ابوثور فهمی
تصویری کهن از فسطاط پایتخت قدیمی مصر
نام کاملابوثور فهمی
جنسیتمرد
محل زندگیمصر
از اصحابپیامبر خاتم
حضور در جنگفتح مصر

مقدمه

ابوزُرعَه [۱] از نام وی[۲] و ابواحمد حاکم [۳] از نام وی و پدرش و سلسله نسب وی اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند[۴]. ابن ابی عاصم[۵] او را همان فهم بن عمرو بن قیس عیلان از عدنانیان دانسته است، اما ابوموسی [۶] در نقد کلام: وی، فَهم را در گذشته مدت‌ها پیش از اسلام دانسته و گفته است: نسب همه فهمی‌ها از جمله (وی و) تَأبّط شرّا به او می‌رسد. تَأبّط شرّا نسل هفتم فَهم و بدون تردید درگذشته پیش از اسلام بوده است[۷].

ابن‌یونس[۸]، ابوزرعه[۹] ابن عبدالبر[۱۰]، ابواحمد حاکم و به تبع آنان، ابن اثیر[۱۱] و ابن حجر[۱۲] به صحابی بودن ابو ثور تصریح کرده‌اند. او در فتح مصر شرکت داشت[۱۳] و همانجا سکونت گزید.

ابو ثور از صحابیانی مانند عبدالرحمان بن عُدَیس بَلَوی روایت کرده است[۱۴] و مصری‌ها یزید بن عمرو مَعافِری و بکر بن سواده روایتگر حدیث او بوده‌اند[۱۵]. به گفته ابن حجر[۱۶] آنان تنها حدیث لباس معافری (جامه‌هایی منسوب به قبیله معافر در یمن) را از وی نقل کرده‌اند. بر اساس آن، ابو ثور نزد رسول خدا a بود که برای ایشان لباس معافری آوردند. ابوسفیان لباس و بافنده آن را لعنت کرد. آن حضرت فرمود: «آنان را لعنت نکنید؛ آنان از من و من از آنان هستم»[۱۷].

او گرایش عثمانی داشت و یزید بن عمرو معافری، قیام مصری‌ها را بر ضد عثمان از ابو ثور نقل کرده و گفته است او نزد عثمان بود که گروهی از مصری‌ها به رهبری ابن‌عُدیس بَلوی به مدینه آمدند. ابوثور، عثمان را از ورود آنان و آشکار بودن زیان و ضرر از چهره‌هایشان آگاه کرد. او همچنین در ایام محاصره عثمان نزد وی رفت و خبر داد که ابن عدیس روز جمعه بر منبر رسول خدا a خطبه خواند و به نقل از عبدالله بن مسعود از رسول خدا a، عثمان را گمراه، لجباز و پندناپذیر دانست («عَتَبَةٌ غَابَ قُفلُها»؛ دری که قفل آن گم شده باشد). عثمان با متهم کردن ابن عدیس به دروغگویی، سوگند یاد کرد این سخن نه از رسول خدا a و نه از ابن مسعود است و در ادامه، به نقل فضایل خود در جاهلیت و اسلام پرداخت[۱۸]. ابن جوزی[۱۹] این حدیث را (با تفاوتی در لفظ)، ساخته ابن عدیس می‌داند.

شدت گرایش ابو ثور به عثمان، از خبر تأیید نشده زیر روشن‌تر می‌شود: او می‌گوید نزد عثمان بودم. او از دریچه‌ای بر مردم ظاهر شد و زبان به شِکوه گشود. امام علی S او را با یادآوری سخنی از رسول خدا a هنگام تزلزل کوه اُحُد سفارش کرد[۲۰]. بر پایه گزارش ابوثور، کعب بن عدی عبادی در جاهلیت شریک تجاری عمر در قماش بود که به اسکندریه رفت و در مراسم عید آنان شرکت کرد[۲۱][۲۲]

منابع

پانویس

  1. عبدالرحمان بن عمرو بصری م. ۲۸۰، از محدثان دمشق و مؤلف التاریخ و علل الرجال.
  2. ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۳۵۱.
  3. م. ۳۷۸، از محدثان خراسان و مؤلف کتاب الکُنی.
  4. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴؛ ابن حجر، تعجیل، ص۴۷۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۴۴.
  5. ابن ابی عاصم، ج۲، ص۴۷۲.
  6. اصفهانی مدینی، م. ۵۸۱ و مؤلف تتمة معرفة الصحابه.
  7. ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۳۰۵.
  8. ابن یونس، ج۱، ص۳۰۹.
  9. ر. ک: ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۳۵۱.
  10. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴.
  11. ابن اثیر، ج۷، ص۴۴.
  12. تعجیل، ص۴۷۱.
  13. ابن یونس، ج۱، ص۳۰۹.
  14. ابن ابی‌حاتم، ج۵، ص۱۴۵.
  15. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۴۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴.
  16. تعجیل، ص۴۷۱.
  17. دولابی، ج۱، ص۳۸؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۰۵؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۱۰.
  18. ابن عساکر، ج۳۵، ص۲۷ و ۱۱۳؛ و به اختصار ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۳ و ۴۴۹؛ ابن شبه، ج۴، ص۱۲۱۸.
  19. ابن جوزی، ج۱، ص۳۳۵.
  20. ابن عساکر، ج۳۹، ص۴۲۵؛ متقی هندی، ج۱۳، ص۹۷؛ مقایسه کنید با عبدالرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۲۲۹؛ ترمذی، ج۵، ص۲۸۵.
  21. ابن یونس، ج۱، ص۴۱۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۴۵۲.
  22. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «ابوثور فهمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۰۸.