تفسیر خوارج

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

کلمه خوارج جمع و از ریشه خروج به معنای بیرون شدن، قیام کردن، سرکشی و طغیان، و از نظر اصطلاح تاریخی نام فرقه‌ای باطل است که بر امام علی (ع) شوریدند و از فرمان حضرت سرپیچی کردند. وجه تسمیه آنها به این نام همین امر است.

خوارج اعتقادات خاصی دارند؛ از آن جمله:

  1. نفی لزوم امامت؛
  2. اعتقاد به کفر کسی که گناهان کبیره انجام می‌دهد؛
  3. وجوب بدون قید و شرط امر به معروف و نهی از منکر.

خوارج مردمانی متعصب، تنگ‌نظر، کوته‌بین، مقدس‌نما، خشن، مستبد، عجول و شتابزده بودند. اینان تحت تأثیر این خصلت‌های ناپسند و با پیش‌داوری‌های فرقه‌ای قرآن را تفسیر کرده‌اند؛ مثلاً چون به نفی حکومت و امامت معتقد بودند، آیه ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ[۱] را بر اساس رأی شخصی خود چنین تفسیر کردند که حکومت مختص خداوند است.

و همچنین مرتکب گناهان‌ کبیره را کافر می‌دانند. درباره آیه ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۲] گفته‌اند: تارک حج کافر است و در باره آیه ﴿يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ[۳] نیز گفته‌اند: فاسق که از رحمت خدا مأیوس است، کافر است.

جمود خوارج و اکتفا به ظواهر آیات قرآن‌کریم به حدی بود که به احادیث نبوی که برخی از آنان ناسخ یا مخصص برخی عمومات قرآنی هستند، التفاتی نداشتند و مبنای کار خویش را حدیثی از پیامبر (ص) معرفی می‌کردند که پیامبر (ص) امر کرده‌اند روایات ایشان به قرآن عرضه و آن‌چه با قرآن مغایرت دارد کنار گذاشته شود[۴].[۵]

تفاسیر خوارج

چند تفسیر منسوب به خوارج عبارتند از:

  1. تفسیر عبدالرحمان بن رستم فارسی (قرن سوم هجری) که اثری از آن نیست؛
  2. تفسیر کتاب الله العزیز نوشته هود بن محکم هواری که میان اباضیه (شاخه‌ای از خوارج) در بلاد مغرب موجود است؛
  3. تفسیر ابویعقوب یوسف بن ابراهیم ورجلانی (قرن ششم). از این کتاب نیز اثری نیست؛
  4. داعی‌ العمل لیوم الأمل تألیف شیخ محمد بن یوسف اطفیش؛
  5. همیان الزاد الی دار المعاد اثر شیخ محمد بن یوسف اطفیش؛
  6. تیسیر التفسیر للقرآن الکریم اثر شیخ محمد بن یوسف اطفیش[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. «داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.
  2. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  3. «ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.
  4. جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، صفحه (۲۱۰-۲۲۷)؛ گلدتسیهر، ایگناتس، مذاهب التفسیرالاسلامی، صفحه ۲۸۷؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، صفحه (۳۲۴-۳۶۴)؛ ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه (۳۵۰-۳۵۱).
  5. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۷۸۳.
  6. ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه ۸۷۲؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۲،صفحه ۳۴۱
  7. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۷۰۰.