حضرت خیزران

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مادر امام جواد (ع) از بانوان بزرگواری است که مورد ستایش سه معصوم قرار گرفته است. نام ایشان سبیکه نوبیه است از قبیله ماریه قبطیه همسر پیامبر خاتم (ص) است لکن تاریخ اسارت او معلوم نیست.

خیزران کیست؟

مادر گرامی امام جواد (ع) از بانوان ارجمند و بزرگواری است که مورد ستایش سه معصوم قرار گرفته است. رسول اکرم (ص) از او با عنوان «کنیز پاک و پاکیزه» یاد نموده و امام کاظم (ع) از طریق یکی از اصحابش به او سلام رسانده و امام رضا (ع) او را ستود و به مریم، مادر حضرت عیسی (ع)، تشبیه نموده است. از این توصیفات به دست می‌آید که او از بانوان باتقوا و پرهیزگار بوده است؛ زیرا اگر ائمه (ع) نسبت به کسی اظهار محبت و علاقه و نیز مدح و تعریف نمایند، از روی غرایض و تمایلات نفسانی نیست؛ بلکه تعریف و تمجید آنان به سبب خصلت‌های پسندیده‌ای است که در آن فرد وجود دارد. مورخان او را از خاندان ماریه قبطیه، همسر رسول خدا (ص) دانسته‌اند[۱].

نام و کنیه

سیره‌نویسان چند نام برای مادر امام جواد (ع) ذکر نموده‌اند. علامه مجلسی می‌گوید: "مادر امام جواد (ع) کنیزی بود به نام دُره که امام رضا (ع) او را خیزران نامید. وی از خاندان ماریه قبطیه بود. به وی سبیکه و ریحانه نیز می‌گفتند[۲].

نام مادر امام جواد (ع) را سبیکه نوبیه[۳] گفته‌اند. گفته شده نام مادر او ریحانه بود[۴] و نام او را سکینه مرسیه نیز گفته‌اند[۵]. در اعیان الشیعه آمده است که سکینه، تصحیف سبیکه است[۶]. کنیه او امّ‌الحسن بود[۷].

سید کاظم قزوینی می‌نویسد: مادر امام جواد (ع) به دلایلی، به نام‌های گوناگون نامیده شد. شاید او را زمانی دُره نامیدند که امام جواد (ع) را حامله بود؛ به جهت درخشندگی صورت او به نور امامت، سبیکه نامیده‌اند به جهت درخشش صورت او مانند شمش طلا[۸]. مادر امام جواد (ع) از پرهیزگارترین و بافضیلت‌ترین بانوان عصر خود بود[۹].

بنابر نظر مشهور، تنها ثمره زندگی مشترک خیزران و امام رضا (ع) جواد الائمه (ع) بود[۱۰].[۱۱]

در کلام رسول اکرم (ص)

علی بن جعفر، عموی امام رضا (ع) می‌گوید: هنگامی که برادران و عموهای حضرت رضا (ع) به آن حضرت خرده گرفتند، خدای متعال آن حضرت را یاری کرد و ایشان سخنان بسیار گفت. من برخاستم و دست آن حضرت را بوسیدم. ایشان به من فرمود: عمو! مگر از پدرم نشنیدی که فرمود: رسول خدا فرمود: پدرم فدای بهترین و پاکیزه‌ترین کنیزان نوبیه باد که از پشت او فرزندی به وجود می‌آید که از ستم مردم زمان خود رانده شده و از منزل و پناهگاه خود دور مانده و در پشت پرده غیبت به سر می‌برد[۱۲]؟

محمد باقر کمره‌ای می‌گوید: مقصود، امام زمان (ع) است که از نسل کنیز نوبی نژاد، مادر امام جواد (ع) است[۱۳].[۱۴]

سلام موسی بن جعفر (ع) به مادر امام جواد (ع)

"یزید بن سلیط" می‌گوید: برای به‌جا آوردن حج عمره به مکه رفته بودم. در بین راه، امام موسی بن جعفر (ع) را ملاقات کردم. امام فرمود: در این سال طاغوت مرا می‌گیرد و کار امامت با پسرم علی (ع) است که همنام علی و علی است؛ امّا علی اول، علی بن ابی‌طالب (ع) است و علی دیگر، علی بن الحسین (ع). به وی فهم و حلم و مهر و دین و محبت علی اول (ع) عطا شده و محنت و صبر علی دیگر بر چیزی که کراهت دارد. یزید! هرگاه به این مکان گذر کردی، او را می‌بینی و بی‌گمان او را خواهی دید؛ پس به وی بشارت بده به اینکه متولد می‌شود از برای او پسری که امین و امانت‌دار و مبارک باشد و او خبر دهد تو را از این که مرا اینجا ملاقات کردی. پس خبر بده او را در آن وقت که آن کنیزی که این پسر از او متولد خواهد شد، از خانواده ماریه قبطیه، مادر ابراهیم (فرزند پیغمبر) است. یزید بن سلیط! اگر توانستی سلام من را به آن نیز برسانی، برسان[۱۵].

شیخ عباس قمی می‌گوید: در عظمت مقام ارجمند این بانو همین حدیث معتبر کافی است که امام موسی بن جعفر (ع) به یزید بن سلیط امر می‌کند که سلام مرا به او برسان؛ چنان که رسول خدا (ص) به جابر بن عبداللّه انصاری امر کرد که سلام مرا به ابوجعفر (امام باقر (ع)) برسان[۱۶].[۱۷]

انتقال به خانه ولایت

تاریخ اسارت خیزران معلوم نیست. یزیدبن سلیط می‌گوید: بعدها من در همان مکان که امام موسی بن جعفر (ع) را ملاقات کرده بودم، امام رضا (ع) را زیارت کردم. امام رضا (ع) از ملاقات من با موسی بن جعفر (ع) خبر داد و فرمود: خبری که پدرم به تو فرموده بود، برایم بازگو. من آن را برای آن حضرت نقل نمودم. امام رضا (ع) فرمود: آن کنیز هنوز نیامده است. وقتی به دستم رسید، من سلام پدرم را به او می‌رسانم.

من همراه امام به مکه رفتم. امام رضا در آن سفر، مادر امام جواد (ع) را که کنیز اولاد زید بن علی بن حسین (ع) بود، خریداری نمود. پس زمان چندانی نگذشت که آن کنیز به امام جواد (ع) حامله شد[۱۸].

سرانجام آن بانوی نمونه که عفیف‌ترین و بافضیلت‌ترین زنان عصر خود بود، به خانه امام آمد و زندگانی نورانی خود را آغاز نمود. خواهران امام رضا (ع) از آن بانو استقبال و او را بسیار احترام کردند[۱۹].

تولّد فرزند

حکیمه‌خاتون، دختر امام موسی بن جعفر (ع)، می‌گوید: روزی برادرم، امام رضا (ع) مرا خواست و فرمود: حکیمه! امشب فرزند مبارک خیزران متولد می‌شود. باید زمان ولادت او حاضر باشی. شب را نزد خیزران ماندم. برادرم مرا همراه زنان قابله در اتاق خیزران گذاشت؛ در حالی که چراغ را جلوی روی ما روشن کرده و در را بر روی ما بسته بود.

هنگامی که خیزران را درد زایمان گرفت، او را بالای طشت نشاندیم. چراغ خاموش شد. از خاموش شدن چراغ نگران شدیم. ناگاه دیدیم خورشیدِ امامت طالع گردید. آن حضرت را پرده نازکی مانند جامه، احاطه کرده بود: "نوری از آن حضرت ساطع گردید که همه حجره را نورانی و ما را از چراغ بی‌نیاز ساخت"[۲۰]. من او را در دامن خود گذاشتم. برادرم امام رضا (ع) داخل اتاق شد؛ در حالی که ما نوزاد را در جامه‌های سفید پیچیده بودیم. آن حضرت، نوزاد را از ما گرفت و در گهواره گذاشت و به من فرمود: «يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ‌»؛ «حکیمه! از این گهواره جدا نشو».

روز سوم، نوزاد چشمان خود را باز نمود و به سوی راست و چپ نگاه کرد و با زبان فصیح فرمود: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ‌». در شگفت شدم. برادرم امام رضا (ع)، وارد اتاق شد. آنچه را دیده و شنیده بودم، خدمت برادرم عرض کردم. آن حضرت فرمود: «يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ»[۲۱]؛ «آنچه بعد از این، از شگفتی‌های احوال او مشاهده خواهی کرد، بیشتر است از آنچه تاکنون مشاهده کرده‌ای»[۲۲].

مادر پاک

امام رضا (ع) تا اواخر عمر فرزندی نداشت. چشم خانواده آن حضرت و اصحاب به سوی خیزران بود. انتظار طولانی شد. بعضی از اصحاب از امام رضا (ع) خواستند دعا کند تا خداوند به او فرزندی عطا فرماید. امام رضا (ع) به آنان نوید می‌داد که خداوند نسل او را، به سبب فرزند خیزران، حفظ خواهد کرد.

امام جواد (ع) در سال ۱۹۵ هجری (هشت سال پیش از شهادت پدر) به دنیا آمد. امام رضا (ع) به اندازه‌ای خوشحال شده بود که نزد اصحاب خود آمد و فرمود: "خداوند به من فرزندی عنایت فرمود شبیه موسی بن عمران که دریاها را شکافت و عیسی بن مریم که مادر او پاک و مطهر بود"[۲۳].[۲۴]

منابع

پانویس

  1. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۶۹.
  2. بحارالانوار، ج۵، ص۷.
  3. «نوبه» به سرزمین وسیعی واقع در جنوب مصر (حدود سودان کنونی) اطلاق می‌شود که مردم آن نصرانی هستند. رسول خدا (ص) درباره آنجا فرمود: اگر کسی می‌خواهد برای خود برادری انتخاب کند، از مردم نوبه برگزیند.
  4. حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ص۴۷۲.
  5. کشف الغمه، ج۲، ص۳۴۳.
  6. اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.
  7. مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۱۱.
  8. الامام جواد من المهد إلی اللحد، ص۱۹.
  9. عیون المعجزات، ص۱۱۸.
  10. الارشاد، ص۶۱۴؛ معصوم یازدهم، ص۱۶۷.
  11. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۶۹.
  12. اعلام الوری، ص۳۴۵؛ کشف الغمه، ج۲، ص۳۵۱؛ الارشاد، ص۶۱۵؛ ریاحین الشریعه، ج۳، ص۲۲.
  13. اصول کافی، ج۲، ص۱۴۴.
  14. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۷۱.
  15. اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.
  16. انوار البهیه، ص۳۹۱.
  17. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۷۱.
  18. اعلام الوری، ص۳۲۰؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲۹.
  19. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۷۲.
  20. «يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعْتُهُ فِي حَجْرِي»؛ بحارالانوار، ج۵، ص۱۰.
  21. دلائل الامامة، ص۳۸۳؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۲.
  22. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۷۳.
  23. «قد ولد لي شبيه موسى بن عمران فالق البحار و شبيه عيسى بن مريم قدّست ام ولدته قد خلقت طاهرة مطهرة»؛ عیون المعجزات، ص۱۱۸؛ بحار الانوار، ج۵۰، ص۱۵.
  24. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم، ص۱۷۴.