فضائل امام سجاد
علم
به گواه بسیاری از مورخان و دانشمندان اسلامی امام سجاد(ع) عالمترین فرد زمان خویش بود و بر اصول اعتقادی و احکام اسلامی احاطه کامل داشت. آثار باقیمانده از آن امام، همچون صحیفه سجادیه، رسالة الحقوق و دعای ابوحمزه ثمالی، بیانگر جایگاه بلند علمی ایشان است. به گفته شیخ مفید، فقهای عامه از علم امام سجاد(ع) داستانها و روایتها نوشتهاند[۱].[۲]
شجاعت
امام سجاد(ع) از نسل شجاعان روزگار بود و خود نیز از همه اهل زمانش شجاعتر بود، اما در روز عاشورا به سبب بیماری سخت و عدم مجوز از سوی امام حسین(ع) نتوانست در کنار پدر بجنگد[۳]. در توصیف شجاعت ایشان همین بس که پس از حادثه دلخراش عاشورا با صلابت تمام در مقابل عبیدالله بن زیاد و یزید ایستاد[۴]. بعدها هم در مراسم حج برخورد قاطعی با عبدالملک بن مروان داشت[۵].[۶]
عبادت
مطالعه سیره و تاریخ زندگانی امام سجاد(ع) نشان میدهد که ایشان در بردارنده تمام فضائل و موهبتهای الهی بود و در زمان امامت ایشان هیچکس در تقوا و خصوصیات اخلاقی همتای آن حضرت نبود. منابع بسیاری زهد، عبادت، گذشت، فروتنی، کمک به نیازمندان و مهربانی پیشوای چهارم شیعیان را ستودهاند. امام(ع) آینه تمام نمای زهد و تقوا بود و چندان سر بر آستان بندگی خداوند متعال میسایید که ایشان را زین العابدین و سیدالساجدین نامیدند. ابن شهر آشوب گوید: «کتابی در زهد و موعظه نمیتوان یافت که در آن از قول امام زین العابدین(ع) روایتی نقل نشده باشد»[۷].
آنقدر در عبادت خود را به رنج و سختی انداخته بود، که پیشانی و کف دستان و زانوان آن حضرت پینه بسته و بدنش رنجور و لاغر شده بود[۸]. رنگ چهره امام به هنگام وضو دگرگون میشد و وقتی علت آن را پرسیدند، فرمود: «آیا میدانید در مقابل چه کسی میخواهم بایستم؟»[۹]. امام صادق(ع) در وصف عبادتهای امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «در میان امّت اسلامی هیچکس نتوانست همچون پیامبر(ص) به عبادت اهتمام ورزد، جز علی بن ابیطالب(ع)» و در ادامه فرمود: «در میان خاندان امیرالمؤمنین(ع) نیز شبیهترین فرد به ایشان علی بن الحسین(ع) است»[۱۰].
حضرت(ع) با منحرفان و زاهدنمایان و مدعیان دروغین رهبانیت مبارزه میکرد و با زندگی زاهدانه خود در اجتماع و احساس مسئولیت نسبت به حوادث جامعه در برابر افرادی که به شعار رهبانیت در گوشهای خزیده بودند و از مشکلات موجود در جامعه دوری میکردند، به مجاهدت پرداخت و شیوه انحرافی آنان را برملا ساخت[۱۱].[۱۲]
عفو و گذشت
خداوند در آیه ۱۳۴ سوره آل عمران، عفو و گذشت را از صفات برجسته متقین میداند و امام سجاد(ع) از مصداقهای حقیقی این آیه بود. چه بسیار افرادی که نسبت به آن حضرت جسارت کردند، ولی ایشان بزرگوارانه از کنار آنان گذشت و با رفتار کریمانه خود نه تنها رذیلت و پستی خطارکاران را تحریک نکرد، بلکه آنان را متنبه و متوجه آخرت ساخت، به گونهای که بسیاری از آنان اظهار پیشمانی کردند.
برای نمونه، چشمپوشی حضرت از آزار و اذیتهای فراوان هشام بن اسماعیل، فرماندار مدینه بود که وقتی از کار برکنار شد و همگان او را نفرین و سرزنش کردند، امام نزدیکان خویش را از سرزنش هشام بر حذر داشت و چون بر وی گذشت سلام کرد. هشام که انتظار چنین رفتاری از امام نداشت با تلاوت آیه: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[۱۳] به عظمت روحی آن حضرت اعتراف کرد[۱۴].
وقتی امام سجاد(ع) با هشام که از دشمنان سرسخت اهل بیت(ع) بود این چنین رفتاری دارد، میتوان فهمید با افراد عادی جامعه و نزدیکان و خدمتگزاران خود چگونه رفتاری داشته است. گفته شده روزی امام سجاد(ع) یکی از خدمتگزاران خود را چند بار صدا زد و او پاسخ نداد. امام فرمود: مگر صدای مرا نشنیدی؟ عرض کرد: چرا شنیدم. امام فرمود: «پس چرا جواب ندادی؟» گفت: چون از تو نمیترسم. در این لحظه امام فرمود: «سپاس خدا را که برده من از من نمیترسد»[۱۵]. بارها در کوچه و بازار به حضرت توهین میشد، ولی از همه آنان میگذشت. امام سجاد(ع) فرو بردن خشم و گذشت را بهترین نوشیدنی میدانست و میفرمود: «هیچ جرعهای ننوشیدم که نزد من محبوبتر از نوشیدن جرعه خشمی باشد که در مقام تلافی صاحب آن برنیایم»[۱۶].[۱۷]
منابع
- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲
پانویس
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۸۲.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۶۰.
- ↑ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۲۳ و ۱۳۱.
- ↑ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۸۳.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۲۹۹.
- ↑ طوسی، الامالی، ص۶۳۶.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۱، ص۳۷۸.
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۴۱.
- ↑ جلالی حسینی، جهاد الامام السجاد(ع)، ص۱۷۲.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۸۳.
- ↑ «و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک: طبری، تاریخ، ج۶، ص۴۲۸؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۴۷.
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۴۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۱۸۴.