مقدمه

بهقباذ به کسرباء، سکون هاء و ضم قاف، اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از راه شط فرات آبیاری می‌شدند. این‎ها منصوب به قباد بن فیروز، پدر انوشیروان است.

بهقباذات:

  1. بهقباذ اعلی: که از طریق فرات آبیاری میشده، مرکب از شش طسوج است. طسوج خُطرَنیه، طسوج نهرین، طسوج عین التمر و طسوج فَلُّوجَه پایین و بالا و طسوج بابل.
  2. بهقباذ اوسط: که چهار طسوج دارد به نام‌های سُورا و بارُوسَما، جُبَّه، بُدات و نَهرمَلِک.
  3. بهقباذ اسفل: شامل پنج طسوج است: کوفه، فرات بادَقلی و سَیلَحین، طسوج حیره)، نِستَر و هُرمُزجَرد [۱].

طسوج بر وزن تنور، به معنای ناحیه است و معرب تسو و تسوگ است؛ یعنی، یک قسمت از ۲۴ قسمت شبانه روز که یک ساعت باشد[۲]. شاید از آن جهت به این نواحی طسوج گفته می‌‌شد که در هر ۲۴ ساعت، یک مرتبه از آب فرات آبیاری می‌شدند[۳].

کارگزاران بهقباذات

قرظة بن کعب انصاری، از طایفه بنی حارث بن خزرج، که هم پیمان طایفه بنی عبدالاشهل بود؛ کنیه‌اش را اباعمرو نقل کرده‌اند. امام علی (ع) پس از استقرار در کوفه، کارگزارن خود را برای شهرها تعیین کرده، قرظة بن کعب را به حکومت بهقبادات گماشتند[۴]. همچنین امام علی بن ابی طالب (ع) او را حاکم کوفه قرار داد و زمانی که امام علی (ع) به سوی صفین حرکت کرد، قرظه پرچمدار آن حضرت بود و ابو مسعود بدری را به حکومت کوفه گماشت[۵].

قرظه در زمان خلافت امام علی (ع) در خانه‌ای که در کوفه ساخته بود، از دنیا رفت و علی بن ابی طالب (ع) بر او نماز خواند[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. معجم البلدان، ج۱، ص۵۱۶؛ ابن خرداد به، السالک و الممالک، ص۷.
  2. فرهنگ عمید (یک جلدی)، واژه تسو، ص۳۱۸.
  3. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص ۲۶۲ - ۲۶۳.
  4. وقعه صفین، نصر بن مزاحم، ص۱۱.
  5. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۰۰.
  6. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۰۰.
  7. عسکری، عبدالرضا، مقاله «قرظة بن کعب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷، ص۴۰ ـ ۵۱؛ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص ۲۶۷.