أرمنیه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

ارمنیه منطقه‌ای کوهستانی است که در غرب آسیا بین کوه‌های ترکیه و ایران و منطقه قفقاز قرار دارد در زمان جنگ‌های صلیبی و بعد از آن در جنگ بین ایران و عثمانی‌ها و بین روس‌ها و عثمانی‌ها، بسیار ویران شد و اکنون بین سه کشور و ترکیه و ارمنستان تقسیم شده است[۱]. تا وقتی که ارمنیه خراب نشده، منطقه جزیره از ویرانی مصون است؛ و تا زمان ویران شدن جزیره، مصر از خرابی در امان است؛ و کوفه ویران نخواهد شد تا زمانی که مصر خراب شود[۲].

امیرالمؤمنین(ع) فرمود:... آن‌گاه حضرت مهدی(ع) به حرکت ادامه می‌دهد تا به ارمینه بزرگ می‌رسد. زمانی که اهل ارمنیه آن حضرت را می‌بینند، یکی از راهب‌های خود را که بسیار داناست نزد او می‌فرستند و از او می‌خواهند که از حضرت بپرسد برای چه منظوری بدین سرزمین آمده است. راهب نزد حضرت مهدی(ع) آمده و سؤال می‌کند: آیا شما «مهدی» هستی؟ حضرت می‌فرماید: آری من همان شخص هستم که در کتاب انجیل از من یاد شده است که در آخرالزمان ظهور خواهم کرد. راهب پرسش‌های زیادی از حضرت می‌کند و ایشان همه را پاسخ می‌دهند. آن‌گاه راهب مسلمان می‌شود اما ساکنین ارمنیه مسلمان نمی‌شوند. سپس اصحاب حضرت مهدی(ع) وارد آن شهر شده و پانصد نفر از پهلوانان آنها را نابود می‌کند و به قدرت خداوند شهرشان بین زمین و آسمان معلق شده و پادشاه ارمنیه و مردم به آن می‌نگرد و تمام قوای خود را جمع کرده تا به جنگ حضرت مهدی(ع) بروند. اما با دیدن این منظره فرار می‌کنند و پادشاه ارمنیه به یارانش دستور می‌دهد تا پناهگاهی بیابند. اما همه آنها از اول تا آخر فرار می‌کنند و در این حال شیری مقابل آنها ظاهر می‌شود و راه را بر ایشان می‌بندد و آنان از ترس هر چه در دست دارند از قبیل سلاح و اموالی که همراه دارند می‌اندازند و اصحاب حضرت آنها را به عنوان غنائم جنگی برمی‌دارند...[۳].

ما نمی‌دانیم که معلق شدن شهر میان زمین و آسمان به چه معناست. اما به صرف اینکه توجیهی برای آن نداشته باشیم نمی‌توانیم آن را انکار کنیم، چون بسیاری از احادیث آخرالزمان قبل از وقوع آن خیلی بعید به نظر خواهند رسید. علاوه بر اینکه دوران ظهور دورانی خاص است. دوره‌ای است که از ابتدای خلقت نبوده و پدیده‌ای جدید خواهد بود، با ویژگی‌های نو. قدرت‌های فوق‌العاده در آن به کار خواهد رفت. مثلاً اگر سیصد سال پیش کسی می‌گفت در یک ساعت می‌شود فاصله‌ای را که ماه‌ها با شتر می‌پیمایند، طی نمود، احتمالاً گوینده را شخصی دیوانه می‌پنداشتند؛ یا اگر کسی اظهار می‌کرد انسان می‌تواند با مشتی آهن به سوی ماه پرواز کند او را عاری از عقل می‌نامیدند. ما امروزه می‌دانیم که این نوع کارها و کارهایی بسیار خارق‌العاده‌تر از آن بسیار عادی تلقی می‌شود. بنابراین اگر اخباری به ما برسد که با علم امروزی توجیهی برای آن نداشته باشیم، ممکن است در سال‌های آینده عادی و توجیه‌پذیر باشد[۴].

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. المنجد.
  2. یأتی: ص ۲۸.
  3. الزام الناصب، ج ۲، ص ۲۰۸.
  4. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۶۱.