ذات ‌الرقاع

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

رخ دادن این جنگ در کنار کوهی دارای قله‌های سرخ، سیاه و سفید[۱]، رقعه رقعه بودن پرچم‌های مسلمانان در این نبرد[۲]، وجود درختی به همین نام در محل جنگ[۳] یا به گزارشی از ابوموسی اشعری، پانسمان کف پای مجروح مسلمانان با تکه‌های پارچه در مسیر رفت[۴]، ادله نامگذاری آن به ذات‌الرقاع شمرده شده‌اند.

پس از غزوه بنی نضیر[۵] یا سریه عبدالله بن عتیک[۶]، مسلمانان با گزارش تاجری که به مدینه آمده بود، مطلع شدند[۷] که دو تیره از قبیله غطفان به نام‌های بنی‌ثَعلبَه و بنی‌مُحارِب [۸] (یا بنی اَنمار)[۹] در حال تدارک جنگ بر ضد آنان هستند[۱۰] و بنابر برخی گزارش‌ها، پیامبر(ص) پس از آگاهی، ابوذر غفاری[۱۱] یا عثمان بن عفان[۱۲] یا ابن ام مکتوم[۱۳] را بر مدینه گمارد و شب شنبه، دهم محرّم چهل و هفتمین ماه هجرت[۱۴] یا محرم سال پنجم[۱۵] و به گزارشی در اواخر ربیع‌الثانی و اوایل جمادی الاولی در سال چهارم[۱۶] به همراه ۴۰۰، ۷۰۰ یا ۸۰۰ [۱۷] تن از مدینه بیرون آمدند. بخاری به استناد حضور ابوموسی اشعری و گزارش وی از این غزوه و حضور او در مدینه پس از نبرد خیبر، زمان غزوه ذات‌الرقاع را سال هفتم دانسته.[۱۸] اما این مطلب به لحاظ تناقض با تمامی منابع متقدم پذیرفتنی نیست.

لشکر اسلام با گذر از روستای "مضیق" و توقف یک روزه در وادی "شُقْرَه" در ۶۷ کیلومتری شمال شرقی مدینه امروزی[۱۹] و پس از کسب اطلاعات[۲۰]، به سکونتگاه آنان در منطقه "نَخل"[۲۱]یا "نُخیل"[۲۲] رسید؛ اما مشرکان با وجود فراوانی نیرو، به بالای کوه‌ها گریخته[۲۳] و در نقاط بسیار مناسبی موضع گرفته بودند[۲۴].

مسلمانان به جهت نزدیکی مشرکان و اشرافشان به مواضع سپاه پیامبر(ص)، نگران حمله غافلگیرانه آنان شدند، از این رو پیامبر(ص) نماز جماعت را برای نخستین بار به گونه نماز خوف گزارد [۲۵].

برخی منابع، نزول آیه ﴿وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا[۲۶] را مربوط به تشریع نماز خوف در ذات‌الرقاع دانسته‌اند[۲۷]. این غزوه، بی‌درگیری به پایان رسید[۲۸].

از آنجا که این غزوه در رویارویی با تیره‌هایی از قبیله غطفان شکل گرفته است، بایستی همان غزوه غطفان باشد؛ اما منابع، با ذکر جداگانه غزوه غطفان، بین غزوه ذات‌الرقاع و آن فرق گذاشته‌اند: آنان در بیان غزوه‌های پیامبر(ص) در سال سوم هجری، غزوه غطفان و "ذی أمَرّ" را یک غزوه، متفاوت از ذات‌الرقاع؛ ولی شبیه آن بیان می‌کنند.[۲۹] در یکسان بودن دو غزوه "غطفان" و "ذی أمَرّ" شکی نیست، چرا که "ذی أمَرّ" مکانی در نجد و همانجاست که پیامبر(ص) برای رویارویی با غطفان به سوی آن حرکت کرد[۳۰]. درباره غزوه غطفان و ذات الرقاع نیز با وجود فراوانی و قدمت منابع مبنی بر جدا بودن این دو غزوه از یکدیگر، شباهت بیش از حد جزئیات و رویدادها مانند نام قبیله‌ها و محل جنگ بیانگر یکی بودن دو پیکار است.

در گزارشی، یکی از جنگجویان تیره بنی مُحارِب به نام "غورث" یا "دعثور بن حارث" قصد داشت با بهره‌گیری از اصل غافلگیری، پیامبر(ص) را به قتل برساند؛ اما این حادثه با غلبه پیامبر(ص)، پشیمانی مهاجم و عفو او از سوی رسول خدا(ص) پایان پذیرفت[۳۱].

بر پایه روایتی در برخی منابع تفسیری[۳۲] و تاریخی[۳۳] شأن نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۳۴] همین حادثه است. به هر روی، این آیه، مسلمانان را متوجه خطرهای پیوسته نابودگرِ گذشته کرده و به آنها هشدار می‌دهد که به پاس این نعمت‌ها، متقی و بر خدا اتکا داشته باشند و بدانند با پرهیزگاری، خدا همیشه حافظ، یار و حامی ایشان خواهد بود.

در راه بازگشت، رویدادهایی به روایت جابر بن عبداللّه‌ انصاری گزارش شده‌اند؛ برخی از این رویدادها مانند راهوار کردن مرکب جابر و پناه آوردن حیوانات به پیامبر(ص)، کرامت رسول خدا(ص) و برخی دیگر همچون فداکاری و نماز خالصانه، گویای ایمان صادقانه مسلمانان است[۳۵]. پیامبر(ص) پس از یک غیبت ۱۵ روزه در مدینه[۳۶]، در حالی که از پیش پیک سلامتی خویش، "جعال بن سراقه" را به مدینه فرستاده بود[۳۷]، ۵ روز از محرم[۳۸] یا جمادی الاولی[۳۹] باقی مانده، به چاهی قدیمی در سه میلی مدینه به نام «صِرار»[۴۰] رسیده و سپس به مدینه بازگشت[۴۱].[۴۲].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۱۹.
  2. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۴
  3. السیرة النبویه، ج۲، ص ۲۰۴.
  4. صحیح البخاری، ج ۵، ص ۵۲؛ صحیح مسلم، ج ۵، ص ۲۰۰.
  5. السیرة النبویه، ج۲، ص ۲۰۳؛ المحبر، ص ۱۱۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۵.
  6. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۸۲.
  7. الطبقات، ج۲، ص ۴۶ ـ ۴۷.
  8. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۵.
  9. الطبقات، ج ۲، ص ۴۷؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۱۹.
  10. الطبقات، ج ۲، ص ۴۷.
  11. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۳؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۷۶.
  12. المغازی، ج ۱، ص ۸؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۳؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷.
  13. تاریخ خلیفه، ص ۴۸؛ الاستیعاب، ج ۳، ص ۱۱۹۸.
  14. المغازی، ج ۱، ص ۴، ۳۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۶ ـ ۴۷.
  15. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۱۸ ـ ۴۱۹، ۴۸۲.
  16. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۵.
  17. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷؛ التنبیه و الاشراف، ص ۲۱۴.
  18. صحیح البخاری، ج ۵، ص ۵۱ ـ ۵۲.
  19. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۶؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۳۷۱؛ المعالم الاثیره، ص ۱۵۱ـ۱۵۲.
  20. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۶؛ المعالم الاثیره، ص ۱۵۱ ـ ۱۵۲.
  21. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۶؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۶ ـ ۵۵۸.
  22. الطبقات، ج۲، ص ۴۷؛ التنبیه و الاشراف، ص ۲۱۴.
  23. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۴.
  24. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۶.
  25. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۶؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۵۶.
  26. «و چون به سفر می‌روید اگر می‌هراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید؛ بی‌گمان کافران برای شما دشمنی آشکارند» سوره نساء، آیه ۱۰۱.
  27. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۴؛ روح البیان، ج ۲، ص ۲۷۴؛ التحریر و التنویر، ج ۴، ص ۲۴۱.
  28. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۴.
  29. المغازی، ج ۱، ص ۳ ـ ۴؛ ۱۹۳ـ۱۹۶؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۶، ۶۰۸؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۷۵ ـ ۳۷۷.
  30. معجم ما استعجم، ج ۱، ص ۱۹۲ ـ ۱۹۳؛ الروض المعطار، ص ۳۱.
  31. المغازی، ج ۱، ص ۱۹۵ـ۱۹۶؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۲۶، ۴۷.
  32. جامع البیان، ج ۶، ص ۹۴؛ التبیان، ج ۳، ص ۴۶۴؛ اسباب النزول، ص ۱۹.
  33. المغازی، ج ۱، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۶؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۵.
  34. «ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دست‌درازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره مائده، آیه ۱۱.
  35. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۷ ـ ۴۰۲؛ السیرة النبویه، ج۲، ص ۲۰۶ ـ ۲۰۸؛ الاختصاص، ص ۲۹۹ ـ ۳۰۰.
  36. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷.
  37. الطبقات، ج ۲، ص ۴۷؛ المحبر، ص ۲۸۷.
  38. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷.
  39. المحبر، ص ۱۱۳؛ نک: السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۰۹.
  40. المعالم الاثیره، ص ۱۵۸.
  41. المغازی، ج ۱، ص ۳۹۵؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴۷.
  42. نورمحمدی، مهدی، مقاله «ذات الرقاع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.