چرا ملاقات‌گرایی را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
چرا ملاقات‌گرایی را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / فرهنگ مهدویت
مدخل اصلیملاقات‌گرایی
تعداد پاسخ۱۱ پاسخ

چرا ملاقات‌گرایی را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آسیب‌های اندیشه مهدویت چیستند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

ادعای ملاقات، آغاز انحراف

عدم معرفت به حقیقت وجود امام و چگونگی ارتباط صحیح با‌ ایشان‌ باعث شده تا فرصتی مناسب برای‌ معاندان و منکران مهدویت فراهم آید تا مشتاقان را به اموری ظاهری چون اصرار بر ملاقات با امام زمان (ع) در خواب و بیداری مشغول نماید و فرهنگ ملاقات‌گرایی را ترویج کند تا از باقی وظایف غافل شده و تنها به دیدار ـ به‌عنوان برترین وظیفه ـ بپردازند. در حالی که دیدار امام زمان (ع) توفیق است و جزء واجبات و وظایف منتظران نیست. دیدار امام زمان (ع) ملاک برتری نیست و تشویق به ملاقات، سبب ظهور مدعیانی است که بی‌دلیل ادعای ملاقات می‌کنند و این آغاز انحرافی در مبانی و بنیان مسئله مهدویت است.

اشتیاق به دیدار امام زمان (ع) نه‌‌تنها‌ مذموم‌ نیست بلکه بسیار پسندیده است. هر محبّی مشتاق دیدار‌ جمال‌ محبوب‌ است. اما باید توجه کرد ارتباط حقیقی با امام زمان (ع) از‌ طریق‌ تزکیۀ درونی و تقوای‌ الهی‌ حاصل می‌شود. بدین رو باید سعی کنیم یاد آن حضرت پیوسته در دل‌های ما باشد و هر روز با خواندن دعای عهد با آن حضرت تجدید عهد کنیم و ارتباط قلبی پیدا کنیم و این همان چیزی است که مورد توصیه و مطلوب پیامبر و ائمه اطهار (ع) بوده است.

امکان ملاقات با امام مهدی

درباره امکان و مطلوبیت دیدار با امام موعود در زمان غیبت کبرا، دو گرایش وجود دارد:

نخست: گرایش افراطی: پیروان این گرایش بر این باورند که شرط لازم ارتباط با امام مهدی (ع) و بهره‌وری از ایشان در زمان غیبت، دیدار امام است و همۀ کمالات دیگر فرع و شاخۀ آن است؛ همچنین ملاقات با امام غایب (ع) برای هر کس و در هر شرایطی امر بسیار رایج و عادی است؛ با شیوع این طرز تفکر، علاقه و محبت عموم مردم به وجود مقدس امام زمان (ع) روزبه‌روز بیشتر می‌شود. این رویکرد تا آنجا پیش می‌رود که اگر کسی با نیت مقدس، ماجرایی هرچند ساختگی و دروغ دربارۀ ملاقات با امام عصر (ع) برای مردم نقل کند را مستحق حق‌شناسی و سپاس‌گزاری می‌‌داند، درحالی‌که نقل تشرفات اولویت درجه اوّل در مباحث مهدویت نیست و زیاده‌روی در نقل چنین اموری یقیناً آسیب‌زاست. گسترش اندیشه ملاقات‌گرایی، پیامدهای منفی اخلاقی فوق را در پی دارد، برای همین می‌تواند ظهور منجی موعود را به تأخیر بیندازد. بنابراین ادعای ملاقات از سوی فرد ضرورتی ندارد. پیامدهای این نگرش عبارت‌اند از:

  1. یأس و ناامیدی در اثر عدم توفیق دیدار؛
  2. توهم‌گرایی و خیال‌پردازی، استقبال از مدعیان دروغین مهدویت و مدعیان ملاقات؛
  3. باز شدن باب دروغگویی برای شیادان؛
  4. بدبینی به ملاقات‌کنندگان واقعی امام غایب؛
  5. دور ماندن از انجام وظایف اصلی به دلیل اهتمام بیش از اندازه به دیدار و بدبینی به امام (ع) به دلیل عدم دیدار.

دوم: گرایش تفریطی: اعتراض این گروه به معتقدان افراطی ملاقات‌گرایی این است که با سهل انگاشتن دیدار امام در زمان غیبت، مهدویت و اعتقاد به امام به سطحی نازل سقوط می‌کند و از اهمیت و ارزش آن کاسته می‌شود. نقطۀ کانونی این مسئله درباره آخرین نامه امام عصر (ع) در زمان غیبت صغرا شکل گرفته که امام ادعای هرگونه مشاهده توسط افراد را کذب و افترا خوانده‌اند: «أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَرٍ»[۱].

به نظر می‌رسد مقصود کلی از این عبارت، تکذیب کسانی است که با ادعای نیابت از جانب امام همراه باشد، چون بنا به عرف زمان غیبت صغرا، مشاهده توسط کسی صورت می‌گرفت که نائب امام باشند. وجه دیگر این عبارت متضمن آن است که مشاهدۀ اختیاری و اینکه فرد در هر زمان که بخواهد بتواند به دیدار امام نائل شود، امکان ندارد؛ بلکه امام (ع) هر گاه خود صلاح بداند به دیدار افراد می‌ِآید. افزون‌بر این، تشرفاتی که در کتاب‌های عالمانِ شیعه ذکر شده، مربوط به کسانی است که در نهایت تقوا و علم قرار داشته و امکان دروغ‌گویی آنان بسیار بعید به نظر می‌رسد و هیچ یک از این بزرگواران این قضیه را علنی نکرده، ادعای نیابت خاص و ارتباط همیشگی با امام عصر نداشته، با انتشار خبر دیدارشان با امام مخالف بوده‌اند‌ و این جریان بعد از رحلت‌ آنها منتشر شده است.

نتیجه

دربارۀ امکان دیدار امام در زمان غیبت می‌بایست طریق اعتدال را پیش گرفت؛ نه هر گونه ملاقات با امام را منکر شد و راه دیدار با ایشان را به کلی مسدود دانست و نه ادعای کسی که دعوی ارتباط و سفارت و نیابت امام را دارد پذیرفت. هر یک از این دو نگرش، آسیب‌های خاص خود را دارد و به افراط و تفریطی جاهلانه و غیرعلمی می‌انجامد؛ بدین‌رو تقاضای دیدار امام و دعا برای تحقق این امر، مستحب و مطلوب است؛ با این وجود، کنار گذاردن جریان عادی زندگی و به طور تصنعی در پی ملاقات با امام بودن و از زیر بار وظایف شانه خالی کردن، امر نامطلوب و آسیب‌زایی است که با روح آموزۀ انتظار و غیبت در تضاد است. بهترین راه برون‌ررفت زا این چنین آسیبی توجه به منابع و معارف ناب دین و بررسی احوال و سیرۀ تشرف‌یافتگان راستین است تا بدانیم وظیفۀ اصلی منتظران بیش از هر چیزی ایمان، تقوا، تزکیۀ نفس، خودسازی، انجام تکالیف فردی و اجتماعی و انتظار حقیقی به همراه ورع و محاسن اخلاق است[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله خامنه‌ای؛
آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای، در کتاب «ما منتظریم» در این‌باره گفته است: «توسلاتی که در زیارات مختلف وجود دارد که بعضی از اینها اسانید خوبی هم دارد، اینها بسیار با ارزش است و توسل، توجه، انسِ با آن بزرگوار از دور. این انس به معنای این نیست که حالا کسی ادعا کند که من خدمت حضرت می‌رسم یا صدای ایشان را می‌شنوم؛ ابداً این جور نیست. غالب آن‌چه که در این زمینه گفته می‌شود، ادّعاهایی است که یا دروغ است یا طرف دروغ هم نمی‌گوید، تصور می‌کند، تخیّل می‌کند. ما کسانی را دیدیم. آدم‌های دروغ‌گویی نبودند، اما خیال می‌کردند، تخیّل می‌کردند؛ تخیّلات خودشان را به عنوان واقعیّت برای این و آن نقل می‌کردند! نبایستی تسلیم اینها شد. راه درست، راه منطقی. آن توسل، توسل از دور است؛ توسلی است که امام آن را از ما می‌شنود، ان‌شاءاللَّه می‌پذیرد؛ ولو اینکه ما با مخاطب خودمان از دور داریم حرف می‌زنیم؛ اشکالی ندارد. خدای متعال سلامِ سلام دهندگان و پیامِ پیام‌دهندگان را به آن بزرگوار می‌رساند. این توسلات و این انس معنوی بسیار خوب و لازم است»[۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد صابر جعفری، در کتاب «اندیشه مهدویت و آسیب‌ها» در این‌باره گفته است:

«از آسیب‌هایی که ممکن است از پرداختن به علائم ظهور برای منتظران پدید آید، مدعیانی هستند که بی‌دلیل یا به ساده‌ترین اتفاق، ادعای ملاقات می‌کنند یا کسانی که تمام وظیفه خویش را رسیدن به دیدار حضرت می‌پندارند و از باقی وظایف غافل شده و افراد را تنها به این عمل – به‌عنوان برترین وظیفه - فرا می‌خوانند.

پیامدهای این امر عبارتند از:

  1. یأس و ناامیدی در اثر عدم توفیق دیدار
  2. توهم‌گرایی و خیال‌پردازی
  3. استقبال از مدعیان دروغین مهدویت و مدعیان ملاقات
  4. دور ماندن از انجام وظایف اصلی، به دلیل اهتمام بیش از اندازه به دیدار
  5. بدبینی به امام (ع) به دلیل عدم دیدار»[۴].
۳. حجت الاسلام و المسلمین میرتبار؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد میرتبار، در کتاب «آسیب‌شناسی جامعه منتظر» در این‌باره گفته است:

«درباره امکان و مطلوبیت دیدار با امام موعود در زمان غیبت کبرا، دو گرایش افراطی و تفریطی وجود دارد که هر دو نگاه - چه از جهت اعتقادی و چه از جهت آثار عملی - به بروز مجموعه‌ای از آسیب‌ها می‌انجامد. گرایش افراطی بر این باور است که دیدار امام، شرط لازم ارتباط با حضرت در زمان غیبت می‌باشد و برای بهره‌وری از ایشان مهم‌ترین پایه و اساس به شمار می‌رود؛ بنابراین همه کمالات دیگر به نوعی فرع و شاخه این امر تلقی می‌شود و منتظران ظهور هم بیش از هر چیز به این امر تشویق و ترغیب گردند.

در این گرایش، ملاقات با امام غایب (ع) امر بسیار رایج و عادی و برای هر کس در هر شرایطی ممکن و آسان دانسته می‌شود. معتقدان به این گرایش تصور می‌کنند با شیوع این طرز تفکر، علاقه و محبت عموم مردم به وجود مقدس امام زمان (ع) روز به روز بیشتر می‌شود. اگر انسان‌ها رسیدن به وصال محبوب را سخت و استثنایی بدانند، آن وقت امید زیادی به آن نمی‌بندند و همین مسأله باعث دلسردی و فروکش کردن شعله محبت امام در دل‌های آنان می‌شود؛ از این رو با نیت خیر و به قصد محبوب کردن بیشتر آن حضرت، باید باب امکان ملاقات با ایشان را بسیار گسترده و سهل دانست تا شوق لقاء امام همگانی شود. این رویکرد تا آنجا پیش می‌رود که گاهی برخی از مروجان این دیدگاه به این اعتقاد می‌رسند که اگر کسی با این نیت مقدس، ماجرایی هرچند ساختگی و دروغ درباره ملاقات با امام عصر (ع) برای مردم نقل کند، کار اشتباهی نکرده؛ بلکه به دلیل ایجاد شوق و محبت حضرت در دل‌های ایشان، مستحق حق‌شناسی و سپاس‌گزاری نیز می‌باشد!

در برابر این تفکر افراطی، بینش دیگری وجود دارد که درباره گرایش به دیدار امام عصر (ع) دچار تفریط شده‌اند. اعتراض این گروه به معتقدان افراطی ملاقات‌گرایی این است که با سهل انگاشتن دیدار امام در زمان غیبت، مهدویت و اعتقاد به امام به سطحی نازل سقوط می‌کند و از اهمیت و ارزش آن کاسته می‌شود. همچنین زمینه بروز مدعیان دروغین در مسیر ملاقات‌گرایی به وجود می‌آید که این خود به مشکلات و آسیب‌های دیگری منجر خواهد شد.

در بررسی روایی این موضوع چنین به نظر می‌رسد که نقطه کانونی این مسأله پیرامون آخرین توقیع امام عصر (ع) در زمان غیبت صغرا و عبارت مشهوری که در آن نامه آمده، شکل گرفته است. آن‌گونه که پیش‌تر گذشت امام زمان (ع) در ضمن بیان فرا رسیدن غیبت تام، ادعای هرگونه مشاهده توسط افراد را کذب و افترا خوانده‌اند: «أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ»[۵].

درباره معنای مشاهده در این توقیع، وجوه گوناگونی ذکر شده است[۶]؛ اما به نظر می‌رسد مقصود کلی از این عبارت، تکذیب کسی است که با ادعایی از جمله ادعای نیابت از جانب امام همراه باشد. بنا به عرف زمان غیبت صغرا، مشاهده توسط کسی صورت می‌گرفت که نایب امام باشد و این نخستین معنایی است که در این باره به ذهن متبادر می‌شود[۷].

در مقابل مشاهده منفی که مورد تکذیب واقع می‌گردد، آن است که همراه با ادعای ارتباط با امام و نیابت از جانب ایشان همراه شود که در چنین صورتی می‌باید شخص مدعی مشاهده و نیابت را تکذیب کرد. وجه دیگر این عبارت متضمن آن است که مشاهده اختیاری و اینکه فرد در هر زمان که بخواهد بتواند به دیدار امام نائل شود، امکان ندارد. امام (ع) هر گاه که خود صلاح بداند می‌تواند به دیدار افراد بیاید. چه در زمان غیبت صغرا نیز مشاهداتی نقل شده که وجهی تنبیهی و توبیخی داشته است. از این رو چه بسا کسی واقعاً به دیدار امام برسد؛ اما از آن سوءاستفاده کرده و بر اساس آن ادعای نیابت و ارتباط با امام داشته باشد.

تشرفاتی که در کتاب‌های عالمان شیعه از جمله جنة‌المأوی و مکیال المکارم ذکر شده است، مربوط به کسانی است که در نهایت تقوا و علم قرار داشته و امکان دروغ‌گویی آنان بسیار بعید به نظر می‌رسد. دیگر آنکه هیچ یک از این بزرگواران ادعای نیابت خاص و ارتباط همیشگی با امام عصر نداشته و برابر انتشار این خبر نیز حساس بوده‌اند تا آنجا که از برخی نزدیکان خود قول گرفته‌اند که تا زمانی که زنده‌ام موضوع ملاقات با امام را فاش نکنند.

حاصل آنکه درباره امکان دیدار امام در زمان غیبت می‌بایست طریق اعتدال را پیش گرفت؛ نه هر گونه ملاقات با امام را منکر شد و راه دیدار با ایشان را به کلی مسدود دانست و نه ادعای کسی که دعوی ارتباط و سفارت و نیابت امام را دارد پذیرفت. هر یک از این دو نگرش، آسیب‌های خاص خود را دارا بوده و به افراط و تفریطی جاهلانه و غیرعلمی می‌انجامد.

درباره مطلوبیت دیدار با امام موعود در زمان غیبت نیز می‌بایست از آسیب‌های ناشی از افراط و تفریط دوری کرد. تقاضای دیدار امام و دعا برای تحقق این امر، موضوع مستحب و مطلوبی است که منتظران در اوج آرزوها و حوائج خود می‌توانند به آن توجه کنند. با این وجود، به کنار گذاردن جریان عادی زندگی و به طور تصنعی در پی ملاقات با امام بودن و از زیر بار وظایف شانه خالی کردن، امر نامطلوب و آسیب‌زایی است که با روح آموزه انتظار و غیبت در تضاد است. غیبت، با محرومیت و وضعیت سخت و دشوار همراه است؛ اما ناشی از تدبیر و اراده خداوند بوده و اصل بر این است که این مرحله از حیات تاریخی بشر و هدایت الهی در این مرحله از مسیر غیبت واقع شود.

بنابراین باید در برابر تدبیر خداوند تسلیم بود و در این تسلیم به انجام وظایف و تکالیف عصر غیبت که مهم‌ترین آنها کسب معرفت به امام غایب است، پرداخت. در مقام جمع‌بندی، بیان مرحوم نعمانی درباره عدم لزوم فحص و جستجویی که به انکار غیبت می‌انجامد و عموماً توسط جاهلان صورت می‌گیرد جالب به نظر می‌رسد، که به طور ضمنی موضوع ملاقات‌گرایی را هم رد می‌کند»[۸].[۹]
۴. حجت الاسلام و المسلمین نصوری؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا نصوری، در کتاب «قرآن مهدی و جوانان» در این باره گفته است:

«در هر عصر، عده ای به دروغ ادعای مهدویت کرده یا دیگران چنین نسبتی به آنان داده‌اند و بدین وسیله، فرقه‌هایی ایجاد نموده‌اند؛ چه در دوره غیبت صغرا و چه در دوره غیبت کبرا. کسانی نیز بوده‌اند که نیابت خاصه یا وکالت امام را به دروغ ادعا کرده‌اند. ادعاهای این افراد، به صورت‌های متفاوتی بیان شده است؛ از قبیل:

الف) ادعای مهدویت[۱۰]؛

ب) ادعای نیابت خاصه، وکالت، بابیت یا افرادی که مدعی هستند هر موقع بخواهند، می‌‌توانند امام را ببینند و مشکلات، به واسطه آنان حل می‌‌شود. آنها ادعا می‌‌کنند واسطه و باب میان مردم و امام هستند و پیامی از امام آورده‌اند یا پیامی برای امام می‌‌برند[۱۱]؛

ج) ادعای نیابت عامه: عده ای خود را به جای علمای ربانی، مراجع عظام تقلید و فقها، نایب عام حضرت معرفی می‌‌کنند. با این که در این عصر، عقل و نقل، وظیفه همه را روشن ساخته است و آن، مراجعه به علما و فقها است. اینان راهی دور از قرآن، سنت و عقل را برگزیده و سیر و سلوکی معرفی می‌‌کنند و ره نرفته، ره می‌‌آموزند[۱۲]. پیامدهای این امر عبارت است از:

  1. گمراهی مردم؛
  2. دوری از مسیر اهل بیت؛
  3. به بازی گرفته شدن دین؛
  4. اختلافات دینی، در اثر متابعت از فرقه‌های انحرافی[۱۳].

«تشویق منتظران برای دیدار و ملاقات با حضرت (ع) و مدعیان دروغین مهدویت را از آسیب‌های بحث مهدویت برشمرد. دشمن تلاش می‌کند شرط ارتقای معنویت را توفیق در دیدار مطرح کند و فرهنگ و ملاقات‌گرایی را ترویج و هم چنین تلاش می‌کند نگاه مهدویت را در دیدگاه مردم تخریب کند. دیدار امام زمان (ع) توفیق است اما جزو واجبات و وظایف نیست، دیدار امام زمان (ع) ملاک برتری نیست و تشویق به ملاقات آغاز انحرافی می‌شود که ادامه جریان مسیری را ایجاد می‌کند که زیبنده مهدویت نیست. امکان ملاقات با امام زمان (ع) در غیبت کبری از طرف منتظران امکان ندارد و یکی از مراحل ملاقات اضطرار است و دیدار تنها از سوی امام زمان (ع) میسر می‌شود. شیعیان مأمور به ملاقات با حضرت نیستند و به جای تطبیق حوادث با نشانه‌های ظهور و پرداختن به بحث ملاقات‌گرایی باید نسل خود را آماده ظهور کنند»[۱۴].

«از آسیب‌های جدی مهدویت ترویج فرهنگ مهدویت و ملاقات‌گرایی با امام زمان (ع) است که برخی به دروغ می‌گویند خود حضرت صاحب‌الامر مستقیما به ما دستور داده است وادعای ملاقات دروغین با امام عصر را دارند و خود را منتسب به امام دوازدهم می‌دانند. وظیفه اصلی شیعیان تزکیه نفس و آمادگی فضای جامعه است نه دیدار امام مهدی (ع)، ترویج ملاقات‌گرایی در بین مردم جامعه یأس و ناامیدی ایجاد می‌کند و بموجب می‌شود مردم از مسیر اصلی هدف خود که همان آماده‌سازی جامعه است، باز بمانند. در بحث آسیب‌شناسی برونی صهیونیست‌ها به شدت در موضوع منجی آخرالزمان کار فرهنگی می‌کنند و در بین مسیحیان و یهودیان مانع اصلی ظهور منجی را شیعیان می‌دانند. صهیونیست‌ها معتقدند امید به ظهور را در بین مسلمانان باید کمرنگ کنند و با قدیمی جلوه دادن کتاب قرآن، این کتاب آسمانی ارزشمند را از بین مسلمانان بردارند تا بتوانند راحت‌تر به مقصودشان که همان سلطه بر جهان است، برسند»[۱۵].
۵. حجت الاسلام و المسلمین عرفان؛
حجت‌الاسلام والمسلمین امیر محسن عرفان در کتاب «مواجهه ائمه با مدعیان مهدویت» در این‌باره گفته‌اند: «در روزگار کنونی بیشتر ادعای ارتباط، ملاقات و مشاهده آن حضرت بازار داغی دارد. به نظر می‌رسد فراتر از انکار و تردیدهایی که در رؤیت امام عصر (ع) در روزگار غیبت وجود دارد[۱۶]. و لو قائل به امکان رؤیت امام عصر (ع) در روزگار غیبت کبری شویم، ولی بازهم باید ملاقات‌گرایی افراطی را از عوامل پیدایش ادعاهای دروغین در حوزه تشرفات بدانیم. ملاقات‌گرایی افراطی به معنای نقل هر گزارشی در زمینه تشرفات بدون توجه به درستی و نادرستی آن و قراین موجود و محتوای نقل شده در تشرف است. به هر روی نقل تشرفات اولویت درجه اوّل در مباحث مهدویت نمی‌باشد و زیاده‌روی در نقل چنین اموری یقیناً آسیب‌زا می‌باشد[۱۷]. همین امر سبب گردیده تا برخی از شیادان دنیاپرست و گم‌راه کنندگان مریدباز در پی جلب جاهلان ادعاهای دروغین در این زمینه را مطرح سازند. ادعای ارتباط با حضرت در خواب نیز از جمله ادعاهای دروغین در این زمینه است. جذابیت و عدم اطلاع مردم از معیارهای راستی‌آزمایی آن و نیز عدم پژوهشی جامع و کلان در جایگاه‌شناسی خواب و رؤیا سبب شده است مدعیان از این ترفند فراوان استفاده کنند»[۱۸].[۱۹]
۶. حجت الاسلام و المسلمین حائری‌پور؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد مهدی حائری‌پور، در بیاناتی با عنوان «بازگویی انجام ملاقات با امام مهدی در زمان حیات افراد» در این باره گفته است:

«موضوع مهدویت از جمله موضوعات بسیار مهم و راهبردی است. اعتقاد به امام زمان (ع) و علاقه و محبت به ایشان از جمله مواردی است که در دین اسلام و متکب تشیع مورد توصیه و سفارش پیامبر و اهل بیت (ع) بوده است اما باید توجه داشته باشیم که گاهی ممکن است آسیب‌هایی در این اعتقاد بسیار مهم به وجود بیاید و حتی کسانی که معتقد به حضرت و علاقه‌مند به ایشان هستند از ناحیه این آسیب‌ها مورد هجوم قرار بگیرند و دچار آسیب شوند. یک انسان معتقد و منتظر حضرت باید مواظب باشد که جریان ملاقات‌گرایی به یک جریان آسیب زا در زندگی او تبدیل نشود» گفت کم نیستند کسانی که از علاقه منتظران امام عصر عج سوءاستفاده می‌‌کنند و با ادعای ارتباط و ملاقات با حضرت, مردم را فریب می‌‌دهند.

در زمان غیبت انسان‌هایی که معتقد به حضرت هستند دوست دارند ایشان را ملاقات کنند و سعادت دیدار امام عصر (ع) برای‌شان اتفاق بیفتد. همان‌طور که برای بزرگانی مانند سیدبحرالعلوم و مقدس اردبیلی و علی‌بن مهزیار اتفاق افتاد ضمن آن‌که باید توجه داشت که ملاقات با امام زمان (ع) یک سعادت بزرگ است اما نباید این‌طور باشد که تمام هم و غم و هدف یک انسان معتقد به حضرت این باشد که حتما امام زمان خود را در زمان غیبت ملاقات کند. آن چیزی که مطلوب و مورد توصیه ائمه اطهار است جلب رضای امام عصر است؛ یعنی یک انسان معتقد به حضرت باید تلاش کند رضایت امام زمان (ع) را با اعمال و رفتار خود جلب کند و در زمان غیبت اساسا عقل و قاعده بر این است که ما از دیدار آن حضرت محروم هستیم و معنای غیبت این است که امام عصر (ع) پنهانی زندگی می‌کند و تا زمان ظهور سعادت دیدار برای کسی اتفاق نمی‌افتد مگر در حالت‌های استثناء که مصلحت بر این باشد که سعادت دیدار رخ دهد.

یک شیعه معتقد و منتظر امام عصر (ع) علی‌رغم اینکه مشتاق دیدار آن حضرت است، در عین حال باید تسلیم خواست خدا باشد. باید بپذیریم که اگر دیداری اتفاق نیفتاد حتما روی مصلحتی بوده است همان‌طور که اگر هر دعایی می‌کنیم و آن دعا به اجابت نمی‌رسد و خواسته ما برآورده نمی‌شود تسلیم خواست خداوند هستیم و آن را می‌پذیریم و باز راه بندگی خود را ادامه می‌دهیم. در موضوع مهدویت نیز اگر ما ملاقات و دیدار حضرت را دوست داریم ـ که امر مطلوبی است ـ اما اگر به این هدف نرسیدیم به هیچ وجه نباید دچار یأس و ناامیدی ‌شویم و اعتقادمان سست گردد، بلکه باید علاقه و محبت‌مان روز به روز بیشتر ‌شود؛ چراکه پذیرفتیم دیدار، یک خواسته و مطلوب است، اگر اتفاق بیفتد بهتر و اگر اتفاق نیفتاد باید بپذیریم که حتما مصلحتی بوده است. ممکن است عده‌ای به اشتیاق دیدار آن حضرت زندگی کنند، اما در عین حال این دیدار برای‌شان اتفاق نیفتد اما هیچ وقت دچار یأس و ناامیدی نمی‌شوند. ملاقات با امام عصر (ع) نسخه‌ای ندارد که بگوییم اگر کسی آن را انجام داد مثلا اگر ۴۰ شب چهارشنبه به جمکران برود دیدار با امام زمان (ع) اتفاق می‌افتد این درست نیست؛ زیرا هیچ نسخه قطعی وجود ندارد هر چند سفارش‌هایی شده اما آنها فقط راه‌هایی است که می‌تواند به دیدار حضرت منتهی شود. نسخه‌ قطعی و حتمی وجود ندارد چون دیدار امام زمان (ع) یک خواسته و حاجتی است که ما به خداوند عرضه می‌داریم و برآورده شدن حوائج ما وابسته به این است که مصلحتی هم وجود داشته باشد و تنها به خواستن ما نیست و ما نمی‌دانیم که چه چیزی به مصلحت ما هست یا نیست و این را خداوند متعال تشخیص می‌دهد.

باید مواظب بود در دوره غیبت ممکن است کسانی با ادعا ملاقات با امام زمان (ع) بخواهند افرادی را فریب دهند؛ کم نیستند کسانی که متاسفانه از این علاقه‌ منتظران امام عصر سوء استفاده می‌کنند و با ادعای ارتباط و ملاقات با حضرت، مردم را فریب می‌دهند. ادعا می‌کنند که در دیدار با امام عصر پیامی را دریافت کرده‌اند. باید مراقب بود که همه اینها دام‌های شیطانی است که شاید برخی ندانسته گرفتار می‌شوند و بعضی‌ها با غرض و قصد فریب بخواهند افراد را به دام بیندازند.

باید مراقب بود که ادعای ملاقات از هیچ کسی پذیرفته نیست. درست است که ملاقات در زمان غیبت امکان دارد و بزرگانی هم به این سعادت نائل آمده‌اند اما این‌گونه نبوده که این بزرگان بعد از اینکه مشرف شدند این قضیه را علنی کنند و ادعای ملاقات داشته باشند. جریان ملاقات با امام عصر (ع) برای افراد خاصی که محل اسرار بودند انجام شده و این جریان بعد از رحلت‌ آنها منتشر شده است. اینکه افرادی بیایند در زمان حیات‌شان با زبان خود بگویند و بنویسند که ملاقات کرده‌اند پذیرفته نیست و از موارد آسیب‌زاست. یک انسان معتقد و منتظر حضرت باید مواظب باشد که جریان ملاقات‌گرایی به یک جریان آسیب‌زا در زندگی او تبدیل نشود. همه ما معتقد به امام زمان (ع) بوده و مشتاق دیدار ایشان هستیم اما در عین حال باید مواظب باشیم که رضایت حضرت را جلب کنیم و سعی‌مان بر این باشد که از راه باطن و قلب و روح با حضرت ارتباط پیدا کنیم. این همان نقطه مطلوب است؛ بنابراین باید سعی کنیم یاد آن حضرت پیوسته در دل‌های ما باشد و هر روز با خواندن دعای عهد با آن حضرت تجدید عهد کنیم و ارتباط قلبی پیدا کنیم و این همان چیزی است که مورد توصیه و مطلوب پیامبر و ائمه اطهار (ع) بوده است»[۲۰].
۷. حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر حیدری کاشانی، در کتاب «سلوک مهدوی» در این باره گفته است: «از جمله خطرها و آسیب‌هایی که در عصر غیبت برای منتظران اتفاق می‌افتد، «ملاقات‌گرایی» است؛ بدین معنا که شخص از وظایف واجب خویش غافل شود، مهم‌ترین وظیفه خویش را دیدار امام زمان بپندارد و دیگران را تنها به تلاش برای دیدار به عنوان برترین وظیفه، فراخواند و ساده‌ترین خواب یا اتفاقی را ملاقات بینگارد. پیامدهای این آسیب، یأس و ناامیدی بر اثر عدم توفیق دیدار، رویکرد به شیادان و مدعیان دروغین ملاقات و دور ماندن از انجام وظایف اصلی منتظران است. مهم‌ترین راه درمان این آسیب، رویکرد به منابع و معارف ناب دین و بررسی احوال و سیرۀ تشرف‌یافتگان راستین می‌باشد تا بدانیم وظیفۀ اصلی منتظران بیش از هر چیزی ایمان، تقوا، تزکیۀ نفس، خودسازی، انجام تکالیف فردی و اجتماعی و انتظار حقیقی به همراه ورع و محاسن اخلاق می‌باشد؛ تا یار که خواهد و میلش به که باشد»[۲۱]»[۲۲].
۸. حجت الاسلام و المسلمین صالح‌نیا؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر یحیی صالح‌نیا، در کتاب «تنها بر فراز» در این‌باره گفته است: «گاهی افراد و مجموعه‌ها در قالب گفتارها، مقاله‌ها، نشریات و حتی کنفرانس‌ها به بحث‌هایی روی می‌آورند که هیچ ضرورتی برای طرح آنها داده نمی‌شود، بلکه گاهی سبب ایجاد شبهه‌ها و سؤالات انحرافی در ذهن و اندیشه منتظران می‌گردد. برای نمونه، پرداختن به بحث "ملاقات با امام زمان (ع)" و ترغیب و تشویق فراوان و به شکل افراطی نسبت به این موضوع پیامدهای ناگواری دارد و سبب ناامیدی و گاهی انکار امام (ع) می‌گردد. در حالی که آنچه در روایات بر آن تأکید شده است، حرکت در جهت رضایت امام مهدی (ع) و پیروی از آن حضرت (ع) در گفتار و کردار است. بنابراین آنچه مهم می‌نماید، تبیین وظایف منتظران در عصر غیبت امام (ع) می‌باشد تا اگر توفیق ملاقات با امام (ع) دست داد، در حالت رضایت‌مندی آن بزرگوار باشد. پرداختن به مباحثی از قبیل ازدواج حضرت (ع) و یا وجود فرزند برای آن بزرگوار و یا محل زندگی حضرت (ع) نیز از نمونه بحث‌های غیر ضروری است که گاه جای خود را به مباحث کاربردی و تأثیرگذار در مسیر زندگی منتظران می‌دهد»[۲۳].
۹. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
حجت الاسلام و المسلمین بهروز محمدی منفرد در کتاب «راهبرد اخلاق انتظار» در این‌باره گفته‌ است:

«مراد از رهیافت ملاقات‌گرایی این است که براساس گزارش تشرفات محضر منجی موعود -که توسط افراد مورد اعتماد نقل شده است- نه تنها امکان ملاقات با منجی موعود وجود دارد و این امر اتفاق افتاده است، بلکه هر کسی -حتی انسان‌های معمولی- می‌تواند ادعا کند که با آن حضرت دیدار داشته است و شنونده نیز برای تکذیب ادعای او باید از دلیلی موجّه برخوردار باشد. پذیرش و گسترش ملاقات‌گرایی و مبتنی کردن منش‌ها و کنش‌ها بر آن، آسیب‌هایی اخلاقی از قبیل گسترش دروغ‌پردازی و اتهام‌زنی در جامعه منتظر در پی دارد؛ از این‌رو می‌تواند مانعی برای تربیت اخلاقی چنین جامعه‌ای به‌شمار آید؛ برای همین تهدیدی جدی برای زندگیِ اخلاقیِ زمینه‌ساز ظهور و در نتیجه عاملی محیطی است برای اینکه راهبرد اخلاق انتظار در دفاع و مقاومت فکری و رفتاری در برابر آن طراحی شود. اکنون ادعای خویش را در قالب مراحل ذیل بیان می‌کنیم؛ به این صورت که در مرحله نخست به آسیب‌ها و پیامدهای غیراخلاقی گسترش ملاقات‌گرایی در جامعه منتظر می‌پردازیم و در مرحله دوم بیان خواهیم کرد که گسترش رفتارهای اختیاری مبتنی بر ملاقات‌گرایی یکی از عوامل تعیین‌کننده راهبرد اخلاق انتظار -به عنوان واکنشی دفاعی در مقابل آن- به شمار می‌آید و راهبرد اخلاق انتظار وظیفه هدایت‌گری رفتارهای انسان منتظر در موقعیت‌های ملاقات به سمت صحیح رهنمون را برعهده دارد.

مرحله نخست: با فرض امکان ملاقات، پرسش اساسی این است که اگر افرادی ادعا کنند منجی موعود را ملاقات کرده‌اند، آیا ادعا کنندگانِ ملاقات را متهم به دروغگو بودن کنیم یا اینکه حرف آنها را تأیید نماییم و تصور کنیم که همگی راست می‌گویند؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان از دو احتمال سخن گفت: اینکه بر اساس قواعدِ کلی اعتماد به گوینده، سخن مدعی ملاقات را حمل بر صحت نماییم و از بهتان دروغگویی نسبت به وی اجتناب کنیم و یا اینکه براساس روایاتی از قبیل «مَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ فَهُوَ كَذّابٌ» وی را متهم به دروغگویی کنیم. قائلان به احتمال دوم معتقدند که فرد ملاقات‌کننده باید رازدار باشد و به هیچ وجه مسئله ملاقات خود برای دیگران طرح نکند و اگر از او بپرسند، توریه کند و موضوع ارتباط خود با امام زمان (ع) را به سمع دیگران نرساند؛ زیرا افشای ملاقات و در نهایت شیوع ملاقات‌گرایی پیامدهای غیراخلاقی متعددی در پی دارد که عبارت‌اند از:

  1. یأس و ناامیدی: افراد جامعه منتظر ممکن است همانند مدعی ملاقات و تشرف، درصدد دیدار با امام برآیند؛ اما از آنجا که غالباً دیدار و رؤیت امام به صلاح همه افراد نیست و یا اینکه شرایط برای ملاقات وجود ندارد، موجی از یأس و ناامیدی فرد منتظر را فرا می‌گیرد که چه بسا ممکن است به نفی بسیاری از آموزه‌های اندیشه مهدویت و حتی انکار اصل وجود امام غایب منتهی شود.
  2. بدبینی به ملاقات‌کنندگان واقعی امام غایب: بی‌تردید بسیاری از اولیای الهی، منجی موعود را ملاقات کرده‌اند و از پیروان راستین امام غایب هستند؛ اما گسترش ملاقات‌گرایی و سخن‌گفتن در مورد ملاقا تبا حضرت، سبب نوعی بدبینی نسبت به پیروان واقعی امام می‌شود؛ زیرا باب اعتماد نسبت به همگان بسته می‌شود و اگر از ملاقات ایشان توسط اولیای الهی در گذشته نیز سخن به میان آید، باب اتهام و بدبینی نسبت به آنها باز می‌شود.
  3. باز شدن باب دروغگویی برای شیادان: ممکن است بسیاری از شیادان و عوام‌فریبان با ادعای ملاقات با حضرت به فریب اذهان منتظران ظهور بپردازند. در این صورت راه برای دروغگویی نیز باز می‌شود و ممکن است دیگران نیز چنین ادعاهایی داشته باشند.
مرحله دوم: گسترش ملاقات‌گرایی پیامدهای منفی اخلاقی فوق را در پی دارد، برای همین می‌تواند ظهور منجی موعود را به تأخیر بیندازد. پس این امر عاملی محیطی برای طراحی و مهندسی راهبرد اخلاق انتظار است؛ زیرا راهبرد اخلاق انتظار می‌تواند وظایف و مسئولیت‌های اخلاقیِ فرد منتظر را در چنین موقعیت‌هایی روشن سازد و جامعه منتظر را از آسیب‌های اخلاقی چنین رهیافتی و در نهایت به تأخیر افتادن ظهور منجی موعود ایمن نماید. به عبارت دیگر در راهبرد اخلاق انتظار، هنجارها و ارزش‌هایی اخلاقی معرفی می‌شوند که در فهم رذایل اخلاقی مترتّب بر ادعای ملاقات و تعیین رفتار اخلاقی متناسب تأثیرگذار هستند. برای نمونه اگر فردی به واقع، منجی موعود را ملاقات کند و از وی در مورد ملاقاتش پرسیدند، در پاسخ به این پرسش می‌توان از ارزش‌های خاص انسان منتظر یاری خواست تا اینکه نوع رفتار وی را در این موقعیت تعیین کنند؛ و روشن است که این ارزش‌ها به هدف ظهور منجی موعود و رسیدن فرد و جامعه منتظر به کمال نهایی هستند؛ بنابراین اجازه تحقق موانع ظهور منجی مثل پیامدهای منفی و غیراخلاقی فوق نمی‌دهند. البته روشن است که راستگویی رفتاری اخلاقی و درست است؛ اما ادعای ملاقات از سوی فرد ضرورتی ندارد، بلکه شایسته است ملاقات‌کننده منجی موعود به جای ادعای ملاقات، راه‌های دیگری برگزیند تا اینکه باعث رفتارهای غیراخلاقی پیش‌گفته نشود؛ برای نمونه به صورت توریه بفهماند که منجی موعود را ملاقات نکرده است»[۲۴].
۱۰. دکتر نوروزی (هیئت علمی دانشگاه اصفهان)؛
آقایان دکتر رضا علی نوروزی؛ دکتر محمد نجفی و سرکار خانم فاطمه هاشمی، در مقاله «موانع و آفات انتظار» در این‌باره گفته‌اند:

«عدم معرفت به حقیقت وجود امام و چگونگی ارتباط صحیح با‌ ایشان‌ و اساساً‌ عدم درک دلیل ارتباط و نیاز انسان به امام باعث شده تا فرصتی مناسب برای‌ دشمنان‌ الهی‌ و معاندان و منکران مهدویت فراهم آید تا نهایت استفاده را از آن ببرند و به فریب‌ اذهان‌ عمومی بپردازند و در این میان شاید مناسب‌ترین گزینه، گرایش فطری و عشق مردم به‌ امام‌ زمان (ع) باشد. لذا دشمن برای خاموش کردن این عشق و خنثی کردن کارکردهای فردی و اجتماعی انتظار‌ کوشیده‌ تا مشتاقان را به اموری ظاهری چون اصرار بر ملاقات با امام زمان (ع) و رؤیت‌ بصری‌ ایشان در خواب و بیداری مشغول نماید و در سایه غفلت مشتاقان و منتظران، تیشه بر ریشه دین‌داری‌ و مهدی‌باوری‌ بزند[۲۵].

البته نفس اشتیاق به دیدار امام زمان (ع) نه‌ تنها‌ مذموم‌ و ناپسند نیست که بسیار پسندیده و از جمله نشانه‌های انتظار است؛ چراکه هر محبّی مشتاق دیدار‌ جمال‌ محبوب‌ است. اما باید توجه کرد که ارتباط حقیقی با امام زمان (ع) از‌ طریق‌ تزکیه درونی و عمل به واجبات الهی و پرهیز از محارم الهی و در یک کلام از طریق تقوای‌ الهی‌ حاصل می‌شود. شاید بارها امام در مقابل دیدگان طالبان دیدار ظاهر شده‌ باشد‌، اما به دلیل عدم قابلیت، وی را‌ نشناخته‌اند‌ و از‌ وجودش بهره نبرده باشند؛ چراکه مطابق روایات‌، امام‌ در میان افراد انسانی زندگی می‌کند و مردم وی را می‌بینند اما نمی‌شناسند. آسیب‌زاییِ‌ دیدار‌گرایی‌ در نفسِ اشتیاق به دیدار‌ نیست‌، بلکه در‌ افراط‌ بر‌ اصرار آنان برای دیدار و در مقابل‌ غفلتی‌ است که از وظایف اصلی در قبال امام زمان (ع)؛ اعم از وظایف‌ فردی‌ و خانوادگی و اجتماعی دارند.

غیبت محرومیت است‌، اما از آنجا که‌ این‌ محرومیت، محرومیتی قابلی است نه‌ فاعلی‌، انسان می‌تواند با ورود به وادی انتظار حقیقی و پویا غیبت را به موهبتی‌ تحول‌آفرین‌ برای خویش مبدل سازد و قابلیت‌های‌ ویژه‌ای‌ را‌ در وجود خود‌ رشد‌ دهد. از سویی باید‌ توجه‌ کرد که صرف دیدار امام تا انسان قابلیت بهره‌مندی از وجود ایشان را پیدا‌ نکند‌، نمی‌تواند مایه کمال انسان باشد. از‌ آنجا‌ که وجود‌ مبارک‌ امام‌ عصر (ع)، مظهر خدای سبحان‌ هستند از هر دو نگاه عمومی و خاص ذات باری تعالی بهره‌مندند: ایشان بر پایه نگاه‌ عام‌ خود، همه اعمال ما را به‌ اذن‌ خدا‌ می‌داند‌ و آن‌ را می‌بیند، حتی‌ از‌ اعمال جوارح و جوانح ما آگاه است؛ چراکه او قلب قلب‌ها و جان جان‌هاست. آن وجود شریف با‌ آن‌که‌ از‌ همگان آگاه است و همه را به چنین‌ شیوه‌ فراگیری‌ می‌بیند‌، عده‌ای‌ را‌ هرگز نگاه نمی‌کند و این قهر، همان جلوه ﴿وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ[۲۶] باری‌تعالی است. آن‌که خویش را در محضر و مشهد امام (ع) می‌بیند، می‌کوشد تا لایق نگاه‌ تشریفی امام (ع) گردد و در چنین مقامی است که از لغزش‌ها، حفظ می‌گردد و از فیض آن نظاره توفیق می‌یابد وگرنه تنها دیدار جمال آن حضرت، سعادت را تضمین نمی‌کند[۲۷]. همچنان که افرادی چون ابولهب نه‌تنها با ‌ ‌حضرت رسول (ص) ملاقات می‌کردند، بلکه نسبت خونی هم با ایشان داشتند اما چون با آرمان‌های او بیگانه بودند هیچ فیضی‌ از‌ این نسبت و دیدار نبردند و به سخت‌ترین دشمنان حضرت رسول (ص) تبدیل شدند؛ چراکه معرفت لازم را نداشتند و تا معرفت نباشد تطهیر حاصل نمی‌شود و تا‌ تطهیر‌ حاصل نشود بهره‌ای از افاضات‌ ایشان‌ نصیب کسی نمی‌شود. پس صرف دیدار در انتظار، هدف نیست»[۲۸].

{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. آقای میرازیی؛ | تصویر = 9030760879.jpg | پاسخ‌دهنده = کاظم میرزایی | پاسخ = آقای کاظم میرزایی در بیاناتی با عنوان «تبیین سخنان آیت‌الله خامنه‌ای درباره مهدویت» در این‌باره گفته‌اند:

«از جمله آسیب‌­های نگاه جاهلانه در مسأله‌ مهدویّت، خیال‌پردازی برخی افراد ساده ­لوح به ملاقات و ارتباط با ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی) در خواب یا بیداری و نقل افسانه­‌ها و پیام‌­هایی از او و گشودن دکان عوام‌­فریبی و سودجویی و سوء استفاده از اعتقاد مردم است. معرفی امام زمان(عجل‌الله‌تعالی) از زاویه‌ خواب‌­ها و داستان‌­های افسانه‌­ای به‌ویژه در جوانان تردیدزا و شبهه‌آفرین است و بهانه‌ خوبی به دست کسانی می‌دهد که به طور کلی منکر وجود مبارک امام زمان (ع) می‌‏شوند و مسأله‌ مهدویّت را ساختگی می‌دانند. اما آسیب‌هایی که می‌توان برای این مورد نام برد:

  1. توهّم‌گرایی و خیال‌پردازی؛
  2. دور ماندن از انجام وظایف اصلی به دلیل اهتمام بیش از اندازه به دیدار؛
  3. بدبینی به امام (ع) به دلیل عدم دیدار.

امام زمان (ع) ولیّ خدا روی زمین است. به اذن خداوند سلام ما به آن حضرت می‌رسد و توسلات ما را ایشان می‌شنوند و توسل به آن حضرت صرف ملاقات با ایشان صورت نمی‌پذیرد. حال این سؤال مطرح است که تمام آنهایی که در محضر رسول اکرم (ص) حضور داشتند، توانستند شخصیّت ایشان را درک کنند؟ آیا آنها بعد از رحلت پیامبر دچار انحراف نشدند؟ مگر افرادی امام علی (ع) را ندیدند و از شخصیّت والای امام اطلاع نداشتند، تحولی برایشان رخ نداد و به جنگ با ایشان پرداختند! پس درک [[شخصیت امام زمان (ع) و ایجاد ارتباط روحی و قلبی، صرف ملاقات حضوری ایجاد نمی‌شود هر چند توفیق ملاقات ارزشمند است ولی در صورت عدم ملاقات نباید یأس و ناامیدی از آن حضرت وجود ما را فرا گیرد و از هدایت باطنی آن حضرت خود را بی بهره بدانیم. صرف ملاقات مهم نیست، آن چه اهمیّت دارد این است که حضرت از ما راضی باشند»[۲۹]. }}

پرسش‌های مصداقی همطراز

  1. چرا برداشت انحرافی از انتظار را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  2. چرا افراط و تفریط در تبین کشتارهای آغاز قیام را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  3. چرا طرح مباحث غیر ضروری را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  4. چرا عدم پیروی از ولایت فقیه و نواب عام را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  5. چرا مدعیان دروغین مهدویت و نیابت خاصه و عامه را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  6. چرا عاشق‌نمایان دنیاطلب را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  7. چرا آرزوگرایان بی‌عمل را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  8. چرا افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  9. چرا تطبیق نشانه‌های ظهور با وقایع را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  10. چرا تعیین وقت ظهور را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  11. چرا تعجیل در امر ظهور را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)
  12. چرا فعالیت‌های غرب و مستشرقان را یکی از محورهای آسیب‌شناسی مهدویت شمرده‌اند؟ (پرسش)

پانویس

  1. غیبت طوسی، ص۳۹۶.
  2. ر.ک: جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیب‌ها، ص ۶۳؛ میرزایی، کاظم، تبیین سخنان آیت‌الله خامنه‌ای درباره مهدویت، وبگاه خبری تریبون مستضعفین؛ محمدی منفرد، بهروز، راهبرد اخلاق انتظار، ص۴۲-۴۵؛ میرتبار، سید محمد، آسیب‌شناسی جامعه منتظر، ص ۱۰۸-۱۱۲؛ حیدری کاشانی، محمد باقر، سلوک مهدوی، ص۱۵۱، ۱۵۲؛ صالح‌نیا، یحیی؛ تنها بر فراز، ص ۱۴۹-۱۵۰؛ عرفان، امیر محسن، مواجهه ائمه با مدعیان مهدویت؛ نوروزی، رضا علی؛ نجفی، محمد، هاشمی، فاطمه، موانع و آفات انتظار، ص ۴۴-۴۵؛ حسینی خامنه‌ای، سید علی، ما منتظریم.
  3. حسینی خامنه‌ای، سید علی، ما منتظریم، ص۳۸۸.
  4. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیب‌ها، ص ۶۳
  5. ر.ک: غیبت طوسی، ص۳۹۶.
  6. ر.ک: عبقری الحسان، ج۲، یاقوت الأحمر، ص۲۰۵ - ۲۰۸.
  7. الاصل عند ما تطلق المشاهدة؛ یعنی با نیابت. عند ما تطلق المشاهدة في الغيبة الصغری یعنی معها النيابة. ر.ک: فصلنامه انتظار، مرکز تخصصی مهدویت، سال اول، شماره دوم، گفتگو با استاد شیخ علی کورانی.
  8. غیبت نعمانی، پایان فصل ۲.
  9. میرتبار، سید محمد، آسیب‌شناسی جامعه منتظر، ص ۱۰۸-۱۱۲
  10. غیبت طوسی، فصل6، باب ذکر المذمومین الذین ادعوا البابیه و السفاره کذبا و افتراء لعنهم الله، ص397؛ فصلنامه انتظار، ش8 و9 و10، مقاله متمهدیان و مدعیان دروغین مهدویت، محمدرضا نصوری.
  11. غیبت طوسی، فصل6، باب ذکر المذمومین الذین ادعوا البابیه و السفاره کذبا و افتراء لعنهم الله، ص397.
  12. مانند دراویش، صوفیه و.....
  13. نصوری، محمد رضا، قرآن مهدی و جوانان، ص۹۸-۱۰۰
  14. خبرگزاری آینده روشن
  15. وبگاه مرکز تخصصی مهدویت
  16. .طبرسی، إعلام الوری، ص‌445.
  17. ر.ک: محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج5، ص 257- 301.
  18. ...موضوع ترفندشناسی مدعیان دروغین در استناد به خواب و رؤیا خود نیازمند یک کتاب مستقل است تا به این موضوع بپردازد
  19. عرفان، امیر محسن، مواجهه ائمه با مدعیان مهدویت.
  20. خبرگزاری ایسنا
  21. ر.ک: فصلنامۀ تخصصی انتظار موعود، ش۱۵، مقالۀ اندیشه مهدویت و آسیب‌ها.
  22. محم باقر حیدری کاشانی، سلوک مهدوی، ص۱۵۱، ۱۵۲.
  23. صالح‌نیا، یحیی؛ تنها بر فراز، ص 149-150.
  24. محمدی منفرد، بهروز، راهبرد اخلاق انتظار، ص۴۲-۴۵.
  25. میرزایی، فاطمه، توهم در دیدار امام زمان (ع)، ص۱۱.
  26. «و در روز رستخیز به آنان نمی‌نگرد» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  27. عبدالله جوادی آملی، امام مهدی موجود موعود، ص۱۷۳-۱۷۴.
  28. نوروزی، رضا علی؛ نجفی، محمد، هاشمی، فاطمه، موانع و آفات انتظار، ص ۴۴-۴۵.
  29. وبگاه خبری تریبون مستضعفین