مقدمه

 وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ [۱].

اصحاب حجر چه کسانی هستند؟

از میان معانی مختلف و گوناگونی که برای حجر بیان داشته‌اند «قاموس قرآن» حق را به راغب داده و گفته است: «به نظر نگارنده قول راغب قوی‌تر است زیرا حجر محلی محصور از سنگ‌ها بوده اصحاب حجر خوانده شدند یعنی مردمی که در محل محاط از سنگ زندگی می‌کردند»[۲]. به عبارت دیگر به قومی که خانه‌هایشان را در دل سنگ‌ها می‌ساختند اصحاب حجر لقب داده‌اند. اصحاب حجر در قرآن فقط یک بار نام برده شده‌اند «حجر یا مداین صالح در منابع اسلامی موطن قوم ثمود شناخته شده است»[۳]. یاقوت حموی هم حجر را دیار ثمود نامیده و گفته‌های استخری و ابن حوقل را تأیید می‌کند[۴]. اینان خانه‌های خود را در کوه‌ها می‌کندند. گویند چون عمر دراز می‌کردند و مساکنشان در معرض بلا و ویرانی بود، خانه‌های خود را در صخره‌ها می‌کندند و آن خانه‌ها تا این روزگار برجاست. حضرت رسول خداa در غزوه تبوک بر آنها بگذشت و چنانکه در روایات صحیح آمده مردم را از دخول به آنها بازداشت و این اشارت است به اینکه آنها خانه‌های قوم ثمود بوده‌اند[۵]. اصحاب حجر را به نام جایگاه زندگانی آنها نامیده‌اند، چنان که اعراب را که در بیابان‌ها به سر می‌برند، اصحاب صحاری می‌گفتند[۶].[۷]

احوال قوم ثمود

«مردم عاد به سبب گناهان خود هلاک گردیدند و خدا سرزمین و املاکشان را به «ثمود» ارزانی داشت، قوم ثمود در سرزمین عاد جایگزین گذشتگان گردیدند و این سرزمین را بیش از پیشینیان آباد ساختند. قنات‌ها حفر کردند، باغ‌ها و بستان‌هائی به وجود آوردند، کاخ‌های محکم بنا کردند و در میان کوه‌ها خانه‌هائی از سنگ تراشیدند، تا از حوادث روزگار و مصائب تازه در امان باشند»[۸]. «اینان پس از عاد، فراوان شدند و ناسپاس گشتند و سر به نافرمانی برداشتند. خدا برایشان پیامبر خود صالح را فرستاد»[۹]. «ثمود از قبایل عرب، از فرزندان ثمود بن جائر بن سام بن نوح بود که در موصل می‌زیستند. صالح نیز از قبیله ثمود بود. چون خواست که آنان از بت پرستی دست بردارند و به او بگروند ثمودیان از او معجزه خواستار شدند»[۱۰]. «در قرآن کریم، ۲۶ بار از آنان یاد شده و در کتیبه مارگون دوم آشور (۷۱۵م)، از این قوم به عنوان یکی از قبایل وحشی عرب نام برده‌اند که مطیع دولت آشور گشته و در شمال و مشرق چادرنشین بوده‌اند»[۱۱]. در قرآن مجید نام ثمود غالباً با عاد (قوم هود) همراه است[۱۲].[۱۳]

ماندگان ثمودیان

بعضی گفته‌اند: حجر شهری بود در نزدیکی وادی القری و در جنوب تیمه که در مسیر کاروان‌های مدینه و شام قرار داشته است[۱۴]. قتاده گفته است: حجر نام دره یا بیابانی بود[۱۵]. برخی اضافه کرده‌اند: مرکز آنان دومة الجندل و حجر بود، ولی در تمام قسمت شمال غربی جزیره العرب و مملکت نبطیان تا حوالی العلا منتشر بودند[۱۶]. امروزه حجر مقر ویرانه باستانی در شمال غربی عربستان نزدیک قرارگاه مدائن صالح در فاصله ۱۱۰ کیلومتری جنوب غربی تیماء است. در این منطقه تعداد بسیاری کتیبه به زبان‌های عربی، آرمی، ثمودی، نبطی، لحیانی حتی عبری، یونانی و لاتین پیدا شده است[۱۷].

ابن خرداد به در شرح راه دمشق - مدینه حجر را منزل قبلی از وادی القری آورده است و استخری حجر را دهی کوچک به فاصله یک روز راه از وادی القری و در میان کوه‌های اثالب آورده است[۱۸]. مؤلف جغرافیایی حافظ ابر و در خصوص حجر ضمن بیان گفتار جغرافی‌دانان پیشین گوید: حجر دهی کوچک است از وادی القری بر یک روز راه در میان کوه‌ها که دیار ثمود بوده است[۱۹]. بالاخره از مجمع نظرات نویسندگان و مورخان استفاده می‌شود که حجر در «شمال غربی عربستان» در فاصله ۱۱۰ کیلومتری جنوب غربی تیما می‌باشد و اینجا همان جایی است که در حاشیه راه حجاز و شام قرار دارد.[۲۰]

منابع

پانویس

  1. «و «اصحاب حجر» پیامبران را دروغگو می‌شمردند» سوره حجر، آیه ۸۰.
  2. قاموس قرآن، ج۲-۱، ص۱۰۹.
  3. مسالک و ممالک، ص۱۴۰.
  4. معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۱؛ خلاصه تفاسیر، ص۶۷۷.
  5. العبر، ج۱، ص۲۱.
  6. اطلاعات قرآنی، ص۹۵.
  7. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۴۰.
  8. مصطفی زمانی، قصه‌های قرآن، ص۵۵.
  9. ابن اثیر، تاریخ کامل، ج۱، ص۹۷.
  10. ابواسحق بن منصور بن خلف نیشابوری، قصص الانبیاء، ص۸۷.
  11. باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۲۵۰.
  12. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ص۸۲۷.
  13. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۴۱.
  14. شهباز آزادمهر، تاریخ انبیا، ص۱۵۴؛ العبر، ج۱، ص۲۱؛ خزائلی، اعلام قرآن، ص۲۹۰؛ اطلاعات قرآنی ص۹۵.
  15. اطلاعات قرآنی، ص۹۵؛ سیوطی، الاتقان، ص۴۵۲؛ الف سوال و سوال عن قصص الانبیاء، ص۷۷؛ تاریخ کامل، ص۹۷؛ جواد محدثی، آشنایی با سوره‌ها، ص۳۹.
  16. اطلاعات قرآنی، ص۸۲۷.
  17. اطلاعات قرآنی، ص۹۱۵؛ و ر.ک: باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۲۴۸.
  18. ر.ک: مسالک الممالک، ص۲۲.
  19. جغرافیای نزول قرآن، ص۱۰۲.
  20. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۴۳.