اولوالعزم در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اولوالعزم، به معنای صاحبان عزم و اراده و اصطلاحاً به پنج تن از پیامبران بزرگ گفته می‌شود که دین و دعوتشان جهانی بود و برای هدایت مردم شرق و غرب و جنّ و انس، مبعوث شده بودند[۱]. این پیامبران، صاحب شریعت و کتاب آسمانی بودند[۲]. [[[پیامبران اولوالعزم]]]] عبارتند از: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (ص) در قرآن نیز از آنان یاد شده است[۳]. پیامبرانی که در فاصله میان اینان برانگیخته می‌شدند، پیرو و ترویج‌کننده دین و کتاب پیامبر قبلی بودند[۴].

مقدمه

ویژگی‌های انبیای اولوالعزم

  1. برخی عزم را به معنای صبر دانسته‌اند و پیامبران اولوالعزم را به پیامبران دارای صبر و تحمل در مقابل سختی‌ها و مشکلات تبلیغ احکام الهی تفسیر نموده‌اند. به دلیل آنکه در آیه اولوالعزم از میان صفات، صفت صبر به عنوان یک صفت برجسته برای پیامبران اولوالعزم مطرح شده است[۷][۸].
  2. بعضی از مفسرین با استناد به برخی از روایات، عزم در کلمه اولوالعزم را به معنای عهد دانسته‌اند. بعضی هم این معنا را از بعضی آیات قرآن همچون آیه ۷و ۸ سوره احزاب استظهار نموده‌اند چرا که در این آیات به مسئله گرفتن عهد و میثاق از انبیایی بزرگ همچون حضرت نوح (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت موسی (ع)، حضرت عیسی (ع)، و محمد (ص) اشاره شده است. همچنین در آیاتی دیگر از انبیایی همچون آدم نام برده شده است که در عمل به عهد و میثاق الهی موفق نبوده است و از این عدم موفقیت به فقدان عزم در ایشان اشاره شده است. بنابراین عزم به معنای عهد و میثاق می‌باشد[۹]. مطابق این تفسیر منظور از اولوالعزم پیامبرانی هستند که خداوند از آنها بر عبودیت و اطاعت تامه خویش [۱۰]. یا بر ولایت پیامبر خاتم (ص) و اهل بیت (ع) ایشان[۱۱]پیمان گرفته است[۱۲].
  3. عده دیگری از مفسرین با توجه به پاره‌ای از روایات دیگر، انبیای اولوالعزم را به انبیاء دارای کتاب و شریعت تفسیر نموده‌اند[۱۳] به عنوان نمونه در روایتی از امام رضا (ع) سؤال شد که چگونه ایشان اولوالعزم شدند حضرت فرمودند: زیرا حضرت نوح (ع) همراه با کتاب و شریعت مبعوث شد و هر کس بعد از ایشان آمد طبق کتاب و شریعت و روش ایشان عمل کرد تا این که حضرت ابراهیم (ع) با کتاب و صحف جدید آمد و هر پیامبری بعد از ایشان آمد طبق شریعت حضرت ابراهیم (ع) عمل کرد. تا این که جناب حضرت موسی (ع) آمد و تورات را که کتاب جدیدی بود آورد و بعد از آن هم مسیح با انجیل که شریعت جدیدی بود آمد و تا زمان پیامبر اسلام (ص) هر کس می‌آمد طبق شریعت حضرت عیسی (ع) عمل می‌کرد تا این که پیامبر اسلام (ص) با قرآن و شریعت جدیدی آمد که حرام و حلال آن تا روز قیامت به همان صورت باقی خواهد ماند[۱۴][۱۵].
  1. رسالت انبیای اولوالعزم رسالت جهانی بوده است. علامه طباطبایی از طرفداران این نظریه است ایشان برای اثبات مدعای فوق شواهدی از آیات ارائه کرده‌اند[۲۶]. البته توضیح داده شده که انبیای اولوالعزم و صاحب کتاب دوگونه دعوت داشته‌اند یکی دعوت به خداپرستی، توحید و نفی شرک، و دیگری دعوت به احکام و شرایع خاص. دعوت نخست جهانی بوده است بر خلاف دعوت دوم که به قوم خاصی اختصاص داشته است و آنان مکلف می‌‌شدند به آن احکام عمل کنند[۲۷].
  2. رسالت انبیای اولوالعزم رسالت جهانی نبوده است. برای مثال حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) به سوی بنی اسرائیل برانگیخته شدند و دعوت آنان به این قوم اختصاص داشت. ظاهر برخی آیات نیز مؤید این مدعاست مثل: ﴿وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ[۲۸] و نیز مفاد ظاهر آیات دیگری همچون: ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ[۲۹]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ فَاسْأَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ إِذْ جَاءَهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَى مَسْحُورًا [۳۰]، ﴿فَأْتِيَاهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ وَالسَّلامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى[۳۱]، ﴿أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ[۳۲]، ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ[۳۳] این است که رسالت این پیامبران جهانی نبوده است. بنابراین، بین این که پیامبری صاحب کتاب آسمانی (اولوالعزم) باشد و رسالتش رسالتی جهانی باشد تلازمی نیست[۳۴].
  3. نظریه سوم آن است که ا گر معنای جهانی بودن آن باشد که پیامبر موظف است رسالت خویش را نه تنها به قوم خویش که به همه اقوام و ملل عمده جهان برساند، رسالت بسیاری از پیامبران حتی حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) جهانی نبوده است. اما اگر جهانی بودن را به معنای لزوم ابلاغ رسالت در صورت مواجهه با دیگر اقوام و لزوم پیروی بر همه مکلفان مطلع بگیریم رسالت همه پیامبران عام، فراگیر و جهانی بوده است[۳۵].

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۷.
  2. ذبیح‌زاده روشن، محمد هادی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۶۹ - ۷۲.
  3. ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ... «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند.».. سوره احقاف، آیه ۳۵.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۷.
  5. بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند؛ سوره احقاف، آیه:۳۵.
  6. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  7. تفسیر عاملی، ج۷، ص ۵۳۳؛ تفسیر آیات الاحکام، ص ۶۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲۱، ص ۱۳۲؛ التحریر والتنور، ج۲۶، ص ۵۷.
  8. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  9. تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص ۳۴۲ و کنزالدقائق، ج۸، ص ۳۶۰.
  10. بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۵ و تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص ۳۴۲.
  11. بحارالانوار، ج۱۱، ص ۳۵؛ المیزان، ج۲، ص ۲۱۳؛ تفسیر الصافی، ج۳، ص ۳۴۲، تفسیر قمی، ج۲، ص ۶۶ و کنزالدقائق، ج۸، ص ۳۶۰.
  12. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  13. المیزان، ج۲، ص ۲۱۳؛ جوامع الجامع، ج۶، ص ۲۷ و ۲۹؛ روح البیان، ج۸، ص ۴۹۵؛ کنزالدقائق، ج۱۲، ص ۲۰۳ و تفسیر المبین، ص ۵۵۰.
  14. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ۵۱؛ الصافی، ج۵، ص ۱۹؛ کنزالدقائق، ج۱۲، ص ۲۰۶؛ تفسیر البرهان، ج۴، ص ۸۰ و عیون اخبار الرضا، ج۲، ص ۱۷۸.
  15. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  16. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  17. ﴿فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ سوره انعام، آیه:۹۰.
  18. المیزان، ج۱۸، ص ۳۳۳؛ روح المعانی، ج۲۶۶، ص ۳۴و ۳۵.
  19. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  20. المیزان، ج۲، ص ۲۱۳؛ البرهان، ج۳، ص ۷۷۶؛ تفسیر مراغی، ج۲۱، ص ۱۳۲ و ج۲۶، ص ۲۹.
  21. المیزان، ج۲، ص ۱۴۵ و ۱۴۶ و ج۱۸ ص ۲۲۰.
  22. روح المعانی، ج۱۸، ص ۳۳۳.
  23. راه و راهنماشناسی، ج۵، ص ۳۲۹.
  24. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  25. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  26. المیزان، ج۲، ص ۱۴۱ و ۱۴۲.
  27. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  28. سوره آل عمران، آیه:۴۹.
  29. و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است؛ سوره صف، آیه:۶.
  30. و به راستی به موسی نه نشانه آشکار دادیم؛ از بنی اسرائیل بپرس هنگامی را که وی نزد آنان آمد و فرعون به او گفت: ای موسی! من تو را جادوزده می‌دانم؛ سوره اسراء، آیه:۱۰۱.
  31. بنابراین نزد او بروید و بگویید که ما فرستادگان پروردگار توایم پس، بنی اسرائیل را با ما گسیل دار و عذابشان مکن، ما برای تو نشانه‌ای از سوی پروردگارت آورده‌ایم و درود بر کسی که از رهنمود (خداوند) پیروی کند؛ سوره طه، آیه:۴۷.
  32. و بگویید که بنی اسرائیل را با ما بفرست؛ سوره شعراء، آیه:۱۷.
  33. و ما به راستی به موسی رهنمود دادیم و برای بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) را به ارث نهادیم؛ سوره غافر، آیه:۵۳.
  34. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  35. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.
  36. راه و راهنماشناسی، ج۵، ص ۴۶.
  37. اصغری، محمد جواد، مقاله «اولوالعزم»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۶.