اجرای حدود در کلام اسلامی
مقدمه
از جمله شئون فرعی رهبر جامعه اسلامی اجرای حدود است. شیخ مفید در آثار خود به این شأن تصریح کرده است[۱]. افزون بر آن، او در آثار فقهیاش بارها از لزوم اجرای حد یا تعزیر به وسیله امام(ع)سخن به میان آورده است[۲]. شیخ در گفتاری دیگر تأکید میکند که اقامه حدود از سوی خداوند به امامان واگذار شده است و این مسئولیت در غیاب ایشان به فقهای شیعی میرسد[۳].
به باور سید نیز اجرای حدود یکی از شئون امام به شمار میرود[۴]. او تعطیلی حدود را برنمیتابد[۵]؛ با وجود این، وقتی با مسئله غیبت امام عصر(ع) مواجه میشود، تعطیلی حدود را میپذیرد و گناه آن را به گردن کسانی میاندازد که با ظلم خود مانع حضور امام میشوند[۶]. پس اگر وقتی امام(ع) ظهور کرد، مستحق حد زنده بود، امام(ع) حد را بر او جاری میسازد[۷]. این دیدگاه سید را برخی متکلمان پس از وی همچون شیخ طوسی[۸]، نوبختی[۹] و فاضل مقداد نیز پذیرفتهاند[۱۰]. ابوالصلاح حلبی که افزون بر متکلم بودن، گرایشهای فقهی نیز دارد، به جزئیات نقش امام در اجرای حدود اشاره کرده است. برای نمونه، بیان میکند که هنگام اجرای حد بر زناکار، امام باید نخستین کسی باشد که سنگ میزند[۱۱]. ابوالفتح کراجکی و ابراهیم نوبختی نیز اجرای حدود را از جمله شئون امام میدانند، اما جزئیات آن را بیان نکردهاند[۱۲]. همچنین شیخ طوسی در آثار کلامی خود بر اصل شأن اجرای حدود برای امام(ع) تأکید کرده است[۱۳]. به باور وی، این مدعا به وسیله نقل – نه عقل– ثابت میشود[۱۴]. او همچنین در آثار فقهیاش، با تفصیل بیشتری به بیان جزئیات این شأن پرداخته است[۱۵].
در قرن ششم هجری، مرحوم سدیدالدین حمصی از جمله شئونی که برای امام در نظر میگیرد، شأن اجرای حدود است[۱۶]. حمصی معتقد است کیفیت این حدود از شریعت گرفته میشود[۱۷]. البته نفس انزجار از قبایح و تشویق به خیرات متوقف بر شریعت نیست، ازاینرو در تمام کشورها و ملتها، فرمانروا مردم را از قبایح میترساند و به خوبیها تشویق میکند[۱۸]. در مذهب تشیع نیز امام چنانکه با نص الهی به امامت میرسد، از راه شریعت با حدود الهی آشنا میشود و بر اساس آنها، جامعه را مدیریت میکند و به امر اجرای حدود همت میگمارد[۱۹]. علامه حلّی بارها بر این وظیفه امام تأکید کرده است[۲۰]، تا آنجا که گاه ضرورت وجود امام را همین اجرای حدود میداند[۲۱]. او با اشاره به آیه ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا﴾[۲۲] بیان میکند که مسئول قطع دست سارق، مجموع امت نیست، بلکه امام است، پس خداوند ما را به چیزی امر میکند که تنها با نصب امام امکانپذیر است[۲۳]. وی درباره تکلیف اجرای حدود در عصر غیبت دیدگاههایی متفاوت بیان کرده است. در آثار کلامی او آمده است کسی که باید بر او حد جاری شود، اگر تا هنگام ظهور، زنده باشد، امام عصر(ع) حد را بر او جاری میسازد، و اگر پیش از ظهور بمیرد، مسئولیت فوت اجرای حد بر عهده کسانی است که سبب غیبت امام زمان(ع) شدهاند[۲۴]. اما در آثار فقهیاش مسئولیت اجرای حدود را اصالتاً بر عهده امام(ع) میداند و تصریح میکند که در عصر غیبت این مسئولیت متوجه فقهای شیعه است[۲۵]؛ چراکه تعطیلی حدود سبب گسترش مفاسد میشود[۲۶]. چنانکه که پیشتر گذشت، فاضل مقداد نیز بر برخورداری امام از شأن اجرای حدود تأکید کرده و در اثر فقهیاش به بیان جزئیات آن پرداخته است[۲۷][۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقلات، ص۶۵؛ همو، الجمل، ص۲۱۲؛ همو، الفصول العشرة، ص۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ برای نمونه، ر. ک: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المقنعة، ص۷۲۱، ۷۷۴-۷۷۶ و ۷۷۹.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المقنعة، ص۸۱۰.
- ↑ سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، تحقیق مهدی رجایی، ج۱، ص۲۹۶.
- ↑ سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، تحقیق مهدی رجایی، ج۱، ص۳۱۳.
- ↑ سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، تحقیق سید عبدالزهرا حسینی، ج۱، ص۲۱۰؛ همو، تنزیه الانبیاء، ص۱۸۲.
- ↑ سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، تحقیق مهدی رجایی، ج۲، ص۳۰۰؛ همو، الشافی فی الامامة، تحقیق سید عبدالزهرا حسینی، ج۱، ص۲۰۸.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، النهایة، ص۳۷۶.
- ↑ ابراهیم بن اسحاق نوبختى، الیاقوت فی علم الکلام، تحقیق علی اکبر ضیائی، ص۷۵.
- ↑ فاضل مقداد سیوری حلی، اللوامع الالهیة، تحقیق شهید قاضی طباطبایی، ص۳۴۷.
- ↑ ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، ص۴۰۶.
- ↑ ابوالفتح محمد بن علی کراجکی، التعجب، ص۴۹-۵۱.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، تحقیق عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، ص۹۴-۹۵.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، تمهید الأصول فی علم الکلام، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص۳۵۹.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، النهایة، ص۷۰۰.
- ↑ سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۵.
- ↑ سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.
- ↑ سدیدالدین محمود بن على حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۸.
- ↑ حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج۲، ص۲۴-۲۵؛ همو، نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۴.
- ↑ حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ حسن بن یوسف حلی، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجمی زنجانی، ص۲۰۳.
- ↑ حسن بن یوسف حلی، انوار الملکوت، تحقیق محمد نجمی زنجانی، ص۲۱۱.
- ↑ حسن بن یوسف حلی، مختلف الشیعة، ج۲، ص۲۳۹؛ همو، قواعد الاحکام، ج۱، ص۵۲۵؛ همو، ارشاد الاذهان، تحقیق فارس حسون، ج۱، ص۳۵۳.
- ↑ حسن بن یوسف حلی، مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۶۴-۴۶۵.
- ↑ فاضل مقداد سیوری حلی، التنقیح الرائع، ج۴، ص۳۴۵.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص ۳۹۳.