منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علی اصغر رضوانی
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:
«گاهی در تعبیرات از مهدویت شخصی و نوعی استفاده می‌شود، مثلاً گفته می‌شود: اهل سنت مهدویت نوعی را قبول دارند و شیعه امامی مهدویت شخصی را، مقصود از این دو چیست؟ شیعه قائل به مهدویت شخصی است؛ یعنی معتقد است به اینکه مهدی موعود (ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او کسی جز فرزند امام حسن عسکری (ع) نیست. ولی اهل سنت معتقد به مهدویت نوعی است؛ یعنی معتقد است که در آخر الزمان شخصی از ذریه پیامبر اکرم (ص) به نام مهدی متولد شده، و ظهور خواهد کرد. و اوست کسی که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، گرچه وجود خارجی ندارد.
تعبیر مهدی نوعی و شخصی کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عرفا متداول است. برخی از عرفای اهل سنت همچون مولوی معتقدند به اینکه در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل علی و خواه از نسل عمر. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است، ولی شیعه قائل است که در هر زمان باید امام معصوم موجود باشد، زیرا بدون آن زمین مضطرب خواهد شد»[۱].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۸۰.
  2. خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی (ع) در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.
  3. ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.
  4. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص: ۴۲ - ۴۴.