تقیه در کلام اسلامی
- این مدخل از زیرشاخههای بحث پاسداری از دین است. "تقیه" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تقیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- هرگاه شخص مسلمان برای دور ماندن از زیان جانی، مالی یا عِرضی، از اظهار عقیده دینی خویشتنداری کند، به کار او تقیه میگویند. دانشمندان متقدم شیعه، تقیه را چنین تعریف کردهاند که عبارت از کتمان حق و اعتقاد قلبی است برای پرهیز از زیان دینی و دنیوی[۱]. هر چند این تعریف، درست است، جامع موارد متعدد تقیه نیست. تعریف جامع و مانع این است که تقیه عبارت از پنهان ساختن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن است برای مصلحتی که از مصلحت اظهار، مهمتر است[۲][۳].
- علمای اهل تسنن تقیه را روا نمیدانند مگر تعدادی انگشتشمار همانند فخر رازی[۴]. بنابراین، میتوان گفت که تقیه از ویژگیهای اعتقادی مذهب تشیع است. شیعیان همواره- به خصوص در عصر امامان (ع)- در تنگنا و فشار حکومتها بودهاند. از این رو، بیشتر از مسلمانان دیگر، به تقیه نیازمند شدهاند. تقیه با علم یا گمان قوی به ضرر، واجب میشود. اگر خطری نباشد، نه تنها تقیه واجب نیست، بلکه امر به معروف و نهی از منکر نیز- با شرایط خود- واجب میشود؛ زیرا اصل اول در دفاع از دین، امر به معروف و نهی از منکر است و تقیه، پس از آن به میان میآید. تقیه اساساً از امور استثنائی و اضطراری است[۵][۶].
- تقیه شرایطی دارد که بیتوجهی به آنها ممکن است به افراط و تفریط بینجامد. از این شرایط است: بیفایده بودن اظهار حق، حفظ جان و مال و ناموس و دین، مشتاق کردن مخالفان به راه حق و حفظ وحدت اسلامی. در برخی کارها به هیچ روی، تقیه روا نیست؛ مثلًا کسی نمیتواند برای حفظ جان، مال و یا آبروی خویش، در برابر نابودی دین سکوت کند، یا کسی نمیتواند برای حفظ جان خود، کسی دیگر را به ناحق بکشد. به طور کلی، در کارهایی که موجب قتل نفس محترم یا رواج باطل یا فساد دین یا ضرر مهمی به مسلمانان و گمراهی آنان و یا رواج ظلم و جور میان آنان میشود، تقیه جایز نیست[۷][۸].
- بنابراین، میتوان اقسام تقیه را از نظر حکم تکلیفی بدینسان تقسیم کرد:
- تقیه واجب: هنگام دفع ضرر فوری؛
- تقیه مستحب: هنگام دفع ضرر تدریجی؛
- تقیه مباح: هنگامی که تقیه و عدم آن یکسان است؛
- تقیه مکروه: هنگامی که ترک تقیه و برتابیدن ضرر بهتر است؛
- تقیه حرام: هنگامی که تقیه موجب ترک امر مهمتر میشود[۹][۱۰].
- تقیه را از نظر انگیزه و علت نیز بر دو گونه دانستهاند: تقیه حفظی (خوفی) و تقیه مداراتی. تقیه حفظی آن گاه پیش میآید که پای حفظ دین، جان، مال یا آبرو در میان باشد. تقیه مداراتی برای فراهم ساختن حُسن معاشرت با اکثریت مسلمانان و ایجاد وحدت سیاسی و اجتماعی انجام میگیرد[۱۱].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ۵/ ۲/ ۱۳۶.
- ↑ نقش تقیه در استنباط، ۵۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 188.
- ↑ شیعه و تشیع، ۹۹۹- ۱۹۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ۱۱/ باب ۲۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 188.
- ↑ پاسخ به شبهاتی پیرامون مکتب تشیع، ۱۰۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 188.
- ↑ التقیة، شیخ مرتضی انصاری، ۳۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 189.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 189.