ملاقات‌گرایی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

ادعای ملاقات، آغاز انحراف

عدم معرفت به حقیقت وجود امام و چگونگی ارتباط صحیح با‌ ایشان‌ باعث شده تا فرصتی مناسب برای‌ معاندان و منکران مهدویت فراهم آید تا مشتاقان را به اموری ظاهری چون اصرار بر ملاقات با امام زمان(ع) در خواب و بیداری مشغول نماید و فرهنگ ملاقات‌گرایی را ترویج کند تا از باقی وظایف غافل شده و تنها به دیدار ـ به‌عنوان برترین وظیفه ـ بپردازند. در حالی که دیدار امام زمان(ع) توفیق است و جزء واجبات و وظایف منتظران نیست. دیدار امام زمان(ع) ملاک برتری نیست و تشویق به ملاقات، سبب ظهور مدعیانی است که بی‌دلیل ادعای ملاقات می‌کنند و این آغاز انحرافی در مبانی و بنیان مسئله مهدویت است.

اشتیاق به دیدار امام زمان(ع) نه‌‌تنها‌ مذموم‌ نیست بلکه بسیار پسندیده است. هر محبّی مشتاق دیدار‌ جمال‌ محبوب‌ است. اما باید توجه کرد ارتباط حقیقی با امام زمان(ع) از‌ طریق‌ تزکیۀ درونی و تقوای‌ الهی‌ حاصل می‌شود. بدین رو باید سعی کنیم یاد آن حضرت پیوسته در دل‌های ما باشد و هر روز با خواندن دعای عهد با آن حضرت تجدید عهد کنیم و ارتباط قلبی پیدا کنیم و این همان چیزی است که مورد توصیه و مطلوب پیامبر و ائمه اطهار(ع) بوده است.

امکان ملاقات با امام مهدی

درباره امکان و مطلوبیت دیدار با امام موعود در زمان غیبت کبرا، دو گرایش وجود دارد:

نخست: گرایش افراطی: پیروان این گرایش بر این باورند که شرط لازم ارتباط با امام مهدی(ع) و بهره‌وری از ایشان در زمان غیبت، دیدار امام است و همۀ کمالات دیگر فرع و شاخۀ آن است؛ همچنین ملاقات با امام غایب(ع) برای هر کس و در هر شرایطی امر بسیار رایج و عادی است؛ با شیوع این طرز تفکر، علاقه و محبت عموم مردم به وجود مقدس امام زمان(ع) روزبه‌روز بیشتر می‌شود. این رویکرد تا آنجا پیش می‌رود که اگر کسی با نیت مقدس، ماجرایی هرچند ساختگی و دروغ دربارۀ ملاقات با امام عصر(ع) برای مردم نقل کند را مستحق حق‌شناسی و سپاس‌گزاری می‌‌داند، درحالی‌که نقل تشرفات اولویت درجه اوّل در مباحث مهدویت نیست و زیاده‌روی در نقل چنین اموری یقیناً آسیب‌زاست. گسترش اندیشه ملاقات‌گرایی، پیامدهای منفی اخلاقی فوق را در پی دارد، برای همین می‌تواند ظهور منجی موعود را به تأخیر بیندازد. بنابراین ادعای ملاقات از سوی فرد ضرورتی ندارد. پیامدهای این نگرش عبارت‌اند از:

  1. یأس و ناامیدی در اثر عدم توفیق دیدار؛
  2. توهم‌گرایی و خیال‌پردازی، استقبال از مدعیان دروغین مهدویت و مدعیان ملاقات؛
  3. باز شدن باب دروغگویی برای شیادان؛
  4. بدبینی به ملاقات‌کنندگان واقعی امام غایب؛
  5. دور ماندن از انجام وظایف اصلی به دلیل اهتمام بیش از اندازه به دیدار و بدبینی به امام(ع) به دلیل عدم دیدار.

دوم: گرایش تفریطی: اعتراض این گروه به معتقدان افراطی ملاقات‌گرایی این است که با سهل انگاشتن دیدار امام در زمان غیبت، مهدویت و اعتقاد به امام به سطحی نازل سقوط می‌کند و از اهمیت و ارزش آن کاسته می‌شود. نقطۀ کانونی این مسئله درباره آخرین نامه امام عصر(ع) در زمان غیبت صغرا شکل گرفته که امام ادعای هرگونه مشاهده توسط افراد را کذب و افترا خوانده‌اند: «أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَرٍ»[۱]. به نظر می‌رسد مقصود کلی از این عبارت، تکذیب کسانی است که با ادعای نیابت از جانب امام همراه باشد، چون بنا به عرفزمان غیبت صغرا، مشاهده توسط کسی صورت می‌گرفت که نائب امام باشند. وجه دیگر این عبارت متضمن آن است که مشاهدۀ اختیاری و اینکه فرد در هر زمان که بخواهد بتواند به دیدار امام نائل شود، امکان ندارد؛ بلکه امام(ع) هر گاه خود صلاح بداند به دیدار افراد می‌ِآید. افزون‌بر این، تشرفاتی که در کتاب‌های عالمانِ شیعه ذکر شده، مربوط به کسانی است که در نهایت تقوا و علم قرار داشته و امکان دروغ‌گویی آنان بسیار بعید به نظر می‌رسد و هیچ یک از این بزرگواران این قضیه را علنی نکرده، ادعای نیابت خاص و ارتباط همیشگی با امام عصر نداشته، با انتشار خبر دیدارشان با امام مخالف بوده‌اند‌ و این جریان بعد از رحلت‌ آنها منتشر شده است.

نتیجه

دربارۀ امکان دیدار امام در زمان غیبت می‌بایست طریق اعتدال را پیش گرفت؛ نه هر گونه ملاقات با امام را منکر شد و راه دیدار با ایشان را به کلی مسدود دانست و نه ادعای کسی که دعوی ارتباط و سفارت و نیابت امام را دارد پذیرفت. هر یک از این دو نگرش، آسیب‌های خاص خود را دارد و به افراط و تفریطی جاهلانه و غیرعلمی می‌انجامد؛ بدین‌رو تقاضای دیدار امام و دعا برای تحقق این امر، مستحب و مطلوب است؛ با این وجود، کنار گذاردن جریان عادی زندگی و به طور تصنعی در پی ملاقات با امام بودن و از زیر بار وظایف شانه خالی کردن، امر نامطلوب و آسیب‌زایی است که با روح آموزۀ انتظار و غیبت در تضاد است. بهترین راه برون‌ررفت زا این چنین آسیبی توجه به منابع و معارف ناب دین و بررسی احوال و سیرۀ تشرف‌یافتگان راستین است تا بدانیم وظیفۀ اصلی منتظران بیش از هر چیزی ایمان، تقوا، تزکیۀ نفس، خودسازی، انجام تکالیف فردی و اجتماعی و انتظار حقیقی به همراه ورع و محاسن اخلاق است[۲].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس