نامۀ ۳۵ نهج البلاغه

مقدمه

محمد بن ابی بکر از طفولیت در دامن امام علی (ع) پرورش یافت و تحت حمایت او قرار گرفت، تا آن‌که در مصر به شهادت رسید. امام علی (ع) همواره به او محبت می‌کرد و او را می‌ستود و برتری می‌داد.

محمد اهل عبادت و اجتهاد بود و نزد امام (ع) مقام و منزلت داشت. امام او را به زمام‌داری مصر برگزید، اما او در اداره آن سامان با مشکل مواجه شد و سرانجام با حیله معاویه به طرز فجیعی به شهادت رسید، اندوه شهادت محمد بر امام بسیار گران آمد. امام پس از دریافت خبر شهادت محمد، نامه‌ای به پسر عم خود، ابن عباس، نوشت و خبر به شهادت رسیدن او و اوضاع نابسامان ولایت مصر و کوتاهی مردمان در یاری خود را گزارش کرد.

افزون بر سید رضی، این نامه در برخی کتاب‌های تاریخی نیز روایت شده است، از جمله: ابراهیم بن محمد در کتاب الغارات و طبری در کتاب تاریخ الرسل و الملوک.

فرازی از نامه

همانا مصر سقوط کرد و فرماندارش محمد بن ابی بکر (که خدا او را رحمت کند) شهید شد. در پیشگاه خداوند، او را فرزندی خیرخواه، کارگزاری کوشا، شمشیری برنده و ستونی بازدارنده می‌شماریم. همواره مردم را برای پیوستن به او برانگیختم و فرمان دادم تا قبل از این حوادث ناگوار به یاری‌اش بشتابند. مردم را نهان و آشکار، از آغاز تا انجام فراخواندم، عده‌ای با ناخوشایندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذلیل بر جای ماندند. از خدا می‌خواهم به زودی مرا از دست این مردم نجات دهد. به خدا سوگند، گر در پیکار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نکرده بودم، دوست می‌داشتم حتی یک روز با این مردم نباشم و هرگز آنان را دیدار نکنم[۱].

منابع

پانویس