انتظار پویا: مفهوم انتظار به معنای چشم انتظاری نیست، بلکه مفهومی گسترده و فراتر دارد، انسانی که منتظر موعود است، در حقیقت به شرایط آرمانی و آیندۀ زیبا چشم دوخته است و از این رو باید تلاش کند تا زمینهها و شرایط ظهورامام(ع) فراهم گردد[۱۴]. برخی انتظار را از حد شعار فراتر نمیدانند؛ زیرا قیام و برنامههای امام زمان(ع) را از کارکرد جامعه جدا میدانند. روشن است این نگرش عافیتطلبانه و تکلیف گریزانه، پیامدی جز فرسایش و رکود ندارد[۱۵]. کسی که به انتظاری تهی از رزمآوری و مجاهدهدل خوش میدارد و گمان میکند بدون آمادگی برای جهاد و شهادت میتوان منتظر موعود موجود بود، خیالی باطل دارد و انتظارش به سامان نخواهد رسید[۱۶]. اما در انتطار پویا و تحولآفرین، اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(ع)، تنها ادعا و باور نیست، بلکه راهِ زندگی فرد معتقد به ظهور را نیز مشخص میکند[۱۷]. ادراک صحیح و روشن معنای انتظار اقتضا میکند انسانِ منتظر حرکتی دائمی و تلاشی پویا داشته باشد، تا بر اثر آن خود و جامعۀ خویش را مهیای ظهور اماممنتظَر(ع) سازد. فرمایش وجود مبارکامام صادق(ع) که «هریک از شما باید خود را برای خروج قائم آماده کند هرچند فراهم آوردن تیری باشد»[۱۸] چراغ روشناییبخش این راه خجسته است[۱۹].
برداشتهای انحرافی از موضوع انتظار فرج را میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد:
انتظارمذهب احتراز: عدهای با تفسیری سطحی از انتظار گفتهاند: انتظار یعنی اینکه افراد هیچ تحرکی نداشته باشند و منتظر بمانند تا شخص موعود بیاید و همۀ امور را سامان دهد. آنان بر این عقیدهاند که انتظار موجب رکود و فرار از تعهدهای اجتماعی و بیتفاوتی نسبت به محیط اطراف و سرنوشت خود و اجتماع میشود[۲۰]. طبیعی و مسلم است که دشمن هم برای دستیابی به اهداف خود از چنین روشی بهره گرفته تا انتظار، با از دست دادن معنای واقعی و حقیقی خود به طور غیر مستقیم تحریف گردد. بر این اساس، برداشت مفهومی ارتجاعی و بسته از انتظار که باعث سکون است نه تنها سبب انحراف تمام اعمال انسان میگردد بلکه به ایجاد زمینه برای استثمارگری و تسلط دشمنان دین بر توده مسلمانانکمک میکند[۲۱]. در این نگرش انحرافی، انتظار، عامل رکود و عقبماندگی است و منتظران از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست میشویند و در برابر زور و فشار و ظلم و فساد راه خاموشی و سکوت در پیش میگیرند[۲۲]. انتظاری بدین گونه نوعی عقبگرد، ارتداد و حتی انحراف از آیات تحرکبخش قرآن است. عامل زبونی، بیعدالتی، نابرابری، رکود و سکون و کنارهگیری است[۲۳].
انتظار مذهب اعتراض: از جمله برداشتهای قابل نقد، تفسیری است که انتظار را به صورت مطلق؛ مذهبی اعتراضی معرفی مینماید: "انتظار مذهب اعتراض است، منتظر، معترض به وضع موجود و خواستار وضع مطلوب است. مذهبانتظار مذهبی است که حرف دارد و میتواند کاری انجام دهد. این منتظر به آنچه هست دل نمیبندد و به آنچه که باید باشد میاندیشد. او مهاجم به ظلم است و این اعتراض ریشه در یک مبارزه و "نه تاریخی دارد" "نه"ای که از سقیفه و از زبان علی(ع) شنیده شد"[۲۴]. هرچند این تفسیر؛ انتظار را موجب تخدیر و تسلیم نمیداند و از این جهت تفسیری مطلوب است اما در برابر این نظریه هم دو پرسش مطرح است. اول اینکه دامنۀ این اعتراض تا کجاست؟ تا رفاه، تا عدالت، تا عرفان، تا آزادی تا شکوفایی و تکامل و یا... و دوم اینکه پیآمد این اعتراض چیست؟ چه باری بر دوش منتظر میگذارد و این نفی با چه اثباتی همراه میشود؟ در مورد پرسش اول باید بگوییم آرمانهای دینی از تکامل و شکوفایی استعداد آدمی، بالاتر است، چون زمانی که انسان به تکامل هم برسد، باز مسأله این است که میخواهد در چه جهتی مصرف شود؟ رشد یا خُسر؟ در مورد پرسش دوم هم باید گفت منتظرمهدی آماده است و برای سلطان و تسلط مهدی(ع) زمینهسازی میکند چنانچه در حدیث آمده است[۲۵]: «فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ»[۲۶]
در تقسیمی دیگر انتظار بر اساس مراتب آن به انتظار قلبی و عملی تقسیم میشود:
انتظار قلبی: انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آن آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، استفاده میشود لذا هر قدرانتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر میشود[۲۹]. انتظار حالتی قلبی و نفسانی است که وقتی شدت یافت و عمق و غنا پیدا کرد از قلب به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد و روشن است، انتظار مورد نظر پیشوایان معصوم همان انتظار عمق و غنا یافته است که موجب تلاش و مجاهدتمنتظر میشود. اینرا میتوان از پاداشهایی که برای انتظار ذکر شده دریافت[۳۰]. شخص مؤمن در هیچ حالی از حالات و هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکانها از یاد امامش و انتظار قدوم مبارکش خالی و فارغ نباشد، بلکه اگر در مجالس و محافل مردم هم حاضر میشود و با اهل عالم گفتگو میکند، قلبش پیش امام(ع) باشد و به انتظار او و خیال او و شوق وصال او باشد[۳۱].