جزیرة العرب

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

جزيرة العرب، شبه جزیره بزرگی است، واقع در منتهی‌الیه جنوب غربی آسیا که از سه طرف در حصار آب قرار دارد؛ از غرب به دریای سرخ که حدّ فاصل جزیرة العرب و قارّه آفریقا است؛ از جنوب به اقیانوس هند و از شرق به دریای عمان و خلیج فارس. تنها از شمال با کویت، عراق و شامات ارتباط زمینی دارد. به سبب جریان رودها، از جمله فرات در قسمت شمالی آن ـ که شبه جزیره را تقریباً به صورت جزیره در آورده است ـ اکثر جغرافی نویسان و مورخان آنجا را جزیرة العرب نامیده‌‏اند.

جزیرة العرب از نظر جغرافیایی به پنج بخش تقسیم می‏‌شود: حجاز (بخشی از ساحل شرقی دریای سرخ با شهرهایی چون مکّه، مدینه، جدّه و طائفتهامه (واقع در جنوب حجاز)، نجد (واقع در شرق حجاز)، عروض (واقع در ناحیه شرقی شبه جزیره) و یمن (واقع در قسمت جنوبی شبه جزیره). امروزه بخش بزرگی از شبه جزیرة العرب را کشور "عربستان سعودی" تشکیل می‏‌دهد. کشورهای "یمن"، "کویت"، "امارات متحده عربی"، "قطر" و "عمان" از دیگر سرزمین‌های تشکیل دهنده آن هستند[۱].[۲]

در مجموع در حدود این جزیره اختلاف شده است، بعضی محدوده جغرافیایی سرزمین عرب را سرزمین‌های بین دریای سرخ و خلیج فارس و اقیانوس هند و بادیه شام گفته‌اند و برخی دیگر، ضمن بر شمردن این حدود، قائل به امتداد این حد از جانب شمال، از شرق تا فرات و از جانب غرب تا نهر اردن شده‌اند که با این وصف، بلاد شام شرقی مانند: بلقا و حوران و آنچه در شمال شرقی دمشق قرار دارد هم در محدوده جغرافیایی جزیرة العرب قرار می‌‌گیرد. نویسندگان امروزی از شبه جزیره عربستان و عراق و کل بلاد شام با نام «بلاد العرب» یاد می‌‌کنند و چنانچه بخواهند عرب‌های آفریقا را بر آن اضافه کنند، بدان «العالم العربی» می‌‌گویند[۳].

بنابر قول مشهور، سکونت کفّار در جزیرة العرب جایز نیست[۴]. در اینکه مراد از جزیرة العرب چیست، اختلاف است. برخی، آن را خصوص حجاز دانسته‌‏اند[۵]؛ لکن برخی دیگر، اعم از آن دانسته و سکونت کفّار را در تمامی جزیرة العرب جایز ندانسته‏‌اند[۶].[۷]

جزیرةالعرب

سرزمینی خشک است که به آن شبه جزیره عربستان نیز می‌گویند. به آن شبه جزیره گویند زیرا از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است. از غرب دریای سرخ که حد فاصل جزیرةالعرب و قاره آفریقاست؛ جنوب آن اقیانوس هند و در شرق، دریای عمان و خلیج فارس قرار گرفته است که جزیرةالعرب را از ایران جدا می‌سازد. تنها در قسمت شمالی با کویت و عراق و شامات پیوند زمینی دارد. دریاهایی که این شبه جزیره را محاصره کرده‌اند عبارتند از:

  1. دریای سرخ یا قلزم (بحر احمر) در مغرب
  2. دریای عرب در جنوب
  3. خلیج عدن در جنوب
  4. دریای عمان در شرق
  5. خلیج فارس در شرق
  6. دریای مدیترانه در شمال غرب. جزیرة العرب، شکلی مربع مستطیل با اضلاع نامتساوی دارد و مجموع مساحت آن به بیش از سه میلیون کیلومتر مربع می‌رسد[۸].

کشورهای تشکیل دهنده شبه جزیره عبارتند از: عربستان سعودی، یمن، قطر، امارات، بحرین، عمان، کویت و اردن. جزیرةالعرب از جهت جغرافیایی به چند بخش تقسیم می‌شود:

  1. حجاز؛ سواحل شرقی دریای سرخ و طبعاً شامل بخشی از ناحیه غربی جزیرةالعرب است.
  2. تهامه؛ آن بخش از جزیرةالعرب است که در جنوب حجاز قرار دارد.
  3. نجد؛ قسمت میانی جزیرةالعرب از شمال به جنوب است که در شرق حجاز قرار دارد.
  4. عروض؛ بخش وسیعی از جزیرةالعرب را که در ناحیه شرقی آن قرار دارد، اصطلاحاً عروض می‌نامند. مهم‌ترین شهرهای منطقه شرقی، شهرهای احساء و قطیف است که مرکز شیعیان عربستان می‌باشد. در حاشیه شرقی و جنوب شرقی جزیره، کشورهای قطر، به را بحرین و عمان قرار دارند.
  5. یمن؛ شامل نواحی جنوبی جزیرةالعرب است که به دو قسمت یمن جنوبی و یمن شمالی تقسیم گردیده و در حال حاضر یک کشور به حساب می‌آید.
  6. حضرموت؛ ناحیه وسیعی در شرق عدن و در کناره دریا است که صحرای احقاف در مجاورت آن بوده است.

بدین ترتیب، جزیرةالعرب افزون بر آنکه از لحاظ جغرافیایی به مناطق مختلف می‌شود، به لحاظ سیاسی مشتمل بر چندین واحد مستقل سیاسی است. امروزه گسترده‌ترین و مهم‌ترین بخش جزیرةالعرب را کشور عربستان سعودی تشکیل می‌دهد.

بیشتر قسمت این شبه جزیره را صحرا و کویرهای خشک و سوزان تشکیل می‌دهند که نه تنها قابل سکونت نیستند بلکه اغلب دست‌یابی و گذر از آنها نیز محال و ناممکن است. زمین‌شناسان، عربستان را دنباله صحرای بزرگ آفریقا می‌دانند که به وسیله رود نیل و دریای سرخ جدا شده است. صحراهای جزیرةالعرب عبارتند از: بادیة الشام، صحرای نفود، صحرای الدّهناء، الرُّبعُ الخالی و صحرای احقاف. جزیرةالعرب از هزاره اول قبل از میلاد مسیح به سه قسمت عمده تقسیم می‌شده است:

  1. عربستان سعید، یکی از متمدن‌ترین قسمت‌های سه‌گانه بوده که از هزاره اول قبل از میلاد دارای تمدن با شکوهی بوده است. عربستان سعید در منتهی الیه جنوب شبه جزیره قرار داشته و دارای موقعیتی به شکل مثلث است. در این قسمت دولت‌های مَعینیان، قَتَبان، سَبا، حضرموت، حمیریان و حبشیان یکی پس از دیگری به حکومت رسیده و آخرین دولت آن مقارن ظهور اسلام، «دیلمیان» دست نشانده دولت ساسانی ایران بودند که اولین حاکم آن «و هرز دیلمی» و آخرین آن «بازان» است. پس از نامه‌ای که رسول خدا(ص) برای بازان نوشت، وی و ایرانیان ساکن در این منطقه همگی مسلمان شدند. آنان نقش به سزایی در دفع فتنه «اسود عنسی» پیامبر دروغین داشتند.
  2. عربستان صخره‌ای؛ چون کاخ‌ها و خانه‌های مردم این منطقه در دل کوه حفاری شده آن را عربستان سنگی نامیده‌‌اند. در قرن نهم قبل از میلاد، حد شمالی آن تا دمشق می‌رسیده است.
  3. عربستان صحرایی؛ حدود آن بیابان‌های وسیع حد فاصل میان عراق و شام یعنی همان «بادیة الشام» بوده است. رودخانه «فرات» مرز شرقی آن، مرزهای «عربستان سعید» مرز جنوبی آن بوده و در سمت شمال غربی و غرب، به «عربستان صخره‌ای» متصل می‌شده است. دولت‌های غساسنه و لَخَمیان در این مناطق حکومت می‌کرده‌اند که هنگام ظهور اسلام و انجام فتوحات در شمال شبه جزیره، منقرض و بسیاری از مردم آن به اسلام‌گراییدند[۹].[۱۰]

بلاد العرب

همان جزیرةالعرب است. نامی است که عرب از همان اوائل ظهور اسلام، سرزمین مسکونی خویش را بدان می‌خواند[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷
  2. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، ص۸۳-۸۴.
  3. بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۲۷.
  4. جواهر الكلام، ج۲۱، ص۲۸۹ ـ ۲۹۱
  5. المبسوط، ج۲، ص۴۷؛ تحرير الاحكام، ج۲، ص۲۱۲؛ تذكرة الفقهاء، ج۹، ص۳۳۴ ـ ۳۳۵
  6. الدروس الشرعية، ج۲، ص۳۹؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۴۶۵؛ غاية المراد، ج۱، ص۴۹۸.
  7. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، ص۸۳-۸۴.
  8. تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، نشر مشعر، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ص۲۵.
  9. تاریخ و آثار اسلامی، مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان، مشعر، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ص۳۰.
  10. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۳۰۳.
  11. فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۳۲.
  12. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۹۹.