صراط مستقیم در جامعه‌شناسی اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

“صراط مستقیم”، به معنای طریق روشن، راه هدایت و تقریباً مرادف با دین حق و در مواردی به عنوان غایت تعالیم حیات‌بخش دین یعنی سعادت به کار رفته است. سه واژه قرآنی دیگر یعنی “سبیل الله”، “سواء سبیل”، “سبیل الرشاد” نیز هرچند با وضوحی کمتر در معنایی قریب به آن به کار رفته‌اند. علامه طباطبایی در توضیح معنای لغوی آن می‌نویسد: “صراط” در لغت به معنای راه روشن است. صراط مستقیم عبارت از صراطی است که در هدایت مردم و رساندنشان به سوی غایت و مقصدشان تخلف نکند[۱]. صراط مستقیم، صراط عاری از شرک و ظلم، ضلالت، کفر، معصیت و قصور است[۲].

صراط به خلاف سبیل همواره مفرد به کار رفته و جمع بسته نمی‌شود. این یعنی بین خدا و بندگان تنها یک صراط وجود دارد و آن صراط مستقیم است. همه سبیل‌ها مصداق صراط مستقیم‌اند و سبیل‌های فرعی همه بعد از اتصال به یکدیگر به صراط مستقیم و شاهراه در می‌آیند. مثل صراط مستقیم به سبیل‌های خدا، مثل روح است به بدن[۳]. وی در ادامه می‌نویسد: هر طریقی که آدمی را به سوی خدا راهنمایی می‌کند، بهره‌ای از صراط مستقیم دارد. به این معنا هر راه و طریقی، به آن مقداری آدمی را به سوی خدا و حق راهنمایی می‌کند که خود از صراط مستقیم متضمن باشد[۴]. رابطه سبل با صراط به گونه دیگری نیز تصور شده است: الف) اینکه سبل راه‌های فرعی هستند که به صراط می‌پیوندند. به بیان دیگر، صراط مستقیم به مثابه خورشید و سبل الهی همانند نورهایی است که از جهات و زوایای گوناگون به صراط مستقیم متصل‌اند. ب) صراط مستقیم با وحدت انبساطی و گسترده‌ای که دارد راهای فرعی (سبل) را نیز زیر پوشش خود دارد. بر این اساس، راه‌های فرعی نیز در حقیقت متن صراط‌اند و از مراحل اصلی آن محسوب می‌شوند[۵].

بر این اساس، حوزه معنایی صراط مستقیم همان اهتداء، هدی، رشد، سبیل الرشاد، سبل السلام و سبیل الله است و ظاهراً همه ارزش‌های اخلاقی و دینی و بلکه تمام صفات و سجایای مثبت را در بر می‌گیرد[۶]. علامه طباطبایی، همچنین در تفسیر آیه ۱۰۱ سوره آل عمران می‌نویسد: مراد از هدایت به سوی صراط مستقیم راه یافتن به ایمانی ثابت است؛ چون چنین ایمانی صراطی است که نه اختلاف می‌پذیرد و نه تخلف؛ صراطی است که سالکان خود را در وسط خود جمع می‌کند و نمی‌گذارد از راه منحرف و گمراه گردند[۷]. خدای تعالی، کلیات دین را صراط مستقیم خود خوانده... و پیروان خود را از پیروی سایر راه‌ها نهی کرده؛ چون پیروی سایر راه‌ها باعث تفرقه و اختلاف است. راه‌های دیگر راه‌های شیطانی است، اما راه خدا اساسش فطرت و آفرینش است و معلوم است که در خلقت خدا اختلاف و تغییر و تبدیل نیست[۸]؛ از این‌رو، هر عاملی که به نوعی در هدایت به سمت حق و سعادت از انسان دستگیری کند، پرتویی از “صراط مستقیم” بوده و همسویی با آن ارزشمند خواهد بود.

آیات قرآنی مرتبط

  1. صراط مستقیم، غایت هدایت الهی:  إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ [۹].
  2. صراط مستقیم، راهیابی به دین درست و پایدار:  قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [۱۰].
  3. عبودیت، مصداق بارز صراط مستقیم:  إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ [۱۱].
  4. توصیه عموم به تبعیت از صراط مستقیم:  وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۲].
  5. مطالبه مستمر سلوک در مسیر نیل به صراط مستقیم، به عنوان رویه عام مؤمنان و تلاش مستمر شیطان برای انصراف عموم از تبعیت این مسیر: به ترتیب آیات:  اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ [۱۳] و  قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ [۱۴].

گفتنی است در قرآن مصداق‌های متعددی برای “صراط مستقیم” ذکر شده است: راه خدا[۱۵]؛ راه پیامبر خدا[۱۶] و همه پیامبران[۱۷]؛ راه تمسک به قرآن[۱۸]؛ راه پرستش خداوند[۱۹]؛ راه ایمان‌آورندگان واقعی به روز قیامت[۲۰]؛ راه نعمت داده‌شدگان[۲۱].[۲۲]

منابع

پانویس

  1. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۲.
  2. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۸.
  3. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۱؛ همچنین ر.ک: مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ص۱۱۸.
  4. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۱.
  5. ر.ک: عبد الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۱، ص۴۶۶-۴۷۰.
  6. همچنین ر.ک: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۵۲-۵۳.
  7. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۶۶.
  8. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۵۲۱.
  9. «و بی‌گمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است» سوره حج، آیه ۵۴.
  10. «بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.
  11. «بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.
  12. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  13. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  14. «گفت: پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم» سوره اعراف، آیه ۱۶.
  15.  إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ  «من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
  16.  إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ * عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ  «که تو از فرستادگانی * بر راهی راست» سوره یس، آیه ۳-۴.
  17.  وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ * وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ * وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ * وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ  «و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایه‌هایی فرا می‌بریم؛ بی‌گمان پروردگار تو، فرزانه‌ای داناست» سوره انعام، آیه ۸۳-۸۷.
  18.  فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ  «پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.
  19.  إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ  «بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.
  20.  وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ  «و تا کسانی که دانش یافته‌اند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دل‌های آنها در برابر آن فروتن گردد و بی‌گمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است» سوره حج، آیه ۵۴.
  21.  صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ  «راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.
  22. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۲۷.