نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۱۴ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
انواع انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
یکم. انتظار نجاتی که در توانانسان نیست، آن را جلو یا عقب بیندازد؛ همانند انتظاری که شخص غریق در رسیدن گروه نجات مستقر در ساحل به سوی خود دارد. در این حال وی آنان را مینگرد که برای نجات او به راه افتادهاند. بیگمان، غریق را یارای آن نیست که زمان رسیدن گروه نجات را به خود نزدیک کند. البته این انتظار، امید به نجات را در درون او تقویت کرده و نورامید را بر تیرگیهای یأس و ناامیدی- که از هر سو احاطهاش کرده- خواهد تابانید.
دوم. انتظاری که انسان میتواند آن را نزدیک گرداند و طلب کند؛ مانند بهبود یافتن از بیماری، اجرای طرحی عمرانی، علمی و تجاری، پیروزی بر دشمن و رهایی از فقر. همه اینها ریشه در انتظار دارند و امر سرعت بخشیدن یا تأخیر انداختن آنها به دست خود انسان است.
پس این امکان برای انسان وجود دارد که در بهبود یافتن و شفا تعجیل کند، یا آن را به تعویق اندازد و یا حتی منتفی گرداند. چنانکه امکان آن هست در اجرای پروژهای تجاری، عمرانی و علمی عجله کند، یا اجرای آن را به وقتی دیگر موکول کند و یا آن را رها سازد. همچنین این امکان برای وی هست که به سوی پیروزی بر دشمن و بینیازیمالی بشتابد، یا سستی ورزد و تأخیر کند و یا از خیر آن بگذرد. با این بیان، انتظار از نوع دوم با انتظار از نوع اولی که از آن سخن گفتیم، تفاوت دارد و در محدوده قدرت و اختیار انسان است که در تحقق آنچه که انتظارش را میکشد، شتاب ورزد، یا درنگ و سستی روا دارد و یا عطایش را به لقایش بخشد.
ازاینرو انتظار از نوع دوم، علاوه بر "امید" و "مقاومت"، به انسان "حرکت" نیز میبخشد و حرکت، مخصوص انتظار است. بیگمان اگر انسان بداند که نجات و رهاییاش به حرکت، عمل و تلاشش وابسته است؛ آنچنان حرکت و تلاشی برای رهایی و نجات خویش به خرج میدهد که در گذشته، توان انجام دادن آن را نداشته است.
بنابراین اگر انتظار از نوع اول به انسان، تنها "امید" و "مقاومت" میبخشد، انتظار از نوع دوم به وی "حرکت" و پویایی نیز خواهد بخشید. امید این قدرت را به انسان میدهد تا پرده حال را بدرد و آینده را ببیند، و چه قدر فاصله است میان کسی که "خدا"، "هستی" و "انسان" را از خلال درد و رنج حاضر میبیند و میان کسی که همه این سه را از خلال حال و گذشته و آینده مینگرد. بیگمان تیرگی، ظلمت و ابهام و اشکالی که دیدگاه نخست را احاطه کرده، در دیدگاه دوم وجود ندارد.
تمام کسانی که ملتمس دعا برای رفع مشکلات و چشمبهراه برطرف شدن ناآرامیها و ناملایماتی هستند و امیدی به آینده دارند، منتظران فرج به حساب میآیند. اگرچه تفاوت سطح بین انواع اینگونه انتظارها هم فراوان است: برخی منتظر فرج کل عالم هستند و برخی تنها فرج شخصی خویش را انتظار میکشند؛ برخی منتظر رفع همه مشکلاتشان هستند و بعضی امید به رفع پارهای از آنها را در دل میپرورانند.
بعضی اوقات هم ممکن است ما چشمبهراه آمدن یک وضعیت نامطلوب و ناخوشایند باشیم، که در این صورت ما بیشتر "نگرانیم" تا "منتظر". اگرچه میتوان لفظ انتظار را برای چنین حالتی هم استفاده کرد، ولی خیلی مأنوس و دلچسب نیست؛ چرا که باید در احساس انتظار، نوعی اشتیاق هم وجود داشته باشد.
به هر حال انتظاری که در اینجا میخواهیم از آن گفتگو کنیم، انتظار "فرجموعود" یعنی همان "گشایشوعده داده شده به بشریت" است؛ و از هر انتظاری که سخن میگوییم، غرضمان انتظار "تحقق آن وضعیت وعده داده شده" به دستان با کفایتمهدی موعود(ع) است که البته دایره گستردهای دارد و بسیاری از انتظارها را هم شامل میشود»[۲].