چه دیدگاههایی درباره حقیقت عصمت وجود دارد؟ (پرسش)
چه دیدگاههایی درباره حقیقت عصمت وجود دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت |
مدخل اصلی | ؟ |
چه دیدگاههایی درباره حقیقت عصمت وجود دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در اینباره گفته است:
«میتوان در تبیین ماهیت عصمت و کیفیت حصول آن سه دیدگاه عمده را برشمرد که هر یک میتواند تقریرهای مختلفی داشته باشد:
- دیدگاه اشاعره: خداوند معصوم را به گونهای میآفریند که قدرت بر انجام گناه ندارد. حال یا در نفس و بدن وی خلقت ویژهای را رعایت میکند که معصوم، معصوم میشود یا از نظر نفس و بدن مانند سایر افراد است، اما قدرت بر انجام گناه ندارد.
- دیدگاه معتزله: همان نظریه«لطف مطلق» است؛ یعنی عصمت «لطفی» است از طرف خداوند که به کمک آن، آدمی به اختیار خود گناه نمیکند و هیچ وابسته به این نیست که از طرف خود معصوم مقدماتی فراهم شده و قابلیتی برای پذیرش این لطف باشد. خداوند به هر وسیلهای اسبابی را فراهم میسازد که شخص به اختیار خود از گناه اجتناب ورزد. دو دیدگاه فوق هرگز نمیتوانند تبیین عقلانی موجّهی از عصمت ارائه کنند و دچار اشکال، ابهام بوده، سؤالهای متعددی را بدون پاسخ میگذارند؛ اما در مقام مقایسه این دو دیدگاه، میتوان گفت دیدگاه اشاعره عقلانیتر است؛ چون مبتنی بر مبنای اشاعره در جبری بودن افعال و حالات انسان است؛ اما دیدگاه معتزله هیچ مبنای روشنی برای نزول چنین لطفی بر معصومان ذکر نکرده است.
- دیدگاه امامیه: عصمت یک حالت، صفت، نیرو یا ملکه نفسانی و روحی یا یک علم و شناخت ویژهای است که انسان را از ارتکاب گناه باز میدارد یا از خطا و سهو مصون میدارد. این مصونیت درونی که از آن به عصمت تعبیر میشود، طی دورههای طولانی، تقریرهای گوناگونی از آن عرضه شده است. بیشتر تقریرها در اینکه این حالت، لطف و موهبت الهی و توفیقی است از سوی حق، با هم مشترکاند؛ اما در کیفیت علیت قابلی که موجب میشود معصوم مشمول این لطف و موهبت قرار گیرد، اختلافاتی با هم دارند.
برخی مانند شیخ مفید و سید مرتضی، اعتصام به حبل و عصمت الهی را ملاک پذیرش این لطف قرار دادهاند و بعضی مانند شیخ طوسی، تهذیب و ترویض نفسانی را علیت قابلی دانستهاند؛ بعضی مقدمات چهارگانه یعنی ملکه عفت و تقوا، علم به عواقب گناه، تأکید این علم به وسیله وحی و الهام و تنبیه بر خطا و ترک اولی را زمینه پذیرش لطف و موهبت عصمت میدانند؛ عدهای نقش بیشتری برای ملکه قایل شدهاند و بعضی دیگر بر علم و حالت کشف الغطایی آن تأکید ورزیدهاند؛ بعضی عصمت را اعلا مراتب تقوا دانستند و بعضی دیگر عشق و محبت شدید معصوم به خداوند و تحت جذبه عرفانی حق واقع شدن را نکته عصمت انبیا و اولیا برشمردند؛ بعضی به وصف غریزی و فطری بودن آن و استعداد ویژه معصوم برای تأییدات ویژه الهی عنایت داشتند و دیدگاههای ترکیبی مختلفی نیز از نظرگاههای دیگر به عنوان تبیین حقیقت عصمت ارائه شده است. علت عرضه این ترکیبها عدم تنافی و تخالف این نظرگاهها با یکدیگر بوده است.»[۱]
پانویس
- ↑ مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۳۴.