جهانی بودن اسلام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

دین اسلام از منظر دامنه زمانی در بردارنده دو مؤلفه به ظاهر متضاد است. از یک سو نبی اکرم خاتم انبیاء الهی است و مسیر وحی با رحلت ایشان منقطع شده است. از سوی دیگر معارف وحیانی اسلام برای تمام زمان‌ها معتبر و پابرجاست. برای فهم رمز جاوادنگی اسلام با وجود تحولات گسترده در زندگی بشر و پیدایش موضوعات و پدیده‌های گوناگون، لازم است به علل و عوامل بقاء و تداوم معارف وحیانی اسلام توجه شود.

عدالت و منطق

آموزه‌های اسلامی در بردارنده مضامین اصیلی است که در گستره زمان و مکان، اعتبار و حقانیت آن محفوظ می‌ماند. ما به اتکای معارف اسلامی بر این باوریم که دین حق بر همه مکاتب و نظام‌های اجتماعی فائق می‌شود. اسلام از دو مؤلفه برخوردار است، که موجب تفوق آن بر دیگر مکاتب فکری و روش‌های زندگی شده است؛ اول منطق و استدلال متین و دوم عدالت حقیقی. اینکه برخی برای مخدوش کردن وجهه اسلام، شمشیر را عامل گسترش اسلام معرفی کرده‌اند نارواست. از سوی دیگر کسانی که برای دفع این اتهام منکر برخورداری اسلام از صلابت نظامی شده‌اند نیز خطا کرده‌اند[۱].

وضعیت حاضر جامعه بشری که مواهب بسیاری در اختیار جماعت کوچکی از بدکاران قرار دارد، عادلانه نیست. متأسفانه بشریت متوجه این بی‌عدالتی نیست و مهم‌تر آنکه نسخه نجات‌بخش این درد را نمی‌شناسند. تنها اندیشه ناب اسلامی و احکام الهی می‌تواند بشر را از این گرفتاری‌ها برهاند[۲]. درمان امروز بشر نیز همانند مقطع بعثت، بازگشت به توحید ناب و عدالت اسلامی است. دور ریختن همه عوامل سلطه‌جویی و حاکمیت تقوا به عنوان تنها معیار کرامت انسانی، راه برون رفت از نظام بی‌عدالتی و تبعیض حاکم بر جامعه بشری است[۳].

عدالت، خواسته همیشگی بشر بوده و امروز نیز اسلام می‌تواند تأمین کننده این نیاز اصیل باشد. اسلامی که پرچم عدالت و مساوات را برافراشته و منادی معنویت است، بشر خسته از بیدادگری را به خود فرا می‌خواند. بشر امروز از بی‌عدالتی، تبعیض، ظلم و ناامنی برخاسته از نظام‌های مادی به ستوه آمده است[۴]. ایمان و باور به معنویت نیاز دیگری است که بشریت تنها در دین حق الهی می‌تواند آن را بازیابد[۵].[۶]

تحول‌خواهی انقلابی

از ویژگی‌های مهم اسلام که سبب فراگیری و دوام آن شده، حرکت مستمر و انقلابی برای تحول و تکامل است. مبارزه اسلام برای تحقق زندگی زیبا و عادلانه تداوم دارد و همواره ذهن‌ها و جسم‌هایی را با خود همراه می‌سازد، که تحولات عظیمی در زندگی بشر رقم می‌زنند. عاشورا نماد این روحیه تحول‌خواهی و اصلاح‌طلبی اسلامی است که خود سبب تداوم و بقاء اسلام شده است[۷]. پیامبر اکرم(ص) نیز عافیت‌طلبی نکرد و برای علنی کردن دعوتش متحمل زحمت و آزارها شد. عزت اسلامی اقتضاء می‌کند در برابر دشمن ایستادگی شود تا استکبار به ذلت بنشیند[۸].

انقلاب ما نیز یکی از ثمرات تحول‌خواهی اسلامی در جوامع است. ثمرات انقلاب در مرزهای ایران محدود نماند، بلکه دیگر کشورهای اسلامی و حتی سرزمین‌های غیر اسلامی را نیز در نوردید. احیای هویت اسلامی موجب شد، مسلمانان در مناطق مختلف دنیا و حتی در قلب اروپا به دنبال بازگشت به ریشه‌های معنوی اسلام بر آیند. این موج تحولاتی که در پی انقلاب اسلامی در جهان اسلام پدید آمده مقدمه آن است که در پاسخ به ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ، از چهارگوشه عالم گفته شود: ﴿للَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[۹].

دعوت اسلامی، بشریت را با راه‌های خروج از گمراهی آشنا می‌سازد و آنگاه که بشر این معنا را دریابد و با اراده و تصمیم در مسیر آن حرکت کند، راه نجات را می‌یابد. حرکت باورمندانه در این مسیر موفقیت‌هایی در پی دارد که نورانیت و حقانیت اسلام را در چشم مردم عیان می‌سازد. در مقابل هر جا ضعف و سستی در پیمودن راه نمایان اسلام از مسلمانان سر زند، سرخوردگی و ناکامی پیامد آن سبب اقول اقبال به اسلام می‌شود. امروز نیز هر گفتار و کردار مسلمانان که نشانه ضعف و ناتوانی باشد، در افکار عمومی جهان اهانت به اسلام محسوب می‌شود و انحطاط مسلمین را در پی دارد. وظیفه سنگین روشنفکران، سیاستمداران و نویسندگان اسلامی آن است که با عزت و افتخار پیام اسلام را به عنوان نسخه جهانی نجات معرفی نمایند[۱۰].

آنچه اندیشمندان و روشنفکران غربی را به چالش انداخته، فرهنگ اسلامی است که توانسته استقلال‌طلبی و رشادت را در پیکره جامعه میلیاردی مسلمانان زنده سازد. ترس از حیات مجدد جامعه اسلامی و خارج شدن منابع ثروتی که در سرزمین‌های اسلامی است، آنان را به دشمنی با اسلام کشانده است[۱۱].[۱۲]

جهانی‌بودن=

برخی از اروپاییان می‌گویند پیامبر اسلام در ابتدا که ظهور کرد، فقط می‌خواست مردم قریش را هدایت کند ولی پس از آن‌که پیشرفتی در کار خود احساس کرد، تصمیم گرفت دعوت خویش را به همه ملل عرب و غیر عرب تعمیم دهد. این ادعا علاوه بر اینکه هیچ سند تاریخی ندارد با اصول و قرائن برگرفته از آیات اولیه قرآن که در مکه بر پیامبر نازل شد نیز مباینت دارد[۱۳]. براساس آیاتی از قرآن پیامبر اکرم(ص) از همان اوایل بعثت داعیه جهانی داشته است[۱۴].

هیچ جای قرآن خطاب یاایهاالعرب و یاایهاالقریش نیامده است[۱۵]. به علاوه آیات دیگری از قرآن که از مفاد آنها نوعی «تعزز» و اظهار بی‌اعتنایی به مردم عرب از نظر قبول دین اسلام استنباط می‌شود که اسلام به شما نیازی ندارد. به فرض که شما اسلام را نپذیرید اقوام دیگری در جهان هستند که از دل و جان آن را خواهند پذیرفت[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در حرم رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  2. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی در دیدار با روحانیون و طلاب آزاده، ۵/۸/۱۳۶۹.
  3. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، به مناسبت سالروز ولادت رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، ۲۴/۶/۱۳۷۱.
  4. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوی(ع)، ۱/۱/۱۳۸۷ و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رؤسای قضایی کشورهای اسلامی، ۱۴/۹/۱۳۸۶.
  5. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع مردم نوشهر، ۱۸/۲/۱۳۷۲.
  6. حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلام‌شناسی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص ۲۲۲.
  7. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مردم قم، ۱۹/۱۰/۱۳۸۱. بیانات در دیدار با روحانیون و مبلغان، در آستانه در «ماه محرم»، ۲۶/۲/۱۳۷۵.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با کارگزاران حج، ۱۶/۱/۱۳۷۴.
  9. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اولین سالگرد ارتحال امام خمینی، ۱۰/۳/۱۳۶۹.
  10. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز عید مبعث، ۴/۸/۱۳۷۹.
  11. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جوانان سیستان و بلوچستان، ۶/۱۲/۱۳۸۱.
  12. حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلام‌شناسی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱، ص ۲۲۴.
  13. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۴، صص ۶۹-۷۱.
  14. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره سبأ، آیه ۲۸؛ ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵؛ ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم، همان که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند، پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.
  15. در آیاتی که خطاب ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمده منظور کسانی است که به پیامبر ایمان آورده‌اند و فرق نمی‌کند از هر قوم و ملتی که باشد.
  16. ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ «آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند» سوره انعام، آیه ۸۹؛ ﴿إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا «ای مردم! اگر (خداوند) بخواهد شما را (از میان) خواهد برد و مردمی دیگر را خواهد آورد و خداوند بر این کار تواناست» سوره نساء، آیه ۱۳۳؛ ﴿هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ «هان! این شمایید که فرا خوانده می‌شوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگ‌چشمی می‌ورزند و هر که تنگ‌چشمی بورزد به زیان خود تنگ‌چشمی ورزیده است و خداوند بی‌نیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین می‌گرداند سپس آنان» سوره محمد، آیه ۳۸.
  17. جبرئیلی، محمد صفر، اسلام‌شناسی ص ۸۵.