بت‌شکنی امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

امیر المؤمنین(ع)، همچون ابراهیم خلیل، بت‌شکن بزرگ تاریخ است. طبق نقل منابع، دوبار بت‌شکنی کرده است، یک‌بار پیش از هجرت و در دوران حضور در مکّه در سال‌های آغازین بعثت به‌صورت پنهانی، یک‌بار هم در سال هشتم هجری و هنگام فتح مکّه. دربار نخست، کنار کعبه پا بر دوش حضرت رسول(ص) گذاشت و به بام کعبه رفت و بت بزرگ قریش را که از مس بود و با رشته‌های فلّزی از بام تا زمین محکم بسته شده بود، شکست و به زمین افکند و خورد شد، آنگاه فرود آمد. یک‌بار هم در فتح مکّه که وارد کعبه شد و بت‌ها را که سیصد و شصت بت بودند به زمین ریخت و بت بزرگ را که هبل نام داشت از بام کعبه به زیر افکند و آن را شکست و خود از طرف ناودان پایین پرید[۱].

بت‌شکنی علی(ع) که کعبۀ مقدس و خانۀ توحید را از بت‌ها و مظاهر شرک پاکسازی کرد، در منابع فراوانی از شیعه و سنی آمده است[۲]. این فضیلت بزرگ، در زبان شاعران عرب و عجم نیز مورد توجّه بوده است و پا گذاشتن بر دوش رسول خدا(ص) برای شکستن بت‌های کعبه، از افتخارات و فضیلت‌های منحصر به فرد امیر المؤمنین(ع) است. علاوه بر این مورد، به نقل تواریخ رسول خدا(ص) پس از جنگ حنین، به سمت طائف رفت و چند روز آنجا را محاصره کرد و علی(ع) را همراه گروهی اعزام کرد که هرجا هر بتی دیدند بشکنند. حضرت پس از درگیری مختصری که با بعضی از مشرکین داشت، همراه گروهی که با وی بودند پیش رفتند و بت‌ها را شکسته، نزد رسول خدا(ص) بازگشتند. پیامبر خدا هم بر این فتح عظیم تکبیر گفت و دست علی(ع) را گرفته به کناری رفتند و مدّتی به تنهایی با هم به صحبت نشستند[۳].[۴]

نقل حادثه از زبان امیرالمؤمنین (ع)

امام علی (ع): همان شبی که پیامبر خدا به من فرمان داد که در بسترش بخوابم و از مکه هجرت کرد، مرا با خود، نزد بت‌ها برد و فرمود: "بنشین!". پس من کنار کعبه نشستم. سپس پیامبر خدا از شانه‌های من بالا رفت و فرمود: "برخیز!". من او را بلند کردم و چون ضعفم را در زیر [سنگینی‌] خود دید، فرمود: "بنشین!". من نشستم و او را پایین آوردم.

پیامبر خدا برای من نشست و به من فرمود: "ای علی! تو از شانه‌های من بالا برو" و من هم بالا رفتم. سپس پیامبر خدا مرا بلند کرد و چنان پنداشتم که اگر بخواهم، به آسمان دست می‌یابم.

روی کعبه رفتم و پیامبر خدا کنار رفت تا من، بت بزرگ آنان (قریش) را که از مس بود و با میخ‌های آهنین به سقف کعبه محکم شده بود، بیندازم. پیامبر خدا به من فرمود: "چاره‌ای برایش بیندیش" و من دست به کار شدم و در کارِ آن بودم و پیامبر خدا می‌فرمود: "دوباره! دوباره!". من پیوسته در کار آن بودم تا موفق شدم. پیامبر (ص) فرمود: "آن را در هم بکوب" و من آن را در هم کوبیده، شکستم و پایین آمدم[۵].[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الغدیر، ج ۷ ص۹
  2. علامۀ امینی در منبع فوق، مدارک آن را آورده است
  3. ارشاد مفید، ج ۱ ص۱۵۲. در این زمینه ر. ک: دانشنامۀ امام علی، ج ۱۰ ص۲۷۲
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۲.
  5. الإمام علی (ع): «لَما کانَ اللیلَةُ التی أمَرَنی رَسولُ اللهِ (ص) أن أبیتَ عَلی فِراشِهِ وخَرَجَ مِن مَکةَ مُهاجِراً، انطَلَقَ بی رَسولُ اللهِ (ص) إلَی الأَصنامِ فَقالَ: اجلِس، فَجَلَستُ إلی‌ جَنبِ الکعبَةِ، ثُم صَعِدَ رَسولُ اللهِ (ص) عَلی‌ مَنکبی، ثُم قالَ: انهَض، فَنَهَضتُ بِهِ فَلَما رَأی‌ ضَعفی تَحتَهُ قالَ: اجلِس، فَجَلَستُ فَأَنزَلتُهُ عَنی وجَلَسَ لی رَسولُ اللهِ (ص)، ثُم قالَ لی: یا عَلِی، اصعَد عَلی‌ مَنکبی فَصَعِدتُ عَلی‌ مَنکبَیهِ، ثُم نَهَضَ بی رَسولُ اللهِ (ص) وخُیلَ إلَی أ نی لَو شِئتُ نِلتُ السماءَ، وصَعِدتُ إلَی الکعبَةِ وتَنَحی‌ رَسولُ اللهِ (ص) فَأَلقَیتُ صَنَمَهُمُ الأَکبَرَ، وکانَ مِن نُحاسٍ مُوَتداً بِأَوتادٍ مِن حَدیدٍ إلَی الأَرضِ، فَقالَ لی رَسولُ اللهِ (ص): عالِجهُ فَعالَجتُ فَما زِلتُ اعالِجُهُ ویقولُ رَسولُ اللهِ (ص)، آیه إیهِ، فَلَم أزَل اعالِجُهُ حَتی استَمکنتُ مِنهُ فَقالَ: دُقهُ، فَدَقَقتُهُ فَکسرتُهُ ونَزَلتُ»، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۶، ح ۴۲۶۵؛ ابن جوزی در تذکرة الخواص نظیر آن را آورده است. ینابیع الموده قندوزی، ص۲۵۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۵، ح ۴۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۵۱ و ۸۴؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰۲؛ ابن جوزی، صفوة الصفوه، ج۱، ص۱۱۹؛ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۵۸؛ امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۰؛ دائرةالمعارف تشیع، ج۶، ص۱۸۹ ـ ۱۸۸.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۴۹؛ حکیم، سید منذر، ‌پیشوایان هدایت ج۲، ص۱۲۶؛ معینی، محسن، مقاله «امام علی در نگاه پیامبر»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص ۲۷۲.