آرزو

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آرزو (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • امل و آرزو از ویژگی‌های انسان است. آرزو به معنای میل و اشتیاق برای رسیدن به مقصودی در آینده است. وجود آرزو و امید، انگیزه حرکت و تلاش انسان‌ها به‌سوی آینده را شکل می‌دهد. پیامبر (ص) در کلامی امید به آینده و آرزو را مایه رحمت برای امّت خود می‌داند و می‌فرماید: "اگر نور امید نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت." یعنی حرکت‌های انسانی مفهومی نداشت. جنبه مثبت آرزو، که از آن به امید نیز تعبیر می‌شود، امری بسیار سازنده، مفید و پسندیده است. اما اگر اراده انسان بر انجام کارهای دنیوی و بهره بردن از خوشی‌های زندگی به خیال عمر طولانی معطوف شود، توجه انسان غرق در امور دنیوی می‌گرداند و در نتیجه فکر و اندیشه انسان را از اصل و هدف آفرینش که رسیدن به کمال مطلق است، بازمی‌دارد. در فرهنگ دین از این امر تعبیر به "آرزوی دراز" یا "طول امل" شده است که آن‌را امری نکوهیده برشمرده‌اند. امام علی (ع) آرزوی دراز را نکوهش کرده و در ۱۶ مورد با تعابیر گوناگون در نهج البلاغه از آن یاد می‌کند و مردمان را متوجه دوری از آرزوهای دراز و دست نیافتنی می‌کند[۱].
  • آرزوی دراز موجب فراموشی مرگ است[۲]؛ آرزوی دراز موجب غفلت و فراموشی است[۳]؛ آرزوی دراز موجب دل‌بستگی به دنیاست[۴]؛ آرزوی دراز برآورده نمی‌شود[۵]؛ اندیشه را تباه می‌کند؛ موجب فراموشی یاد خدا می‌شود و انسان را فریب می‌دهد[۶]؛ موجب زوال اخلاق است[۷]؛ توبه را به تأخیر می‌اندازد[۸].امام (ع) در تعبیری آرزوی دراز را به سراب مانند کرده‌اند که بیننده‌اش را می‌فریبد[۹].
  • دامنه آرزوهای آدمی هرگز محدود نمی‌شود و هرگاه به یکی از آرزوهایش برسد، آتش آرزوی دیگر در دل او زبانه می‌کشد و نیروهایش را برای وصول به آن بسیج می‌کند، بلکه گاه رسیدن به یک آرزو سبب دل‌بستگی به چند آرزوی دیگر می‌شود، زیرا معمولاً آرزوها به یکدیگر پیوند خورده‌اند. با توجه به این واقعیت‌ها، نه فرصتی برای او باقی می‌ماند و نه نیرو و امکانی تا به آخرت توجهی نشان دهد. از این‌رو گرچه آرزو و امید در حد معقول برای زندگی انسان امری مهم و مفید است، اما از آن‌جا که تن دادن به خواسته‌های نفس موجب آرزوهای دراز و دست‌نیافتنی و اسارت انسان در دام دنیا و دنیاطلبی می‌شود، امام (ع) انسان‌ها را از دل سپردن به آرزوهای دراز منع کرده‌اند و ضمن توجه‌دادنِ آنان به زمان حال در عبارتی می‌فرماید: به‌ راستی که عمر تو را در گرو اجل و آینده‌ات در گرو آرزوست، امّا هنگامی که در آن به سر می‌بری هنگام کار است (پس فرصت را از دست مده و کاری کن)[۱۰].

آرزوی پیامبر

  1. آرزوی پیش بردن امر رسالت: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۱]. خداوند در این آیه خطاب به پیامبر مطرح می‌کند، که پیش از تو، نیز هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که وقتی آرزو می‌کرد - دینش را پیش ببرد - شیطان برای تخریب آن توطئه چینی و یا مطالبی نادرست - القاء می‌کرد. پس خدا آن چه را شیطان القاء می‌کرد از میان می‌برد، همان گونه که در آیه بعد[۱۲] مطرح می‌شود، ایجاد خط بدلی و انحرافی کار شیطان است که تلاش می‌کند در میان حقیقت باطل را نفوذ دهد و با حفظ پوسته محتوی را عوض کند. ولی خداوند در عین حال که این حرکت شیطان را فتنه و آزمایش برای کسانی که بیمارند می‌داند، می‌فرماید: کسانی که آگاهند و دارای علم بدنبال حق می‌روند وحقیقت را می‌یابند و از این امتحان سربلند بیرون می‌آیند.
  2. ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا[۱۳]. آرزوی همراهی با پیامبر «در این آیه آرزوی ظالمین در روز قیامت مطرح شده که می‌گویند ای کاش با پیامبر بودیم و راه جدائی نمی‌رفتیم.
  3. آرزوی بازگشت به دنیا و فرمانبری از پیامبر: ﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا[۱۴]. در این آیه، آرزوی کفار پس از دیدن جهنم مطرح شده که می‌گویند: ای کاش از خدا و پیامبر اطاعت کرده بودیم.
  4. ﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ[۱۵].
  5. ﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ[۱۶]. آرزوی سازش کردن با منکران حق:تکذیب کنندگان پیامبرو دعوت او در فکر فریب پیامبر وسازش او هستند و آرزو می‌کنند که ای کاش پیامبر با آنها سازش می‌کرد: ﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ[۱۷] و در حقیقت آنها می‌خواستند رسول‌ خدا از اصل دعوت و یا بعضی از مسائل مهم دعوت دست بردارد. البته این آرزوی آنان بود و پیامبر چنین کاری را نمی‌کرد و در آیه بعد خداوند به او می‌گوید، به هیچ وجه با آنها سازش مکن: ﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ[۱۸][۱۹].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 45- 46.
  2. نهج البلاغه، خطبه‌های ۲۸ و ۴۲
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۲
  4. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸
  5. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۸
  6. نهج البلاغه، خطبه ۸۵
  7. نهج البلاغه، حکمت ۳۵
  8. نهج البلاغه، خطبه ۲۸
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 46.
  10. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 46.
  11. و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند؛سوره حج، آیه ۵۲.
  12. ﴿لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ «تا آنچه را شیطان (در دل‌ها) می‌افکند آزمونی برای بیماردلان و سنگدلان کند و ستمگران در ستیزه‌ای ژرف به سر می‌برند» سوره حج، آیه ۵۳.
  13. «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
  14. «روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.
  15. «پس، از دروغ‌انگاران پیروی مکن!» سوره قلم، آیه ۸.
  16. «دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند * و از هر سوگندخواره فرومایه‌ای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۹-۱۰.
  17. «دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۹.
  18. «و از هر سوگندخواره فرومایه‌ای فرمان مبر!» سوره قلم، آیه ۱۰.
  19. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۳۴-۳۶.