نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۲ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
کلمه "عدل" را دو معنای متضاد است: یکی تناسب و موزونیت، برابری، ادای حق دیگران، ارج نهادن و توجه به قابلیتها و استحقاقها، پاکسازی و تزکیه. دوم، کژی و ناراستی[۱][۲].
عدل الهی از نظر حکیمان مسلمان آن است که خداوند در افاضه وجود و کمال به موجودات، قابلیت و لیاقت آنها را نادیده نینگاشته است. تناسب و موزونیت از ویژگیهای نظام آفرینش است. در این نظام، توازن و تناسب پدیدهها در نظر آمده است. عدل به معنای برابری نیست. میان پدیدههای جهان بر اساس حکمت الهی تفاوتهایی وجود دارد که از برابری حکایت نمیکنند؛ اما عادلانهاند[۳].
عدل همانند علم، قدرت، حکمت و... از صفات الهی است؛ ولی در تشیع از اصول مذهب به شمار میآید و مباحث مفصلی از علم کلام را به خود اختصاص داده است. برخی صاحبنظران معتقدند از آن رو عدل چنین جایگاهی در اصول عقاید شیعه یافته است که فرقههای اسلامی بنا به دلایلی حساسیتی ویژه بدان داشته و درباره آن به اختلافات فراوانی افتادهاند[۴]. اما برخی دیگر بر آناند که ریشه اهمیت عدل را در آموزههای قرآن باید یافت.
دلایل عقلی: بنابر اصل حُسن و قبح، ظلم قبیح است و خداوندحکیم از فعل قبیحپاک است؛ زیرا فعل قبیح سزاوار ملامت است و حکیم به چنین فعلی دست نمییازد. ریشههای ظلم در نیازمندی و جهل و خودخواهی و ضعف و انتقامجویی و حسد است و این صفات گونهای نقصاناند و به ساحت ذات الهی، هیچ نقصی راه ندارد؛ زیرا او کمال مطلق است. از خداوند جز خیر و عدالت و رأفت و رحمت سر نمیزند و کیفری که به بدکاران میرسد، بازتاب عمل خود آنان است.