بحث:منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ اجمالی
انتظار آرمانی
- یکی از مسائل مهم در مورد انتظار رابطۀ میان انتظارِ امام و امت است. در مسألۀ انتظار، امت همیشه در حال انتظار است و "منتظِر" است و امام که "منتظَر"[۱] مردم است خود نیز "منتظِر" و چشم به راه دستور قیام است تا پیام الهی برسد و رستاخیز بزرگ خویش را آغاز کند. اینجاست که انتظار امت و امام پیوند مییابد و انتظار بزرگ برای آیندهای روشن را پدید میآورد[۲].
- انتظار، با روانها و اندیشههایی که در حال انتظارند و با شور و سوز منتظران، ارتباط دارد و عمق و گستردگی آن در همین رابطه مشخص میگردد. هر کس با پایگاه اهداف فکری و آرمانی و اهداف و امیدهایی که دارد، در انتظاری متناسب با آن اهداف و افکار به سر میبرد و هر چه هدف و آرمان والاتر و گرامیتر باشد انتظارِ تحقق و فرارسیدن آن روزگار، شورانگیزتر است. بنابر همین اصل، انسانهای بزرگ و بااحساسی که در پی آرمانهای انسانی و به دنبال ساختن جامعهای الهی و انسانی هستند انتظاری بزرگ و با احساس به فراخور این افکار و اندیشهها دارند؛ نمونۀ واقعیِ این انسانهای بزرگ، انبیاء و مصلحان بزرگ جامعههای انسانی هستند[۳].
یگانگی انتظار امام و امت
- در دوران ما نیز انتظار امت با انتظار امام پیوند مییابد و مفهومی همانند دارد. انتظار امام که برای سامان بخشیدن به همۀ نابسامانیها در طول قرنهاست، باحساسترین قلب، غمهای بزرگ بشریت را احساس کرده و میداند با قیام خود، چه دگرگونی و تحولی در زندگی رخ میدهد و انسانها به چه آسایشی دست مییابند، پس هر لحظه در انتظارِ به وقوع پیوستن رهآوردهای مهم و رهاییبخش است. انسانِ منتظر نیز در دوران غیبت احساسی چون امام خویش دارد و همانند پیشوای خود در انتظاری احساس مند به سر میبرد. با چنین انتظاری، با امام خویش همسو و همدل میگردد و با درکِ سوزها و شورهای امام به او نزدیک میشود. پس انتظار و امید به آیندهای روشن و به سود بشریت مظلوم و حیات دوبارۀ دین خدا، نقطۀ یگانگی انتظار امام و امت است[۴].
- حضور در متن جریانها و حوادث پیش از ظهور، مایۀ یادآوری هدفها و آرمانهای امام موعود (ع) و زمینۀ آگاهی و هوشیاری است و کنارهگیری از مسائل جامعه و یأس و بدبینی نسبت به فرجام شایستۀ انسان، رویگردانی از حالت سازندۀ انتظار و امید است و این خاستگاه و زمینۀ اصلی غفلت و بیخبری و بیتفاوتی نسبت به حوادث پیش از ظهور است. همان حوادثی که امام غایب نگران آنهاست و آرزوی آن را دارد که هر چه زودتر قیام کند و به این تباهیها و فسادها پایان بخشد. پس منتظران راستین نباید نسبت به این حوادث و جریانها که قلب امام را سخت میرنجاند بیتفاوت باشند، بلکه باید همانند امام خود، استوار و تزلزلناپذیر بایستند و با هر ناهنجاری و نامردمی بستیزند و ستمگران سیاسی و اقتصادی و نظامی را سرجایشان بنشانند و زمینهساز گسترش عدل جهانی و نهایی گردند و همانند رهبر خویش از قدرتهای بزرگ نظامی و سیاسی و اقتصادی نهراسند و با امید و توجه به قدرت الهی در مقابل طاغوتیان و ستمکاران بایستند، تا با آن کانون بیکران معنویت و قدرت الهی پیوند روحی و قلبی بیابند و از او نیرو بگیرند و خصلت والای انتظار و امید را از دست ندهند، زیرا آن امام استوار و نستوه چنین میفرماید: «به یقین خدا با ماست، پس نیازی به دیگری نیست و حق با ماست، پس از کنارهگیری کسانی چند، بیمی نیست..».[۵].[۶]
- در دعای روز عید فطر عبارتی با این مضمون به چشم میخورد: «بار خدایا! بر ولیّ خودت درود بفرست؛ آن ولی که منتظر فرمان توست و همواره در آرزوی گشایش کار دوستان تو در حال انتظار به سر میبرد»[۷].[۸]
- آن حضرت در دعای عارفانۀ خود میفرمایند: «پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و دوستانت را با تحقق بخشیدن به وعدههایی که به آنان دادهای گرامی دار و آنان را به آرزوهایی که داشتهاند برسان؛ زیرا که مهلت حاکمیت ستمگران در نظر ما به پایان رسیده است و ما از آنچه که خشمگین هستی، خشمگینیم و همواره در یاری حق کوشاییم. ما به صدور فرمان تو مشتاقیم و چشم به راه تحقق وعدههایی که دادهای هستیم. خداوندا! به این قیام اذن صادر کن و راههای آن را هموار ساز و تحقق شایسته آن را آسان گردان. برنامه آن را به ما بیاموز و سپاهیان و یاوران این قیام را تأیید کن. قدرت و توانایی امت را به ستمگران و زورگویان هر چه زودتر آشکار ساز و شمشیر استقامت را به سر دشمنان کینهتوز فرود آور»[۹].[۱۰]
نتیجه گیری
- بنابراین، تک تک افراد در یک امت اسلامی "منتظر" محسوب شده و خود امام منتظر بر قیامش میباشد انتظاری بزرگ و احساس مند. منتظرین همسو با امام خود با امید و استوار در متن جریانها و حوادث حضوری موثر دارند.
پاسخ تفصیلی
انتظار آرمانی
- یکی از مسائل مهم در مورد انتظار رابطۀ میان انتظارِ امام و امت است. در مسألۀ انتظار، امت همیشه در حال انتظار است و "منتظِر" است و امام که "منتظَر"[۱۱] مردم است خود نیز "منتظِر" و چشم به راه دستور قیام است تا پیام الهی برسد و رستاخیز بزرگ خویش را آغاز کند و جهان گرفتار و پر از ظلم و ستم را رهایی بخشد و عدل و داد را جهانی سازد و رسالت الهی خویش را که برای آن این همه صبر کرده است به انجام رساند. اینجاست که مینگریم انتظار امت و امام پیوند مییابد و انتظار بزرگ برای آیندهای روشن را پدید میآورد.
- انتظار، با روانها و اندیشههایی که در حال انتظارند و با شور و سوز منتظران، ارتباط دارد و عمق و گستردگی آن در همین رابطه مشخص میگردد. هر کس با پایگاه اهداف فکری و آرمانی و اهداف و امیدهایی که دارد، در انتظاری متناسب با آن اهداف و افکار به سر میبرد و هر چه هدف و آرمان والاتر و گرامیتر باشد انتظارِ تحقق و فرارسیدن آن روزگار، شورانگیزتر است. بنابر همین اصل، انسانهای بزرگ و با احساسی که در پی آرمانهای انسانی هستند و به دنبال ساختن جامعهای الهی و انسانی هستند و در فکر انسان محروم و محرومیتها و سختیها و گرفتاریهای او هستند، انتظاری به فراخور این افکار و اندیشهها دارند؛ انتظاری بزرگ و با احساس دوران و نویدبخش و در عین حال انتظاری تلخ و جانگداز، تا هر چه زودتر دورانِ آن فرارسد و این آرمان بزرگ تحقق یابد. نمونۀ واقعیِ این انسانهای بزرگ انبیاء و مصلحان بزرگ جامعههای انسانی هستند؛ آنان که به سعادت انسانها میاندیشند و همیشه در انتظار تحققِ چنین جامعهای با چنین اهدافی بودهاند و چشم به راه تحقق آرمان والای حقوق انسان و ارزش او داشتهاند و در این راه تلاشها و کوششهای فراوان کردهاند و این کوششها و تلاشهایشان هماهنگ با عظمت آرمانشان بوده است. از این رو، در تمام دوران حیات با عظمتشان و در هر مکان و با هر شرایطی زیستهاند و در انتظار تحقق این امور بودهاند تا آنجا که در راهِ رسیدن به جامعهای الهی و انسانی از جان خویش نیز گذشتهاند. پیروان آنان نیز در این انتظار با رهبرانشان همآوا بودهاند و چشم به آینده داشتهاند و پایان دوران سیاهِ درد و رنج و فقر و کمبود و نادانی را میخواستهاند[۱۲].
یگانگی انتظار امام و امت
- در دوران ما نیز انتظار امت با انتظار امام پیوند مییابد و مفهومی همانند دارد. انتظار امام که برای سامان بخشیدن به همۀ نابسامانیها در طول قرنها و عصرهاست و چشم به راه پایان خوش تاریخ؛ زیرا غیبت طولانی او برای برپایی حکومت آرمانی جامعۀ بشری است و برپاکنندۀ عدل و داد در سراسر گیتی و نگران ظلمها و بیدادها که بر فرد فرد انسانها میرود. او که در دوران طولانی زندگی خویش و از نخستین لحظات غیبت خویش تاکنون (و تا آیندهای که جز خدا مرز پایانی آن را کسی نمیداند)، با حساسترین قلب، غمهای بزرگ بشریت را احساس کرده است و از اندوهها بزرگ و فراوانی که جامعه بشری را فرا گرفته، اندوهگین گشته و از ظلمها و ستمهایی که بر انسانهای مظلوم روا داشته میشده، رنج برده است و ماتم بیخانمانیها را داشته و با قلب مهربان خویش طعم تلخ تمامی ظلمها، تبعیضها و تحمیلها و... را بر بشریت چشیده است، در چه انتظاری به سر میبرد؟[۱۳]
- امام مهدی (ع) میداند با قیام خود، چه حوادثی پدید میآید و چه دگرگونی و تحولی در زندگی رخ میدهد و انسانها به چه آسایشی دست مییابند و رنجها و دردها، ظلمها و ستمها، تحمیلها و تبعیضها، محرومیتها و گرسنگیها، و گمراهیها و نابسامانیها پایان رهایی میپذیرد، پس هر لحظه در انتظارِ به وقوع پیوستن این رهآوردهای مهم و رهاییبخش است. انسانِ منتظر نیز در دوران غیبت احساسی چون امام خویش دارد و چون او میاندیشد و همانند پیشوای خود در انتظاری احساس مند به سر میبرد. با چنین انتظاری، با امام خویش همسو و همجهت و همدل میگردد و با احساس و درکِ سوزها و شورهای امام به او نزدیک میشود. اگر از این سوزها و رنجها غفلت کند و چشم به راهِ سرزدن آخرین اُفق نباشد، از آرمانهای امام خود بیگانه است و از راه و کار و هدفهای او فاصله دارد. پس انتظار و امید به آیندهای روشن و به سود بشریت مظلوم و حیات دوبارۀ دین خدا، نقطۀ یگانگی انتظار امام و امت است. حضور در متن جریانها و حوادث پیش از ظهور است که مایۀ یادآوری هدفها و آرمانهای امام موعود (ع) و زمینۀ آگاهی و هوشیاری است و کنارهگیری از مسائل جامعه و یأس و بدبینی نسبت به فرجام شایستۀ انسان، رویگردانی از حالت سازندۀ انتظار و امید است و این خاستگاه و زمینۀ اصلی غفلت و بیخبری و بیتفاوتی نسبت به حوادث پیش از ظهور است. همان حوادثی که امام غایب نگران آنهاست و از آنها سخت غمگین میگردد و آرزوی آن را دارد که هر چه زودتر قیام کند و به این تباهیها و فسادها پایان بخشد. پس منتظران راستین چگونه میتوانند نسبت به این حوادث و جریانها که قلب امام را میآزاد و او را سخت میرنجاند بیتفاوت باشند و خود را منتظر واقعی آن امام بزرگ نیز بدانند؟[۱۴]
- با توجه به این اصل است که جامعۀ منتظر باید همانند امام خود، دارای انتظاری با احساس و بزرگ باشد، که تمام دردها و رنجها و محرومیتها و نابسامانیها و... را در درون خویش احساس کند و برای برطرف کردن آنها اقدام نماید و هیچ مانعی هر چند بزرگ و یأسآفرین او را مأیوس و ناامید نسازد و از اقدام و حرکت باز ندارد و چون امام خود استوار و تزلزلناپذیر بایستد و با هر ناهنجاری و نامردمی بستیزد و ستمگران سیاسی و اقتصادی و نظامی را سرجایشان بنشاند و زمینهساز گسترش عدل جهانی و نهایی گردد[۱۵].
- منتظران راستین امام باید از این صلابت و استواری امام، استواری و نستوهی بیاموزند و همانند رهبر خویش از قدرتهای بزرگ نظامی و سیاسی و اقتصادی نهراسند و با امید و توجه به قدرت الاهی در مقابل طاغوتیان و ستمکاران بایستند، تا با آن کانون بیکران معنویت و قدرت الهی پیوند روحی و قلبی بیابند و از او نیرو بگیرند و در برابر هیچ حادثه ناهنجاری دچار یأس و شکست نگردند و خصلت والای انتظار و امید را از دست ندهند، زیرا آن امام استوار و نستوه چنین میفرماید: «به یقین خدا با ماست، پس نیازی به دیگری نیست، و حق با ماست، پس از کنارهگیری کسانی چند بیمی نیست..».[۱۶].[۱۷]
- در دعای روز عید فطر عبارتی با این مضمون به چشم میخورد: «بار خدایا! بر ولیّ خودت درود بفرست؛ آن ولی که منتظر فرمان توست و همواره در آرزوی گشایش کار دوستان تو در حال انتظار به سر میبرد»[۱۸].[۱۹]
- آن حضرت در دعای عارفانۀ خود میفرمایند: «پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و دوستانت را با تحقق بخشیدن به وعدههایی که به آنان دادهای گرامی دار و آنان را به آرزوهایی که داشتهاند برسان؛ زیرا که مهلت حاکمیت ستمگران در نظر ما به پایان رسیده است و ما از آنچه که خشمگین هستی، خشمگینیم و همواره در یاری حق کوشاییم. ما به صدور فرمان تو مشتاقیم و چشم به راه تحقق وعدههایی که دادهای هستیم. خداوندا! به این قیام اذن صادر کن و راههای آن را هموار ساز و تحقق شایسته آن را آسان گردان. برنامه آن را به ما بیاموز و سپاهیان و یاوران این قیام را تأیید کن. قدرت و توانایی امت را به ستمگران و زورگویان هر چه زودتر آشکار ساز و شمشیر استقامت را به سر دشمنان کینهتوز فرود آور»[۲۰].[۲۱]
نتیجه گیری
- بنابراین، تک تک افراد در یک امت اسلامی "منتظر" محسوب شده و خود امام منتظر بر قیامش میباشد انتظاری بزرگ و احساس مند. منتظرین همسو با امام خود با امید و استوار در متن جریانها و حوادث حضوری موثر دارند.
پانویس
- ↑ «منتظِر» اسم فاعل است به معنی کسی که در انتظار چیزی یا امری باشد و «منتظَر» اسم مفعول است به معنی کسی با امری که مورد انتظار واقع شود.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸؛ عبدیپور، حسن، تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعهشناسی، انتظار موعود، ص۲۳۳.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸؛ عبدیپور، حسن، تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعهشناسی، انتظار موعود، ص۲۳۳.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸؛ عبدیپور، حسن، تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعهشناسی، انتظار موعود، ص۲۳۳.
- ↑ «لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ یُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا»؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸.
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَکَ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِکَ»؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۱۷.
- ↑ ر.ک: نجفی لیواری، مریم و محمدنیا گالشکلامی، نرگس، واکاوی شاخصههای الگوی خانواده منتظر، ص۷۴.
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَکْرِمْ أَوْلِیَاءَکَ بِإِنْجَازِ وَعْدِکَ وَ بَلِّغْهُمْ دَرْکَ مَا یَأْمُلُونَ مِنْ نَصْرِکَ وَ اکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ الْخِلَافَ عَلَیْکَ وَ تَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلَی رُکُوبِ مُخَالَفَتِکَ»؛ بحارالانوار، ج۸۵، ص۲۳۳.
- ↑ ر.ک: نجفی لیواری، مریم و محمدنیا گالشکلامی، نرگس، واکاوی شاخصههای الگوی خانواده منتظر، ص۷۴.
- ↑ «منتظِر» اسم فاعل است به معنی کسی که در انتظار چیزی یا امری باشد و «منتظَر» اسم مفعول است به معنی کسی با امری که مورد انتظار واقع شود.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸؛ عبدیپور، حسن، تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعهشناسی، انتظار موعود، ص۲۳۳.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸.
- ↑ «لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ یُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا»؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.
- ↑ ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۵۳؛ مهدیزاده، عنایتالله، انتظار فرج، ص ۳۲۸.
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَکَ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِکَ»؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۱۷.
- ↑ ر.ک: نجفی لیواری، مریم و محمدنیا گالشکلامی، نرگس، واکاوی شاخصههای الگوی خانواده منتظر، ص۷۴.
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَکْرِمْ أَوْلِیَاءَکَ بِإِنْجَازِ وَعْدِکَ وَ بَلِّغْهُمْ دَرْکَ مَا یَأْمُلُونَ مِنْ نَصْرِکَ وَ اکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ الْخِلَافَ عَلَیْکَ وَ تَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلَی رُکُوبِ مُخَالَفَتِکَ»؛ بحارالانوار، ج۸۵، ص۲۳۳.
- ↑ ر.ک: نجفی لیواری، مریم و محمدنیا گالشکلامی، نرگس، واکاوی شاخصههای الگوی خانواده منتظر، ص۷۴.