شخصیت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی شخصیت

شخصیت فردی و شخصیت اجتماعی

شخصیت فردی و شخصیت اجتماعی پیامبر

با نگاهی به مجموعه اوصاف و القاب و یا نکات تعلیمی و تربیتی پیامبر در قرآن که برخی از عناوین آن به صورت مستقل در مدخل‌های این فرهنگنامه جای گرفته است، حکایت از گستردگی این بحث در قرآن دارد. شخصیت از نظر قرآن دارای ابعادی است، شخصیت فردی و شخصیت اجتماعی. شخصیت و هویت فرد، و شخصیت و هویت جامعه (برای کسانی که قائل به هویت و حیات مستقل جامعه هستند). همچنین شخصیت بهنجار «به عنوان نمونه: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ[۱] ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ[۲] و نابهنجار ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ[۳] با جهان‌بینی الهی و معرفت نفسی که به دست می‌دهد که او خلیفه خدا در روی زمین می‌شود. ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۴]تعلیم اسما به او داده شده، ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[۵]از نفحه روح الهی برخوردار است، ﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[۶]﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ[۷]امانتی دارد که موجودات دیگر نتوانسته‌اند، آن را حمل کنند. ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا[۸]و حیات و مرگ او به مثابه حیات و مرگ دیگر موجودات نیست. ﴿مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ[۹]دارای کرامت ویژه است ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا[۱۰]و نیز عوامل سازنده بهنجاری و نابهنجاری شخصیت، شامل ابعاد معنوی و اخلاق دینی توصیف شده است. در این میان شخصیت پیامبر در فرایندی از تحولات حیات معیشتی، نظام قبیله‌ای، تاریخی و جغرافیایی شکل گرفته است.

ثبات شخصیت

یکی دیگر از ویژگی‌های انسان کامل و ظهور آن در پیامبر، ثبات شخصیت است. منظور از ثبات، قدرت ایستادگی در برابر مسائل و مشکلات و فشارهایی است که به فرد وارد می‌شود. علامت این ثبات این است که در اثر این تحولات بیرونی، دچار دگرگونی و اضطراب نمی‌شود. رنگ به رنگ نمی‌شود (تلون پیدا نمی‌کند). قرآن برای این ثبات معنوی، علائمی ذکر کرده، مانند افسوس نخوردن در اثر از دست دادن چیزی و شادمان و سرمست نشدن از به دست آوردن نعمت است: ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ[۱۱]دنیا و مادیات را به چیزی نمی‌گیرد. از سوی دیگر ثبات در قلب به عنوان کانون احساسات و عواطف، خودش را در مقام رضایت نشان می‌دهد: ﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا[۱۲] و برای پیامبر شخصیتی که خدا از آن خبر می‌دهد: ﴿كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا[۱۳] و البته بخشی از این ثبات در گفتار است که به عنوان ویژگی پسندیده انسان مؤمن در دنیا و آخرت معرفی می‌شود: ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ[۱۴] و ثبات در رفتار به عنوان مدد و یاری خداوند برای مؤمنان: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۱۵] سه خصلت توصیف شده در قرآن که شخصیت انسان را ثابت نگه داشته و به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح دانسته و آن را به درختی پاک تشبیه کرده است که ریشه و اساس آن استوار و غیرقابل تغییر است ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ[۱۶]

تربیت روحی

این عنوان در شخصیت به این دلیل اهمیت دارد که در مراحل تکون شخصیت و سیر زندگی تأثیر فراوان داشته و دارد. از تربیت روحی در روان‌شناسی وجدان اخلاقی یاد شده است. وجدان را محصول تربیت‌های اجتماعی و شرایط یادگیری می‌دانند. اما وجدان اخلاقی عبارت است از قوه‌ای که علاوه بر درک خویشتن و آگاهی به حالات درونی، ارزش اعمال انسان را نیز تعیین می‌کند، خوب و بد اعمال را تشخیص می‌دهد و به قضاوت و سنجش در این زمینه می‌پردازد. به همین دلیل در نخستین سوره‌های مکی و نزول قرآن در باره پیامبر می‌گوید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[۱۷]

استقلال شخصیت

ثبات شخصیت

ثبات شخصیت پیامبر

یکی از ویژگی‌های انسان کامل و ظهور آن در پیامبر، ثبات شخصیت است. منظور از ثبات، قدرت ایستادگی در برابر مسائل و مشکلات و فشارهایی است که به فرد وارد می‌شود. علامت این ثبات این است که در اثر این تحولات بیرونی، دچار دگرگونی و اضطراب نمی‌شود. رنگ به رنگ نمی‌شود (تلون پیدا نمی‌کند). قرآن برای این ثبات معنوی، علائمی ذکر کرده، مانند افسوس نخوردن در اثر از دست دادن چیزی و شادمان و سرمست نشدن از به دست آوردن نعمت است: ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ[۱۸]دنیا و مادیات را به چیزی نمی‌گیرد. از سوی دیگر ثبات در قلب به عنوان کانون احساسات و عواطف، خودش را در مقام رضایت نشان می‌دهد: ﴿وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا[۱۹] و برای پیامبر شخصیتی که خدا از آن خبر می‌دهد: ﴿كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا[۲۰] و البته بخشی از این ثبات در گفتار است که به عنوان ویژگی پسندیده انسان مؤمن در دنیا و آخرت معرفی می‌شود: ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ[۲۱] و ثبات در رفتار به عنوان مدد و یاری خداوند برای مؤمنان: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۲۲] سه خصلت توصیف شده در قرآن که شخصیت انسان را ثابت نگه داشته و به عنوان پاداش ایمان و عمل صالح دانسته و آن را به درختی پاک تشبیه کرده است که ریشه و اساس آن استوار و غیرقابل تغییر است ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ[۲۳]

وحدت شخصیت

رشد شخصیت

شخصیت پیامبر

شناخت شخصیت اهل بیت

تأثیر آرزوها در شخصیت منتظر

  1. «بی‌گمان مؤمنان رستگارند» سوره مؤمنون، آیه ۱.
  2. «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.
  3. «تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه می‌کردند آگاه می‌سازد» سوره انعام، آیه ۱۵۹.
  4. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که» سوره بقره، آیه ۳۰.
  5. «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.
  6. «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  7. «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  8. «ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.
  9. «به همین روی بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس تنی را- جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است؛ و بی‌گمان پیامبران ما برای آنان برهان‌ها (ی روشن)» سوره مائده، آیه ۳۲.
  10. «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  11. «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمی‌دارد» سوره حدید، آیه ۲۳.
  12. «و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷.
  13. «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
  14. «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
  15. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  16. «آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.
  17. «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
  18. «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمی‌دارد» سوره حدید، آیه ۲۳.
  19. «و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» سوره آل عمران، آیه ۱۴۷.
  20. «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
  21. «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
  22. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  23. «آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴.