مقدمه

اصطلاحی است که در روایات اهل بیت(ع) نیز آمده است. از آنجا که در عصر ائمه(ع) و پس از آنان نیز، اهل سنت در اکثریت بودند و همۀ امکانات علمی و حکومتی و قضایی در دست سنّیان بود، به آنان عامه گفته می‌شد. شیعه هم به لحاظ در اقلیّت بودن، هم به خاطر دارا بودن عقاید و مرام خاصّ به‌ویژه در مسائل خلافت و امامت، خاصّه نامیده می‌شدند. چون امامان شیعه در آن دوره، گاهی به علّت تضییقات و فشارهای حکام بر شیعه و اهل بیت، سخنانی را (دربارۀ احکام، اشخاص و موضوعات دیگر) به خاطر تقیّه، مطابق مذاق و مذهب اهل سنت بیان می‌کردند، یکی از معیارهای تشخیص روایات صحیح و حکم واقعی، آن بود که روایت، مخالف عامّه باشد. در حدیثی عمر بن حنظله از امام صادق(ع) می‌پرسد: اگر دو خبر مشهور از شما برسد و هردو را راویان موثّق نقل کرده باشند و متعارض باشند، کدام یک را باید پذیرفت؟ امام می‌فرماید: آنچه که حکمش با حکم قرآن و سنت موافق باشد و با عامه مخالف، آن را بگیرید و آنچه را که مخالف قرآن و سنّت یا موافق عامّه باشد، رها کنید. می‌پرسد: اگر دو فقیه، حکم آن مسأله را از کتاب و سنّت می‌دانستند، امّا یکی از دو خبر موافق با عامّه بود و دیگری مخالف با آنان، کدام را بگیرند؟ فرمود: «ما خالف العامّة ففیه الرشّاد»[۱]، آنچه که مخالف با عامه باشد، هدایت و درستی در آن است. طبق این تعریف و اصطلاح، به سنّی نیز عامّی گفته می‌شود و به روایاتی که از راویان اهل سنّت نقل شده باشد، از طرق عامّه اطلاق می‌گردد و به اسناد شیعی، طرق خاصّه[۲].

منابع

پانویس

  1. اصول کافی، ج ۱ ص۶۸
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۷۷.