اسماء بنت ابی‌بکر

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

مادرش قیله یا قُتیله از بنی‌عامر بن لؤی قریشی است که ابوبکر به روزگار جاهلیّت وی را طلاق داد[۱]. او ۲۷ سال پیش از هجرت در مکّه زاده شد[۲] و همان‌جا رشد کرد. در جوانی به همسری زبیر بن عوام درآمد و به دعوت پدرش، اسلام آورد[۳].

برخی مؤرّخان او را از نخستین مسلمانان و هجدهمین نفری دانسته‌اند که اسلام آورده است[۴]. او از هجرت شبانه پیامبر(ص) آگاه بود و بر پایه روایتی، در سه روزی که پیامبر و ابوبکر در غار بودند، برای آنان غذا می‌برد[۵]. هنگام حرکت حضرت، کمربند خود را دو پاره کرد و غذای پیامبر(ص) را با یکی از آن دو بست[۶]، به همین جهت به او "ذات النّطاقَیْن" می‌گفتند[۷]. وی به این لقب شهرت یافت و بدان افتخار می‌کرد و هنگامی که شامیان به تمسخر، پسرش عبدالله را ابن ‌ذات‌ النّطاقَیْن می‌نامیدند، اسماء پاسخ داد: به کدام یک از دو کمربندم من را مسخره می‌کنید: به آن‌که غذای سفر پیامبر(ص) را با آن بستم یا به آن‌که زنان دارند و از آن گریزی نیست؟[۸].

اسماء بر اثر فاش نکردن جهت حرکت پیامبر(ص)، از ابوجهل سیلی خورد[۹]. طبق نقلی او پس از هجرت پیامبر(ص) در حالی‌ که پسرش عبدالله را آبستن بود، به مدینه هجرت کرد و نوزاد خود را در قبا به دنیا آورد.[۱۰] از شرکت او در جنگ‌ها و دیگر حوادث دهه نخست تاریخ اسلام خبری نیست؛ امّا در سال ۱۳ هجری به روزگار حکومت پدرش، همراه همسرش زبیر در پیکار یرموک، دشوارترین نبرد مسلمانان با رومیان، شرکت داشت[۱۱]. در اواخر خلافت عمر به سال ۲۳ هجری هنگامی که پسرش عروه، کودکی خردسال بود، از زبیر طلاق گرفت[۱۲]. با توجه به اینکه مؤرّخان برایش همسر دیگری ننوشته‌اند، به نظر می‌رسد تا پایان عمر (۷۳ ه.) به مدّت ۵۰ سال تنها زیست و همسر دیگری اختیار نکرد.

اسماء از صحابه و نزد خلفا شخصی محترم بود، ازاین‌رو هنگامی که عمر برای مسلمانان و براساس فضل و سابقه آنان مقرّری تعیین می‌کرد، برای اسماء ۱۰۰۰ درهم قرار داد.[۱۳] وی زنی فصیح بود و رأیی استوار داشت. سفارش او به پسرش عبدالله هنگامی که در محاصره شامیان قرار داشت و پاسخ‌های وی به حجّاج، از خردمندی او حکایت دارد[۱۴].

اسماء در طول محاصره هفت ماه و نیمه پسرش، در کنار او بود و پیکار، کشته شدن و به دار آویختنش را از نزدیک نظاره می‌کرد[۱۵]. اسماء از زبیر صاحب ۸ فرزند شد؛ از جمله عبدالله، مصعب و عروه [۱۶] که در حوادث سیاسی و اجتماعی و فرهنگی قرن اوّل و دوم هجری، نقش داشتند. عبدالله از دشمنان کینه‌توز امیرمؤمنان(ع) بود[۱۷].

علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: زبیر پیوسته از ما اهل‌بیت بود تا آنکه فرزند شومش عبداللّه رشد کرد[۱۸]. مدّت ۸ سال به ادّعای خلافت بر بخش بزرگی از قلمرو اسلام حکومت می‌کرد[۱۹].او در دوران حکومتش مدت ۴۰ جمعه صلوات بر پیامبر(ص) را در خطبه‌های نماز جمعه ترک کرد[۲۰].

دانشمندان رجالی اهل‌سنّت، اسماء را از راویان ثقه برشمرده‌اند و شمار فراوانی از محدّثان، از او روایت شنیده و نقل کرده‌اند[۲۱]. اسماء هم خود شعر می‌سرود و هم شعر دیگران را می‌خواند[۲۲]. در رثای شوهرش زبیر، مرثیه‌ای سروده که در منابع تاریخی ضبط است[۲۳]. وی علم تعبیر خواب را می‌دانست و آن را به دیگران نیز می‌آموخت[۲۴]. اسماء در اواخر عمر نابینا شد و سرانجام در ماه جمادی‌الاولی یا جمادی‌الثانیه سال ۷۳ هجری، چند روز پس از مرگ و دفن پسرش عبدالله، در ۱۰۰ سالگی درگذشت و در مکّه به خاک سپرده شد [۲۵][۲۶]

اسما در شأن نزول

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الطبقات، ج ۸، ص ۱۹۸؛ اعلام‌النساء، ج ۱، ص ۴۷؛ الاصابه، ج ۸، ص ۱۲ ـ ۱۳.
  2. اسدالغابه، ج ۸، ص ۸؛ الاصابه، ج ۸، ص ۱۴.
  3. السیره‌النبویه، ج۱، ص۲۵۰، ۲۵۴؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۴۵.
  4. الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۴۶؛ اسدالغابه، ج ۷، ص ۸؛ الاصابه، ج ۸، ص ۱۳.
  5. السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۸۵.
  6. الطبقات، ج۸، ص۱۹۶.
  7. الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۴۵.
  8. انساب‌الاشراف، ج ۷، ص ۱۳۰؛ اعلام‌النساء، ج ۱، ص ۴۷.
  9. السیره‌النبویه، ج ۲، ص ۴۸۷؛ عیون‌الاثر، ج ۱، ص ۲۱۸.
  10. الاستیعاب، ج۴، ص۳۴۵؛ اسدالغابه، ج۳، ص ۲۴۲.
  11. الطبقات، ج ۸، ص ۱۹۹.
  12. تهذیب‌التهذیب، ج۷،ص۱۶۱؛ تهذیب‌الکمال، ج ۲۰، ص ۲۲.
  13. الطبقات، ج۸، ص۱۹۹؛ تاریخ ‌دمشق، ج۶۹، ص۱۹.
  14. انساب‌الاشراف، ج۷، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ تاریخ‌یعقوبی، ج۲، ص۲۶۷؛ مروج‌الذهب، ج ۳، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸.
  15. تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۲۱ ـ ۲۷؛ انساب الاشراف، ج ۷، ص ۱۲۸ ـ ۱۳۰.
  16. تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۸.
  17. قاموس الرجال، ج ۶، ص ۳۴۸.
  18. نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵۳.
  19. الاستیعاب، ج ۳، ص ۴۰.
  20. شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۳۳۸.
  21. الاصابه، ج ۸، ص ۱۳؛ معرفة الثقات، ج ۲، ص ۴۵؛ الثقات، ج ۳، ص ۲۳.
  22. اعلام النساء، ج ۱، ص ۴۹.
  23. انساب‌الاشراف، ج ۹، ص ۴۳۳.
  24. الطبقات، ج ۵، ص ۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۲۳۵.
  25. الاستیعاب، ج ۴، ص ۳۴۵؛ اسدالغابه، ج ۷، ص ۹.
  26. الله‌اکبری، محمد، مقاله «اسماء بنت ابی‌بکر»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.