رقیم در قرآن
مقدمه
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا[۱].
رقیم به چه معنی است؟
از نظر برخی نویسندگان رقم نام دیگری برای اصحاب کهف است[۲] از دید سیوطی: «ابن ابی حاتم از ابن عباس آورده که گفت: کعب پنداشته رقیم نام آبادی است که از آن خارج شدند و از عطیه است که گفت: رقیم درهای است و از سعید بن جبیر مثل همین روایت شده و از طریق عوفی از ابن عباس آورده که گفت: رقیم درهای است بین عقبان و أیله پایین فلسطین و از قتاده است که گفته: رقیم نام درهای است که در آن کهف هست و از أنس بن مالک است که: رقیم، سگ اصحاب کهف است[۳]. ابن اثیر نیز چنین اظهار نظر میکند: اینکه خدا در این آیات از «رقیم» (نبشته) سخن میگوید خواستهاش گزارش کار ایشان است که بر تختهای بنوشتند و بر در غاری که بدان پناه بردند، بیاویختند. برخی گویند: آن را یکی از همروزگاران ایشان بنوشت و در آن ساختمان به کار گذاشت و نامهای ایشان در آن بود و نوشته بود که به روزگار که زیستند و چرا بدانجا روی آوردند»[۴].
صاحب مفردات گوید: درباره اصحاب الرقیم دو نظر هست:
- نام مکانی است.
- منسوب به سنگی است که نامشان بر آن حک شده است.
راغب اصفهانی در پاورقی همین صفحهای که این جملات را نوشته، افزوده است: یاقوت میگوید: از طرف شام محلی است به نام «رقیم» که بعضی پنداشتهاند اصحاب کهف در آنجا بودهاند ولی صحیح نیست، در کشورهای روم بودند و نیز گفته شده: رقیم - اسم قریهای است که در آنجا ساکن بودند و اسم کوهی است که غار اصحاب کهف است[۵].
به نقل از فرهنگ کامل لغات قرآن در کتاب اطلاعات قرآنی میخوانیم: رقیم نام شهری با نام یک وادی است که میان عقبه و ایله در جنوب شام واقع شده و بعد شهری در آن اطراف آباد شده است. رومیها آن را پتره یا صخره نامیدند و مرکز رفت و آمد کاروانها شد»[۶]. تاریخ جامع ادیان[۷] درباره پترا چنین میگوید: پترا مدینه الحجر نام شهر قدیم است بر فراز صخرهای که در ناحیه اردن قرار داشته و مرکز تمدن دستگاه سبطیهای قدیم است.
اکنون با توجه به مطالب گفته شده در سطور بالا، میتوانیم محور اصلی نقطه نظرات را در چند خط بیان کنیم: رقیم را گروهی اصحاب کهف، گروهی آبادی، عدهای دره، جمعی نام سگ اصحاب کهف و یا غار آنان و برخی نیز نبشته یا سنگ نبشته معنی کردهاند. برخی از بزرگان و علما میفرمایند: از ظاهر «سیاق این داستان بر میآید که اصحاب کهف و رقیم یک جماعتی بودهاند که هم اصحاب کهف نامیده شدهاند و هم اصحاب رقیم؛ نامیده شدهاند به خاطر اینکه در کهف (غار) منزل کردند، و اصحاب رقیمشان نامیدند برای اینکه به طوری که گفته شده داستان و سرگذشتشان در سنگ نبشتهای در آن ناحیه پیدا شده است، و یا در موزه سلاطین دیده شده، به همین جهت اصحاب رقیم یعنی اصحاب نوشتهگان نامیده شدند»[۸].[۹]
موقعیت جغرافیایی رقیم
ابن خرداد به در مسالک و ممالک جایگاه اصحاب رقیم را در نجرمه رستاقی میان عموریه و نیقیه نوشته و دژ افیس را رستاق اواسی دانسته است[۱۰]. برخی نویسندگان موضع کهف را در سرزمین روم و در شهری که آن را أقسوس خواندهاند میدانند[۱۱]. برخی پژوهشگران معتقد هستند: «غار اصحاب کهف در روستای رقیم در جنوب شرقی امان پایتخت اردن است»[۱۲]. از گفتارهای برخی نویسندگان نیز چنین برمیآید که وی «افسوس» را جایگاه اصحاب کهف دانسته است[۱۳]. گرچه در ذیل «محل غار اصحاب کهف». گزارش تأکید اداره آثار باستانی اردن را در خصوص وجود غار اصحاب کهف در روستای الرقیم، در فاصله هفت کیلومتری جنوب شهر عمان را هم متذکر شده است. نام «افه سوس» در دانشنامه قرآن هم شهر هفت تن از جوانان نجیب زاده معرفی شدهاند که برای گریز از بت پرستی در یکی غارهای مجاور شهر پنهان گردیدند[۱۴].
ما اگر خواسته باشیم بر حسب مطالب بالا، به یک نتیجهگیری برسیم غیر از شناخت دو نقطه جغرافیایی افسوس در ترکیه و رقیم در اردن راه دیگری در پیش رو نخواهیم داشت:
الف: افسوس (= افسیس، افه سوس، افسس، اقسوس): «اِفِسُس» افس، افز، آپسوس در کنار شهر سلجوق نزدیک «ازمیر» در ترکیه کنونی[۱۵]شهر باستانی در «ایونی» که امروزه ویرانهای از آن باز مانده است و پرستشگاه بزرگ «دیانا» در آن بوده است و «پولس» قدیس، یکی از رسالههای خود را به مردم آن نوشته است[۱۶]. قاموس کتاب مقدس، افسس را پایتخت ملک عیونیه و یکی از شهرهای معروف آسیای صغیر، قریب به دهنه رود کایستر تخمیناً ۴۰ میل به طرف جنوب شرقی ازمیر دانسته است[۱۷] افسس در کنار این امتیاز که شهری باستانی و یونانی است و شهر بزرگ روم در سواحل غربی آسیای صغیر در استان ازمیر ترکیه بوده، با عنوان شهر اصحاب کهف هم شناخته شده است زیرا در نزدیکی خود غاری دارد که میگویند آن غار جایی بوده که قرنها اصحاب کهف در آن به خواب رفتهاند.
ب: رقیم: (=رکیب، رجیب): «دهکده الرقیم که اهالی محلی نام آن را به «الرکیب» تحریف کردهاند... در منطقه «بلقاء» اردن غاری است... که بنا بر آیات کریمه قرآنی و اوصافی که در آنها آمده کاملاً بر همین مکان و نه غیر آن – انطباق دارد[۱۸]. برخی پژوهشگران ضمن آوردن دلایلی برای تأیید انطباق مختصات غار «رقیم» با آیات قرآنی میگوید: در نزدیکی غار روستایی است به نام رجیب که احتمالاً همان رقیم بوده که در آن قرآن آمده است[۱۹].[۲۰]
بهره سخن
بنا به گفته المیزان «حق مطلب این است که مشخصات غار اصحاب کهف با این غار بهتر انطباق دارد تا غارهای دیگر[۲۱]. ساکنان غار «به مدت ۳۰۰ سال خورشیدی و معادل ۳۰۹ سال قمری در خواب بودند»[۲۲].[۲۳]
منابع
پانویس
- ↑ «آیا پنداشتهای که اصحاب کهف و رقیم از نشانههای ما (چیزی) شگرف بودهاند؟» سوره کهف، آیه ۹.
- ↑ قصههای قرآن، علی شیروانی،
- ↑ الاتقان، ص۴۵۳.
- ↑ ابن اثیر، تاریخ کامل، ج۱، ص۴۱۳.
- ↑ مفردات، ج۲، ص۱۰۱.
- ↑ اطلاعات قرآنی، ص۲۹۰؛ پترا به معنی صخره میباشد و نام شهری است معروف و مهم در اردن، در ۲۶۲ کیلومتری شهر امان پایتخت اردن و در غرب راه اصلی امان و بندر عقبه قرار دارد. تمامی شهر پترا در کوه و میان تخته سنگهایی که رنگ صورتی و تراشیده دارند کشیده است.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص۷۰۹.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۴۱۱.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۵۰۷.
- ↑ مسالک و ممالک، ص۸۸.
- ↑ شیخ اشرف الزهیری الجعفری، الف سؤال و سؤال عن قصص الانبیاء، ص۳۰۲.
- ↑ دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن.
- ↑ ر.ک: بلاغی، قصص قرآن، ص۲۷۲ و ۳۱۶.
- ↑ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ص۲۳۸.
- ↑ عزیزالله کاسب، تاریخ انبیاء، ص۲۹۱.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۸۷.
- ↑ عزیزالله کاسب، تاریخ انبیاء، ص۵۸۵.
- ↑ بلاغی، قصص قرآن، ص۳۱۸.
- ↑ دکتر عبدالکریم بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۶۱۹.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۵۱۰.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۵۰۵؛ مجلسی، تاریخ انبیاء، ص۹۸۷؛ اطلس قرآن، ص۱۵۵.
- ↑ المیزان، ج۱۳، ص۵۰۵.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۵۱۳.