پیری در نهج البلاغه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث پیری است. "پیری" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل پیری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • انسان در دروان زندگی خود مراحلی را پشت سر می‌گذارد که از نوزادی آغاز و بعد از گذراندن طفولیت و جوانی به مرحله میان‌سالی و در در آخر به پیری و کهن‌سالی می‌رسد که بعد از داشتن نیرو و قوای جسمانی، کم‌کم دچار ضعف و سستی و ناتوان می‌شود[۱] و علاوه بر ضعف جسمی که آهسته‌آهسته بر اندام او پدید می‌آید، در عقل و اندیشه انسان نیز سستی و نقصان ایجاد خواهد شد. این مرحله را دوران پیری خوانند. پیر شدن از ویژگی‌های این دنیاست، چون مستلزم سختی و بیماری است، در حالی که در جهان آخرت و در سرای جاوید کسی پیر نخواهد شد. به فرموده امام علی(ع) برخی از پیرشدن‌ها زودرس است و این‌گونه نیست که بعد از گذراندن مراحل طبیعی عمر باشد، بلکه به دلیل غم و اندوه فراوان و رنج‌ها و بیماری‌هایی است که صاحب آن متحمل شده و او را دچار پیری زودرس کرده است[۲].

وظایف پیران

وظایف جوانان در برابر پیران

انسان‌ها کهن‌سال و پیر دارای تجربه‌های فراوان‌اند، حوادثی را آزموده‌اند و جریاناتی را دیده‌اند. به همین دلیل آنان خود به منزله تاریخ‌اند، اما نه تاریخ خاموش، بلکه تاریخی سخن‌گو؛ به‌گونه‌ای که تشخیص روشنایی‌ها از تاریکی‌ها و پاکی‌ها از پلیدی‌ها برای آنان راحت‌تر از یک جوان است و جوانان می‌توانند با استفاده از تجربه‌های آنان راه را بر خود هموار کنند و سختی تجربه کردن را با راحتی استفاده از تجربه‌های دیگران از خود دور سازند. پدران پیر و سال‌خورده آنچه برای فرزندانشان بیان می‌کنند، حاصل عمر آنان است. آن‌ها بهترین‌ها را بیان می‌کنند و مشتبهات را دور می‌ریزند و راه تشخیص حق و باطل را برای جوانان باز می‌کنند و بدین‌سبب است که امام(ع) اندیشه و تدبیر پیران باتجربه را بر نیرو و توان جوانان مقدم می‌شمارد و آن‌را محبوب خود می‌داند، به‌ویژه در کارزار که جوانان با غرور جوانی حمله می‌کنند و گاهی هلاک می‌شوند، اما پیران با تجربه و اندیشه دقیق حرکت می‌کنند و به طرف دشمن می‌روند»[۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1.   اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ  ؛ سوره روم، آیه ۵۴.
  2. دانشنامه نهج البلاغه؛ ج۱، ص 191.
  3. دانشنامه نهج البلاغه؛ ج۱، ص 191.
  4. دانشنامه نهج البلاغه؛ ج۱، ص 191- 192.