شعائر در فقه اسلامی
شعائر: نشانهها
عنوان «شعائر» با اضافه به «اللّه» در آيات متعدد قرآن كريم آمده است.[۱] در اينكه مراد از «شعائر اللّه» چيست، ديدگاههاى مفسران مختلف است. همه احكام و دستورهاى خداى متعال؛ عبادتهايى كه آشكارا و به صورت جمعى برگزار مىشود، مانند حج؛ سرفصلهاى آيين الهى و برنامههاى كلى و آنچه در نخستين برخورد با اين آيين جلب توجه مىكند و خصوص مناسك حج از جمله اين ديدگاهها است.[۲]
كاربرد «شعائر اللّه» در كلمات فقها و استدلال و استناد به آن در موضوعات مختلف، مبنى بر معناى عام آن؛ يعنى معناى نخست است؛ چنان كه گروهى از مفسران آن را برگزيدهاند.[۳]
در كلمات فقها «شعائر» با اضافه به اسلام و ايمان (شيعه) نيز به كار رفته است كه مراد از آن يا اعمال و مناسك مختص به اسلام، از قبيل نماز، روزه، خمس، زكات و حج مىباشد[۴] و يا امور مختص به مذهب، مانند شهادت به ولايت در اذان و اقامه و بلند گفتن بِسْمِ اللَّهِ در نماز.[۵] در قرآن كريم صفا و مروه[۶] و نيز شترى كه در حج جهت قربانى آورده مىشود[۷] از «شعائر اللّه» شمرده شده است. از عنوان ياد شده در برخى كتب نگاشته شده در قواعد فقهى تحت عنوان «شعائر» يا «حرمت اهانت به محترمات» و نيز به مناسبت در ابواب مختلف فقه، همچون طهارت و جهاد سخن گفتهاند.
تعظيم شعائر: تعظيم و بزرگداشت شعائر الهى امرى مطلوب و داراى رجحان و به تعبير قرآن كريم از صفات دلهاى با تقوا است و چنانچه ترك آن در مراتبى كه موجب اهانت شود واجب خواهد بود..[۸]
منابع
پانویس
- ↑ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ مجمع البيان ج ۳، ص۲۶۴
- ↑ التبيان ج۳، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ مجمع البيان ج۱، ص۴۴۳ و ج ۳، ص۲۶۴؛ تفسير الصافى ج ۲، ص۶؛ تفسير نمونه ج ۱۴، ص۹۶ ـ ۹۷
- ↑ غاية المراد ۱، ص۴۷۶؛ الروضة البهية ۲، ص۳۸۳
- ↑ جواهر الكلام ۹، ص۳۸۵؛ مستمسك العروة ۵، ص۵۴۵
- ↑ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای (بندگی) خداوند است پس هر کس حج خانه (ی کعبه) بجای آورد یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که میان آن دو را بپیماید و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸
- ↑ ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانههای (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بیگمان، این (کار) از پرهیزگاری دلهاست» سوره حج، آیه ۳۲.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴ ص ۶۷۹.