کرامات امام حسن عسکری

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "کرامات امام حسن عسکری امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کرامات امام حسن عسکری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. آشنایی با سایر لغات: نصیر خادم گوید: بارها می‌شنیدم که امام حسن عسکری (ع) با غلامان ترک و رومی و صقالبی خود به زبان خودشان سخن می‌گفت. من تعجب کردم و با خود می‌گفتم: این که در مدینه متولد شد و تا پدرش ابوالحسن (ع) وفات کرد، پیش کسی نرفت و کسی او را ندید که درس بخواند یا با اهل این لغات مکالمه کند من این موضوع را پیش خود فکر می‌کردم که حضرت به من متوجه شد و فرمود: "إن الله تبارک و تعالی بین حجته و من سائر خلقه بکل شیء و یعطیه اللغات و معرفة الأنساب و الأنساب و الآجال و الحوادث و لولا ذلک لم یکن بین الحجة و المحجوج فرق"[۲].
  1. امان بودن از شر درندگان: حضرت ابومحمد (ع) را به نحریر که گویا مستخدم باغ وحش بوده، سپردند تا نزد او زندانی باشد او بر حضرت سخت می‌گرفت و اذیتش می‌کرد، زنش به او گفت: وای بر تو، از خدا بترس، نمی‌دانی چه شخصی در منزل تواست؟ و شایستگی حضرت را برای او بیان کرد و گفت: من درباره او بر تو نگرانم، مرد گفت: او را میان درندگان می‌اندازم و همین کار را هم کرد. ناگهان امام (ع) را دیدند به نماز ایستاده و درندگان گرداگرد او هستند[۳]»[۴].

پرسش‌های وابسته

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع کرامات امام حسن عسکری


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۵۰۳ و بحار الأنوار، باب ۳، معجزاته و معالی أموره صلوات الله علیه، ج ۵۰، ص ۲۴۷؛ اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۵، ص ۱۰.
  2. کافی، ج ۱، ص ۵۰۹. همانا خدای تبارک و تعالی حجت خود را با سایر مردم در همه چیز امتیاز بخشیده و معرفت و لغات و انساب و مرگ‌ها و پیش آمدها را به او عطا فرموده و اگر چنین نبود، میان حجت و محجوج امام و مأموم فوق نبود.
  3. همان، ص ۵۱۳.
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۹۶.