مقدمه

ظلم به خدا عبارت است از کوتاهی در انجام وظایف بندگی و ادای حقوق پروردگاری؛ بنابراین می‌توان گفت هر ظلمی که اتفاق می‌افتد ظلم به خداست چون حقوق مولویت او تضییع شده و بنده‌اش به جای بندگی، گردن فرازی کرده است؛ البته نباید باور داشت که حضرت پروردگار نیز همانند بندگان از این ستم‌ها تأثیری می‌پذیرد و بنده سرکش ظالم با گردن‌کشی و تمرّد زیانی به آن ذات اقدس می‌رساند، که او بی‌نیاز از همگان است. گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریاش ننشیند گرد[۱] بزرگ‌‌ترین ظلم نسبت به ساحت اقدس الهی، شرک آوردن و کفر ورزیدن است. کسی که خداوند متعال را انکار می‌کند (کافر)، بر خدا ستم کرده است که نور وجود او را که همه کائنات از آن روشن شده و در پرتو او خودنمایی می‌کنند، نادیده گرفته است و بر خویشتن ستم کرده است که خود را از بهره‌های ایمان و پرستش محروم کرده است. آن‌که چیزی را شریک خدا می‌کند (مشرک)، بر خدا ستم کرده که موجود نیازمند محدودی را در ردیف او نشانده است و بر خود ستم کرده است که گوهر انسانی خویش را تا حد پرستش در مقابل موجودی چون خود یا پست‌تر از خود فرود آورده است. کافر و مشرک هر دو بر جامعه انسانی ستم می‌کنند که با آرا و مذاهب گونه‌گون و بی‌اصالت، تفرقه و تشتت به بار می‌آورند. قرآن کریم شرک را ظلمی بزرگ و مشرک را ظالم‌ترین ستمکاران شمرده است و می‌فرماید: ﴿إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ[۲] و می‌فرماید: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۳]. سؤالی که در این آیه کریمه مطرح شده (چه کسی ستمکارتر است؟) از نوع استفهام تقریری است که به طور مؤکد بر ثبوت نسبت خود دلالت می‌کند؛ بنابراین معنی حقیقی آیه این است که این‌گونه افراد ستمکارترین انسان‌ها هستند.

با توجه به قدرت مطلق الهی ﴿إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ[۴]) کسی توان ظلم به او را ندارد؛ بنابراین انسانی که ضعیف است ﴿خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا[۵]) در جایگاهی نیست که بتواند به خداوند، ظلم کند. شأن و عظمت الهی، بالاتر از این است که به او ظلم شود. «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع): قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۶]، قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ»[۷]. زراره از امام صادق(ع) پرسید از این آیه که "آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم می‌نمودند"، حضرت فرمودند: خدا از آن بزرگ‌تر و بزرگوارتر و استوراتر است که مظلوم شود و کسی بر او ظلم به خدا و ستم نماید[۸].

ظلم به حجج الهی ظلم غیر مستقیم به خداوند

بنابراین ظلم مستقیم انسان به خداوند، محال است و انسان نمی‌تواند ظلمی در حق ذات باری‌تعالی انجام دهد «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ»[۹] ولی ظلم غیر مستقیم انسان به خداوند امکان دارد؛ زیرا خدا، برخی از امور را ظلم به خود معرفی کرده است؛ برای مثال انبیا و حجج الهی را خلیفه[۱۰] خود در بین مردم قرار داده است تا مردم را هدایت کنند و به سوی بندگی الهی دعوت نمایند[۱۱]. آنان نزدیک‌ترین افراد به خداوند «قَرَنَ أُمَنَاءَهُ عَلَى خَلْقِهِ بِنَفْسِهِ» بوده که منزلشان به مردم شناسانده شده «وَ عَرَّفَ الْخَلِيقَةَ جَلَالَةَ قَدْرِهِمْ عِنْدَهُ» و اطاعت از اوامرشان واجب شمرده شده است[۱۲]. بنابراین ظلم به آنان ظلم به خداوند محسوب می‌شود «أَنَّ ظُلْمَهُمْ ظُلْمُهُ». «قَالَ عَلِيٌّ(ع):...وَ أَمَّا قَوْلُهُ ﴿وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ فَهُوَ تَبَارَكَ اسْمُهُ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَظْلِمَ وَ لَكِنْ قَرَنَ أُمَنَاءَهُ عَلَى خَلْقِهِ بِنَفْسِهِ وَ عَرَّفَ الْخَلِيقَةَ جَلَالَةَ قَدْرِهِمْ عِنْدَهُ وَ أَنَّ ظُلْمَهُمْ ظُلْمُهُ بِقَوْلِهِ ﴿وَمَا ظَلَمُونَا...»[۱۳]. امیرمؤمنان علی(ع) فرمودند:...و امّا آیه ﴿وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ و خداوند تبارک و تعالی، منزّه است از اینکه مورد ظلم واقع شود و پروردگار، والیان خود بر خلق را مقرون به خود ساخته و به مردم، جلالت قدر ایشان را شناسانده و اینکه ظلم به ایشان، ظلم به او است، به این فراز که ﴿وَمَا ظَلَمُونَا...[۱۴].

ظلم به ذمۀ الهی ظلم غیر مستقیم به خدا

همچنین ستم «فَمَنْ ظَلَمَهُ» به کسانی که در ذمّه و پناه خداوند قرار دارند «فَهُوَ فِي ذِمَّةِ اللَّهِ»، ظلم به خداوند محسوب می‌شود «فَإِنَّمَا يَظْلِمُ اللَّهَ»؛ حتی تخم پرندگانی که در لانه‌اند، در پناه الهی قرار دارند «إِنَّ الْفَرْخَ فِي وَكْرِهَا فِي ذِمَّةِ اللَّهِ مَا لَمْ تَطِرْ»[۱۵] و نمی‌توان به آنها دست‌درازی نمود؛ زیرا این عمل، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): مَنْ صَلَّى الْغَدَاةَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ فِي جَمَاعَةٍ فَهُوَ فِي ذِمَّةِ اللَّهِ فَمَنْ ظَلَمَهُ فَإِنَّمَا يَظْلِمُ اللَّهَ وَ مَنْ حَقَّرَهُ فَإِنَّمَا يُحَقِّرُ [۱۶] اللَّهَ}}[۱۷]. [[رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس نماز صبح و نماز عشا را به جماعت گزارد، در ذمّه و امان خداوند عزّ و جلّ قرار گیرد و هر کس بر چنین شخصی ستم روا دارد، همانا خداوند را مورد ستم قرار داده و هر که او را کوچک و خوار شمرد، خداوند عزّ و جلّ را کوچک شمرده است[۱۸].

مجبور دانستن انسان ظلم غیر مستقیم به خدا

برخی، مردم را در ارتکاب به گناهان، مجبور فرض می‌کنند «رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ أَجْبَرَ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي» و تکلیف خداوند برای بشر را، تکلیفی می‌دانند که بشر طاقت انجام آن را ندارد «كَلَّفَهُمْ مَا لَا يُطِيقُونَ» و انجام تکالیف واجب الهی و اجتناب از گناهان برای بشر، ممکن نیست. این افراد در حقیقت به خدا ظلم نموده‌اند و خداوند را در این حکم (تکلیف بمالایطاق و اجبار به معاصی) ظالم می‌دانند. «قَالَ الصَّادِقُ(ع): النَّاسُ فِي الْقُدْرَةِ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ الْأَمْرَ مُفَوَّضٌ إِلَيْهِ فَقَدْ وَهَّنَ اللَّهَ فِي سُلْطَانِهِ فَهُوَ هَالِكٌ وَ رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ أَجْبَرَ الْعِبَادَ عَلَى الْمَعَاصِي وَ كَلَّفَهُمْ مَا لَا يُطِيقُونَ فَقَدْ ظَلَمَ اللَّهَ فِي حُكْمِهِ[۱۹] فَهُوَ هَالِكٌ وَ رَجُلٍ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ كَلَّفَ الْعِبَادَ مَا يُطِيقُونَهُ وَ لَمْ يُكَلِّفْهُمْ مَا لَا يُطِيقُونَهُ فَإِذَا أَحْسَنَ حَمِدَ اللَّهَ وَ إِذَا أَسَاءَ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ فَهَذَا مُسْلِمٌ بَالِغٌ»[۲۰].

امام صادق(ع) فرمودند: مردم درباره قدرت (جبر و اختیار) سه دسته‌اند: شخصی که فکر می‌کند کار به وی واگذار گردیده است. وی با این عقیده، خدا را در قدرتش سست و ناتوان قلمداد می‌کند. چنین شخصی، هلاک می‌گردد. فردی گمان می‌کند خداوند، بندگان را بر گناهان مجبور ساخته است و چیزهایی که توانش را ندارد، به او تکلیف نموده است. وی درباره فرمان دادن خداوند ستم نموده و این‌گونه مردی هلاک گردد. دیگری معتقد است که خدا بندگان را بر اساس تحمّل و طاقتشان تکلیف کرده، نه به امور طاقت‌فرسا و تحمّل‌ناپذیر، پس هر گاه نیکو باشند سپاس خدا گزارند و چون بد شوند از خدا طلب آمرزش کنند، این فرد؛ مسلمان رشد یافته است[۲۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. این شعر که به صورت مثل در زبان همگان می‌چرخد، برگرفته از یکی از رباعیات بابا افضل کاشانی است که به این صورت در دیوان اشعار او ثبت شده است: ‌ای ذات تو بر کل ممالک شده فرد *** سر بر خط فرمان تو دارد زن و مرد گر جمله کاینات کافر گردند *** بر دامن کبریات ننشیند گرد
  2. «که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.
  3. «و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟» سوره انعام، آیه ۲۱.
  4. «خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
  5. «آدمی را ناتوان آفریده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۸.
  6. «و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.
  7. کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۴۶.
  8. آزادی، علی رضا، ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات.
  9. «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ ‏سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ، قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْظَمُ وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ وَ أَمْنَعُ مِنْ أَنْ يُظْلَمَ...» (کلینی، أصول الکافی، ج۱، ص۱۴۶)؛ زراره گوید: از امام باقر(ع) درباره قول خدای عزوجل: "به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم کردند" پرسیدم، حضرت فرمودند: همانا خدای تعالی بزرگ‌تر و عزیزتر و جلیل‌تر و والاتر است که به او ستم شود.
  10. ﴿يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.
  11. ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸؛ ﴿وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ يُنْكِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ «و کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم از آنچه بر تو فرو فرستاده شده است، شادی می‌کنند؛ و از گروه‌ها (ی کافر) کسی است که دیگری را انکار می‌کند؛ بگو: من فرمان یافته‌ام که خداوند را بپرستم و با او شریک قرار ندهم؛ (مردم را) به سوی او فرا می‌خوانم و بازگشت من به سوی اوست» سوره رعد، آیه ۳۶.
  12. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹؛ ﴿وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي «و بی‌گمان پیش از آن هارون به آنان گفته بود که: ای قوم من! شما با این (گوساله) آزمون شده‌اید و پروردگار شما (خداوند) بخشنده است پس، از من پیروی و از دستور من فرمانبرداری کنید» سوره طه، آیه ۹۰.
  13. طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۲۵۴.
  14. آزادی، علی رضا، ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات.
  15. «عَنِ الْأَفْلَحِ قَالَ: سَأَلْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع) عَنِ الْعُصْفُورِ يُفْرِخُ فِي الدَّارِ هَلْ يُؤْخَذُ فِرَاخُهُ؟ فَقَالَ: لَا إِنَّ الْفَرْخَ فِي وَكْرِهَا فِي ذِمَّةِ اللَّهِ مَا لَمْ تَطِرْ» (طوسی، تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۰)؛ افلح می‌گوید: از امام سجاد(ع) درباره پرنده‌ای که در خانه لانه‌ای درست کرده و تخم‌گذاری نموده است سؤال شد که آیا می‌شود جوجه‌های آن را برداشت؟ که حضرت فرمودند: نه همانا جوجه‌ای که در لانه است در پناه و ذمه خداوند است؛ مادامی که توان پرواز داشته باشد.
  16. در برخی نسخ به جای "یحقره" "یخفره" به معنای نقض عهد الهی ذکر شده است؛ چنان‌که در برخی روایات مشابه نیز ماده "خفر" نقل شده است.
  17. برقی، المحاسن، ج۱، ص۵۲.
  18. آزادی، علی رضا، ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات.
  19. در برخی نسخ نیز "ظَلَمَ‌" با تشدید "ظَلَّمَ‌" نقل شده است که به معنای "نسبت ظلم دادن به خدا در این حکمش" خواهد بود.
  20. ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۷۱.
  21. آزادی، علی رضا، ظلم‌شناسی با تکیه بر آیات و روایات.