حکومت مدائن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

حاکمان مدائن

حذیفة بن یمان

هبیرة بن نعمان

زحر بن قیس جعفی

یزید بن قیس ارحبی

یزید بن قیس بن تمام ارحبی[۱] مردی عاقل و از نیروهای دلاور سپاه امیرالمؤمنین (ع) بود. وی از جانب حضرت علی (ع) والی مدائن شد و سپس به ولایت ری، همدان و اصفهان منصوب گردید[۲].[۳]

لام بن زیاد

ثابت بن قیس

سعد بن مسعود ثقفی

نام او سعد یا سعید[۴] بن مسعود انصاری ثقفی است. او عموی مختار بن ابی عبید ثقفی از اصحاب و انصار رسول خدا (ص) و یاران مخلص امیر المؤمنین (ع) به شمار می‌آمد[۵].

سعد بن مسعود جزو کارگزاران امیرالمؤمنین (ع) بود و از جانب آن حضرت به امارت و فرمانداری مدائن منصوب شد و تا دوران خلافت امام حسن مجتبی (ع) در این سمت باقی بود.

طبق نقل نصر بن مزاحم، حضرت علی (ع) او را قبل از آنکه بر مدائن منصوب کند بر استان زوابی (موصل)[۶] گمارد[۷]. و در جنگ جمل او را امیر بر قبایل قیس و عبدالقیس قرار داد[۸]. و پس از استقرار در کوفه و قبل از جنگ صفین، او را به عنوان فرماندار مدائن انتخاب کرد. او در این سمت بود و امام حسن (ع) در روز ساباط به او پناه برد[۹].[۱۰]

عبید بن سماک

بلاذری می‌نویسد: «عبید بن سماک مخزومی» والی علی بن ابی طالب(ع) بر مدائن بود[۱۱]. در اوائل حکومت مغیرة بن شعبه بر کوفه و شورش مستورد خارجی سخن از سماک بن عبید است که حاکم مدائن و بهرسیر بوده است[۱۲]. بلاذری وی را عبید بن سماک بن حزان عبسی یا سماک بن عبید بن سماک بن حزان دانسته است[۱۳].[۱۴]

منابع

پانویس

  1. در تنقیح المقال، ج۳، ص۳۲۸ آمده: یزید برادر سعید بن قیس، و ارحبی طایفه‌ای است منسوب به قبیله همدان.
  2. رجال طوسی، ص۶۲، ش۶.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۴۴۲-۱۴۴۳؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۱.
  4. شیخ طوسی در رجال، ص۴۴، ش۲۳. او را در زمره اصحاب امام علی (ع) ثبت کرده است. و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۷ حاکم مدائن را «سعد بن مسعود» و در ص۴۲ «سعید بن مسعود» ثبت کرده است.
  5. اسد الغابه، ج۲، ص۲۹۴ و اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۳۰.
  6. در توضیح «استان زوابی» در حاشیه وقعة صفین، ص۱۱ چنین آمده است: در عراق چهار نهر بوده است: دو نهر بالای بغداد و در نهر پایین آنکه به هر کدام زاب گویند، و به هر یک از این نهرها، زابی هم اطلاق شده که جمع آن «ازوابی» است.
  7. وقعة صفین، ص۱۱.
  8. شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۳.
  9. ر.ک: بحار الانوار، ج۳۲، ص۳۵۷ و تاریخ طبری، ج۴، ص۵۶۵.
  10. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۶۲۱؛ روحانی، سید حمید، مقاله «سعید بن مسعود الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص۳۵۹-۳۶۲؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱، ص۳۴۳-۳۴۵.
  11. بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱۳، ص۲۰۱.
  12. تاریخ طبری، ج۴، ص۱۴۵ و ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۳۳۰.
  13. بلاذری، جمل أنساب الأشراف، ج۵، ص۱۷۵.
  14. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۱، ص ۳۴۱-۳۴۲.