آینده‌پژوهی به معنای فعالیت‌‏های پژوهشی درباره آینده جهان است[۱].

مقدمه

  • "آینده"، کلید واژه، مفهوم و انگاره‏ای است که اندیشه و تأمّل درباره آن، برای همگان جالب و پر جاذبه است. * مردم دوست دارند بدانند سرنوشت جهان در آینده‏ چگونه رقم خواهد خورد؟ آیا دنیا به سمت پیشرفت، توسعه، تعالی و تکامل حرکت می‏کند یا نه؟ در آینده نزدیک یا دور، زندگی بشری چگونه خواهد بود؟ آیا وعده‏‌های ادیان و مکاتب درباره آینده تحقّق خواهد یافت یا نه؟ با توجّه به پیشرفت مادی بشر، وضعیت تکنولوژی و صنعت چگونه خواهد بود؟
  • با رخ‏‌نمایی این‏گونه پرسش‏ها و صدها سؤال دیگر، توجه به آینده، ضرورت و اهمیت ویژه‌‏ای یافته است و دولت‌‏ها و صاحبان دانش و اندیشه، همواره به فکر برنامه‌‏ریزی و سیاستگذاری "در عرصه اقتصاد، سیاست، امنیت، مدیریت و ..." برای آینده و پیشدستی برابر مشکلات احتمالی بوده‏‌اند و خواسته‏‌اند آینده‏ای مطمئن و توسعه‏‌آمیز برای کشورهای خود رقم زنند[۲].
  • از طرف دیگر، پدیده‌‏ها و تحولات سریع و شگرفی که در عرصه بین‌الملل رخ داده است "مانند تحولات جهانی شدن و پیشرفت‏‌های فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی و تشکیل دهکده جهانی و ..." باعث شده است اندیشمندان و فیلسوفان توجّه ویژه‏‌ای نسبت به آینده جهان داشته باشند و درباره خطرات و تحوّلات احتمالی هشدارهایی بدهند.
  • ادیان- به‏ ویژه دین اسلام- نیز توجّه ویژه‏‌ای به آینده بشر دارند و افقی روشن و امیدوارانه فراروی انسان گشوده‏‌اند و آینده‏‌ای توأم با عدالت، امنیت، معنویت و پیشرفت برای جهان پیش‏‌بینی کرده‏‌اند. این وعده و بشارت به دست خاتم اوصیا، موعود آسمانی و حجت الهی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف تحقق خواهد یافت.
  • پس مطالعه و پژوهش درباره "آینده"، در حال حاضر اهمیت و ضرورت ویژه‏‌ای یافته و "آینده‌پژوهی"- هرچند با پیشینه اندک و نوظهور- جایگاه مهم و برجسته‏‌ای میان علوم پیدا کرده و یکی از رشته‌‏های علمی، مطرح شده است.
  • در رابطه با آینده، اصطلاحات و الفاظ گوناگونی از قبیل: فرجام‌‏مندی، آینده‌‏نگری، پیش‏‌بینی، سرنوشت‌‏باوری، آینده‌‏باوری، غیب‌‏گویی، آینده‏‌شناسی، دوراندیشی و ... به کار می‏‌رود؛ اما آنچه اهمیت دارد "روش‏مند کردن پژوهش درباره آینده" و نشان دادن تصویری جامع و نزدیک به واقع از آینده است. بر این اساس فهم "آینده"، "تصویرسازی واقع‏‌بینانه از آینده" و "روش‏مند کردن پژوهش‏ درباره آینده"، امری بایسته و ضروری به نظر می‌‏رسد.
  • درباره مهدویت‌‏پژوهی و آینده‌پژوهی چند نکته قابل تأمل است[۳]:
  1. آینده‏‌پژوهی، اعم از غایت و نهایت‌‏پژوهی است. مهدویت‏‌پژوهی از این حیث، جزئی از آینده‏‌پژوهی است. البته مهدویت، آینده نهایی محسوب می‌‏شود.
  2. آینده‏‌پژوهی، کلّی و مفهومی است؛ حال این‏که مهدویت‌‏پژوهی، مصداقی است؛ آن هم درباره همان یک مصداق تامّ و تمام. از طرفی جزئیات آینده جهان در نظام مهدوی، از جهات گوناگونی روشن شده است.
  3. مهدویت‌‏پژوهی، کمال‌‏پژوهی است؛ پس در واقع، در "مهدویت"، نهایت همراه کمال مطرح است.
  • بنابراین مهدویت‌‏پژوهی، علاوه ‏بر منابع عقلی- فلسفی و احیانا علمی- تجربی، به شدّت در تبیین جزئیات، به منابع وحی و سنت و روش استنادی و اجتهادی وابسته است؛ برای نمونه، عقل با برهان و استدلال، غایت و علت نهایی را به صورت قطعی و حتمی برای انسان، جامعه، جهان و تاریخ پذیرفته و آن را تعمیم می‌‏دهد و نمی‌‏پذیرد این‏ها عبث آفریده شده باشند و این‏که نظام در آینده، نظامی متشکل از جمعیت، دولت، سرزمین و حاکمیت جهانی خواهد بود.
  • علم و تجربه‌‏های علمی، با تحلیل گذشته، به صورت احتمالی وضعیت آینده را پیش‌‏بینی می‌‏کند؛ ولی فراتر از همین احتمال کلی، پیش نمی‌‏رود و از محدوده علم تجربی، سیاسی و تاریخی خارج است. حداکثر می‌‏تواند تا این اندازه احتمال دهد که شکل جهانی و مردمی‌‏تری باشد. منابع قرآنی و سنّت "احادیث"، در تبیین مبانی و شرایط و حتی شکل، شیوه‌‏ها و ساختار آینده جهان و تاریخ و وضعیت نظام سیاسی، سیاست و دولت جهانی، به کمک عقل و تجربه می‌‏آیند و به صورت یقینی، دانسته‌‏های عقل را تفسیر و تفصیل داده و شکل و ساختار سیاسی آینده را تبیین و روشن می‏‌سازند و از آن خبر می‌‏دهند[۴][۵].


منابع

پانویس

  1. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷-۲۹.
  2. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷-۲۹.
  3. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷-۲۹.
  4. رحیم کارگر، آینده جهان(دولت و سیاست در اندیشه مهدویت)، ص ۱۵- ۱۷
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷-۲۹.