاضل مازندرانی و ابن انباری) نقاط‍‌ مشترک بسیاری به چشم می‌خورد.

و اما داستان جزیره خضراء از هفتصد سال پیش به این طرف، در برخی از کتاب‌ها راه یافته است و از همان زمان تاکنون، دو دیدگاه درباره آن مطرح بوده است: یکی، دیدگاه افرادی که این داستان را پذیرفته‌اند و دیگری، دیدگاهی است که این داستان را ساختگی و افسانه می‌دانند. به تازگی دو ادعای جدید نیز بر آن‌ها اضافه شده است. آن دو ادّعا این است که:

  1. براساس بعضی نشانه‌ها، احتمالا جزیره خضراء، همان منطقه مثلث برمودا است.
  2. بشقاب‌پرنده‌ها در اختیار ساکنان جزیره خضراء (امام زمان (ع) و فرزندانش) است.

این دو ادّعا را "ناجی نجّار" در کتاب خود آورده است. تقریباً همه عالمان شیعی، روایت جزیره خضراء را ساختگی می‌دانند و این ساختگی بودن را در دو جهت می‌توان دید: یکی زنجیره حدیث و راویان، دیگری محتوای آن. وقتی اصل جزیره خضراء، یک افسانه و داستان ساختگی شد، دو ادّعای دیگر (جزیره خضراء همان مثلث برمودا است و بشقاب‌پرنده‌ها در اختیار ساکنان "جزیره خضرا" است) همه باطل و خیالی می‌شود.

ادلّه کسانی که جزیره خضراء را پذیرفته‌اند این است که علمای بسیاری از قبیل شهید اول، محقق کرکی، علامه مجلسی، مقدس اردبیلی، شیخ حر عاملی، وحید بهبهانی، بحرالعلوم، قاضی نورالله شوشتری، میرزا عبدالله اصفهانی، میرزای نوری و... این داستان را در کتاب خود آورده، یا به آن استناد کرده‌اند.

و اما ادلّه کسانی که این داستان را افسانه می‌دانند، این است که: داستان از جهت سند و متن صحیح نیست، تناقضاتی در داستان است که راه‌حلّی برای آن‌ها نیست، در آن سخن از تحریف قرآن آمده است. روایاتی که دالّ‌ بر وجود فرزند برای حضرت است قابل‌اعتماد نیست و بسیاری مطالب دیگر که در جای خود به‌طور کامل بحث شده است.

آیت الله ابراهیم امینی در کتاب "دادگستر جهان" می‌نویسد: داستان جزیره خضراء شبیه افسانه و رمان است زیرا: اوّلاً سند معتبر و قابل اعتمادی ندارد. داستان از یک کتاب خطی ناشناخته، نقل شده و مرحوم مجلسی هم درباره‌اش می‌نویسد: چون من داستان را در کتاب‌های معتبر نیافتم، باب جداگانه‌ای را به آن اختصاص دادم. ثانیا در متن داستان تناقضاتی دیده می‌شود. ثالثا در آن به تحریف قرآن تصریح شده که قابل قبول نیست و مورد انکار شدید علمای اسلام است. رابعا موضوع اباحه خمس در این داستان مطرح شده و مورد تأیید قرار گرفته که آن هم از نظر فقها مردود است. علاوه بر آیت الله امینی، آیات عظام، علامه شیخ محمد تقی شوشتری، علامه حسن‌زاده آملی، محمد باقر بهبودی، شیخ آقا بزرگ تهرانی، شیخ جعفر کاشف الغطاء و... نیز داستان جزیره خضراء را خیالی می‌دانند[۱]. مطالبی را نیز که "ناجی نجّار" در خصوص مثلث برمودا و نیز بشقاب‌پرنده‌ها گفته‌اند مستند به نوشته‌های دقیق علمی و تحقیقی نیست، بلکه بیش‌تر آن‌ها براساس خبرهایی است که رادیو لندن و یا روزنامه و مجله‌ها -خصوصا روزنامه جمهوریت عراق- گزارش کرده‌اند[۲].

علاقمندان برای مطالعه داستان جزیره خضراء، و دیدگاه‌های موافقان و مخالفان، می‌توانند به کتاب "جزیره خضراء، افسانه یا واقعیت" نوشته ابوالفضل طریقه‌دار، مراجعه کنند[۳].

پانویس

  1. جزیره خضراء، افسانه یا واقعیت، ابوالفضل طریقه‌دار، ص ۲۱۱.
  2. همان، ص ۱۳.
  3. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۴۳.
بازگشت به صفحهٔ «جزیره خضرا».