رده
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
اصحاب رده
اصحاب ردّه، گروهی مسلمان که پس از رحلت پیامبر (ص) مرتدّ شدند. آنها جمعی از طوایف "بنی طی"، "عطفان" و "بنی اسد" بودند که از پرداخت زکات به مأموران حکومت اسلامی امتناع کرده و دست به مخالفت زدند. علت امتناع آن بوده است که آنها، دادن زکات را منحصر به پیامبر (ص) میدانستند و از پرداخت آن به حاکم اسلامی سرباز زدند. از شعارهای اصحاب ردّه این بود که میگفتند: "نماز میخوانیم، اما زکات نمیدهیم؛ اجازه نخواهیم داد اموال ما غصب گردد"[۱]. و این در حالی بود که پیامبر (ص) دربارۀ زکات فرمود: «الزَّكَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَامِ مَن عَبِرَهَا نَجا»[۲] -زکات پل مسلمانی است، هر که برو بگذرد نجات یابد - این گروه، به فرمان ابوبکر - خلیفه اول - درهم شکستند. گفتنی است برخی از فقها نظیر شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اصحاب ردّه را مرتد نمیدانند، بلکه معتقدند آنها صرفاً با خلیفه اول معارضه داشته و از دین خارج نشده بودند[۳].[۴]
جریان رده و اشعریان
در اوایل دوران خلافت خلیفه اول در یمن خیزشهایی علیه دولت مدینه شکل گرفت که از جمله آنها آشوب سیاسی قبایل «عک» و «اشعر» در تهامه بود. این شورش توسط طاهر بن ابی هاله تمیمی نماینده دولت مدینه در عک و اشعر در سرزمین تهامه و با همکاری و مشارکت نیروهای مخالف محلی درهم شکسته شد.
در بیان چگونگی این واقعه، اطلاعات دقیقی در کتب رده ذکر نشده است اما در برخی منابع چنین گفته شده که: نخستین قبیلهای که پس از رحلت نبی مکرم (ص) از دین برگشتند قبایل عک و اشعر بودند. چون مردم عک از درگذشت رسول خدا (ص) با خبر شدند جمعی از آنان فراهم آمدند و پس از پیوستن گروهی از اشعریان به آنان، در اعلاب[۵] بر راه ساحل مستقر شدند. در آنجا جمعی دیگر نیز به آنان پیوستند اما سالاری نداشتند. طاهر بن ابی هاله پس از اطلاع از این خبر، ماجرا را به خلیفه نوشت و سپس سوی آنها روان شد. در جنگی که بین او و یارانش با شورشیان در گرفت، سپاه عک و اشعر شکست خوردند و بسیاری از آنان کشته شدند.[۶]
در گزارشهایی که از این خیزش در دست است نکات مبهمی وجود دارد که موضوع رهبری این شورش از آن جمله است. وجود این نکات مبهم این گمان را تقویت میکند که این شورش بمانند دیگر خیزشهای یمن پس از رحلت نبوی (ص) چندان نیرومند و قوی نبوده تا بتواند بر اقتدار اسلامی در تهامه ضربهای وارد نماید. عدم گستردگی و ضعف خیزش عک و اشعر چندان نمود داشت که طاهر بن ابی هاله تمیمی را بر آن داشت تا بدون درخواست نیروی کمکی از مدینه و تنها با بهرهگیری از نیروهای محلی به سرکوبی آنان مبادرت ورزد. شاید بتوان شرکت اشعریها در شورش تهامه را نوعی همکاری و همگامی قبیه اشعر با عک تعبیر کرد که این همراهی در جهات مختلف دیده میشود.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ روض الجنان، ج۱۰، ص۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۷۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۱۰؛ المغنی و الشرح الکبیر، ج۲، ص۴۳۴، شماره ۱۶۹۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۶، ص۱۵ و ۲۳.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱ و ۷۹؛ الناشی الاکبر، مسایل الامامة و مقتطفات من الکتاب الاوسط، ص۱۴.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۳۳.
- ↑ سرزمینی از آن قبیله عک بین مکه و ساحل. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۲۲۲.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۱، ص۵۳۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ص۱۲۵۹.
- ↑ نشریه پژوهشهای تاریخی اسلام و ایران، مقاله «نقش سیاسی اجتماعی قبیله اشعر در ابتدای گسترش اسلام»، اصغرمنتظر القائم و قاسم خردمندی، ص۲۱.