جعل حدیث
جعل حدیث
جعل حدیث پدیدهای است که در عصر نبوی و پس از آن، سخنان نورانی پیامبر گرامی اسلام (ص) را تهدید کرده، تا آنجاکه گفته شده حدود چهاردههزار روایت جعلی از ایشان وجود داشته است[۱] .
حضرت رسول (ص) با آگاهی از وقوع این پدیده شوم، در عصر خود این خطر را گوشزد کرده بودند؛ چنانکه در متون شیعه و سنی این روایت نقل شده است که فرمودند: «قَدْ كَثُرَتْ عَلَيَّ الْكَذَّابَةُ. فَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»[۲].
وقوع پدیده جعل در عصر معصومان (ع)
وقوع پدیده جعل در عصر معصومان نیز امری انکارناپذیر است. ازاینرو خود امامان معصوم (ع) شیعیان را نسبت به احادیث ساختگی هشدار داده، ملاکهایی برای تشخیص آنها ارائه کردهاند. برای نمونه، هشام بن حکم از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: «سخنی را از ما قبول نکنید؛ مگر آنکه موافق قرآن و سنت باشد یا همراه با آن شاهدی از سخنان پیشین باشد؛ چراکه مغيرة بن سعيد – لعنهالله – احادیثی را در کتابهای اصحاب پدرم وارد کرده که پدرم آنها را نگفته است».[۳]
ازاینرو، عالمان شیعه و اهل سنت با پیریزی علم رجال به تمییز راویان ثقه از غیر ثقه همت گمارده، تصنیفات مستقل و متعددی را به رشته تحریر درآوردند[۴].
از سوی دیگر، روایات موجود در متون روایی در یک تقسیمبندی کلی به روایات متواتر و واحد تقسیم شده و از آنجا که توافق راویان روایات متواتر بر دروغگویی عادتاً محال است، این دسته از روایات به بررسی سندی نیاز ندارند. اما خبر واحد مورد بررسی سندی قرار میگیرد تا اعتبار آن در ترازوی نقد روشن شود. بنابراین بازشناسی روایات و تشخیص روایات معتبر از غیرمعتبر -آنگاه که متواتر نباشند- برای رسیدن به معارف دینی، امری ضروری است[۵].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دراینباره، ر. ک: شهرستانی، جواد، مقدمه وسائل الشيعة، ج ۱، ص۴۶.
- ↑ «دروغگويان عليه من زیاد شدهاند. پس هرکس از روی عمد بر من دروغ ببندد، جایگاه او در آتش است». حدیث یادشده با الفاظ متفاوت و از طرق مختلف در متون متعددی آمده است. برای نمونه، ر. ک: نهجالبلاغة، خطبه ۲۱۰؛ حسنبنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۹۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، ص۷۶؛ احمد بن حنبل، مسند حنبل، ج۱، ص۷۸؛ دارمی، عبدالله بن بهرام، سنن دارمی، ج۱، ص۷۶ و ۷۷؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحيح، ج۱، ص۳۵ و ۳۶؛ بستی، محمد بن حیان، کتاب المجروحین، ج۱، ص۶؛ جرجانی، عبدالله بن عدی، الکافی فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۹۵؛ ابونعیم اصفهانی، کتاب الضعفاء، ص۵۲؛ قندوزی، سليمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج۱، ص۱۸۶. گفتنی است برخی عالمان اهل سنت، کتابی مستقل راجع به این حدیث نگاشته و اثبات کردهاند که این روایت از بیش از صد طریق از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است (ر. ک: طبرانی، سليمان بن احمد، طرق حديث من کذب علی متعمداً، ص۳۳-۱۷۶).
- ↑ کشی، محمد بن عمر، رجال الكشی، ص۲۲۴.
- ↑ کتابهای رجال البرقی، رجال الكشی، رجال النجاشی، الفهرست نوشته شیخ طوسی، رجال ابن داوود و خلاصة الاقوال نوشته علامه حلی از معروفترین کتابهای رجال شیعه بهشمار میروند. کتابهای الطبقات الكبرى نوشته ابنسعد، التاريخ الكبير نوشته بخاری، کتاب الضعفاء و المتروکین نوشته نسائی، الجرح و التعديل نوشته ابنابیحاتم رازی و کتاب المجروحين نوشته ابنحبان نیز از مهمترین کتابهای رجالی اهل سنت هستند.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.