بحث:انتظار قلبی به چه معناست؟ (پرسش)
نویسنده: آقای پورانزاب
پاسخ اجمالی
چیستی انتظار قلبی
- انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آن آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، استفاده میشود لذا هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر میشود[۱]. انتظار حالتی قلبی و نفسانی است که وقتی شدت یافت و عمق و غنا پیدا کرد از قلب به اعضا و جوارح سرازیر میشود و آثار خود را در عمل نشان میدهد و روشن است، انتظار مورد نظر پیشوایان معصوم همان انتظار عمق و غنا یافته است که موجب تلاش و مجاهدت منتظر میشود. اینرا میتوان از پاداشهایی که برای انتظار ذکر شده دریافت. به عنوان نمونه در روایات چنین وارد شده است، منتظران امام مهدی(ع) همچون مجاهدان در رکاب پیامبر گرامی اسلاماند روشن است انتظاری که تنها در مرحلۀ قلب باشد و جز تأسف و اندوه قلبی اثر دیگری نداشته باشد و باعث دست روی دست گذاشتن و گوشهگیری و عزلت گردد، نسبتی با جهاد ندارد و نمیتواند ثواب مجاهدت در رکاب پیامبر را داشته باشد[۲].
درجات انتظار قلبی
- انتظار قلبی دارای درجات سهگانه است:
- درجۀ اول: یقین داشته باشد ظهور آن حضرت حق است و واقع خواهد شد و آن وعدۀ الهی است که تخلفی در آن نیست، و هر قدر هم در تحقق آن تأخیر شود، مایوس و ناامید نمیگردد و منکر اصل آن نمیشود. این درجه واجب است و حقیقت ایمان به آن بستگی دارد و نبود آن در باطن امر موجب کفر و ضلالت است؛ اگر چه به حسب ظاهر محکوم به احکام اسلام باشد، زیرا انکار امر امامت است، هر چند در ظاهر اقرار به توحید و رسالت دارد[۳].
- درجۀ دوم: ظهور را موقت به وقت خاصی نداند که قبل از آن، مأیوس از وقوع شود. این درجه نیز واجب است، منتها به گونه ای که اگر نباشد موجب فسق است و آن یأسی است که حرام است و از آن نهی شده است[۴].
- درجۀ سوم: بر حسب آنچه در روایات است: «هر صبح و شام منتظر فرج باشید»[۵]؛ «یَأْتِی بَغْتَةً...»؛ «او همچون شهاب فروزانی ناگهان خواهد آمد»[۶] و امثال اینها؛ در هر حال و هر زمانی باید منتظر بود، یعنی امید وقوع آن را داشت. این درجه مقتضای کمال ایمان است و نبود آن موجب نقصان در ایمان است؛ پس لازمۀ کمال ایمان مؤمن است[۷].
- پس انتظار قلبی کامل به این حاصل میشود، شخص مؤمن در هیچ حالی از حالات و هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکانها از یاد امامش و انتظار قدوم مبارکش خالی و فارغ نباشد، بلکه اگر در مجالس و محافل مردم هم حاضر میشود و با اهل عالم گفتگو میکند، قلبش پیش امام(ع) باشد و به انتظار او و خیال او و شوق وصال او باشد. مثل شخصی که اولادش منحصر است به یک نفر و آن یک نفر هم به جمیع کمالات آراسته است و وجودش انواع و اقسام فوائد و منافع را برای این شخص داشته باشد و به سفری رفته باشد و این پدر از جا و منزل او خبر نداشته باشد، آیا یک ساعت از خیال او بیرون میرود؟ یا آنکه از جستجوی او تغافل میکند؟ حاشا و کلاً! بلکه شب و روز، بلکه در تمام ساعات و حالات و حرکات و سکنات، محبوب او پیش نظر او ممثّل است و همین که انتظار قلبی به این درجه از کمال رسید، آثار ظاهریۀ او هم به درجۀ کمال میرسد[۸].
- بنابراین انتظار قلبی و لفظی آسان است و غالبا هم انجام میشود. کسی که چنین انتظاری دارد باید هم آماده بشود و هم آماده بکند. باید از نظر روحیات، ایمان، اعمال و عقیده هم دیگران را آماده کند[۹].
دلایل کاملتر بودن انتظار عملی از انتظار قلبی
- باید توجه داشت بالاترین اعمال شیعه انتظار عملی است[۱۰] و بنابر دلایل زیر، مقصود از انتظار فرج انتظار قلبی صرف، نیست:
- در روایات وارده از رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) از انتظار فرج به عنوان افضل اعمال تعبیر شده است و این ظهور در انتظار عملی دارد؛ زیرا انتظار قلبی صرف را نمیتوان عمل نامید[۱۱].
- بدون تردید در مقایسه بین انتظار قلبی و انتظار عملی نمیتوان انتظار قلبی صرف را افضل از انتظار عملی که متضمن انتظار قلبی است، دانست. بنابراین آنچه با "افضل اعمال" بودن تناسب دارد، انتظار قلبی صرف نیست، بلکه انتظار عملی است که جامعتر و فراگیرتر از انتظار قلبی صرف است. نتیجه اینکه آنچه از روایت «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ» فهمیده میشود انتظار عملی است نه مجرّد انتظار قلبی.
- اگر مقصود از روایت «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ» را صرفاً انتظار قلبی فرض کنیم با مسلّمات شریعت اسلام و آیات و روایات منافات خواهد داشت. این خود دلیل روشنی بر این حقیقت است که انتظار قلبی صرف، مراد نیست. اعمال بسیاری وجود دارند که قطعاً از انتظار قلبی مجرد، افضل و بالاترند[۱۲].
بند تفصیلی ندارد
پانویس
- ↑ ر.ک: بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۳۰.
- ↑ ر.ک: آیتی، نصرتالله، مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت.
- ↑ ر.ک: فقیه ایمانی، محمد باقر، لواءالانصار، ص؟؟.
- ↑ ر.ک: فقیه ایمانی، محمد باقر، لواءالانصار، ص؟؟.
- ↑ «توَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۳۳، ح۱.
- ↑ «کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۲.
- ↑ ر.ک: فقیه ایمانی، محمد باقر، لواءالانصار، ص؟؟.
- ↑ ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، چشم روشنی منتظران، ص؟؟.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، خبرگزاری رسمی حوزه.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، خبرگزاری رسمی حوزه.
- ↑ مگر اینکه لفظ عمل، مجازاً به معنی انتظار قلبی به کار رود که آن هم احتیاج به قرینه و دلیل دارد؛ زیرا مجاز، برخلاف اصل است.
- ↑ ر.ک: اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص۸۹ـ۹۲.
پاسخ آقای محسن میر باقری:
- انتظار سه مرحله دارد:
- مرحله اول فکری و اعتقادی، مرحله دوم قلبی و مرحله سوم عملی است. مرحله اعتقادی اینگونه است که ما با عقل و اعتقاد در انتظار آیندهای هستیم که رحمت الهی در عالم جاری میشود که تحت ولای حضرت مهدی(ع) است. ما شیعیان معتقد به منتظر حضرت هستیم و اگر شیعیان بگویند ما منتظر هستیم دروغ نیست، چون بخشی از این امر به اعتقادات ما باز میگردد. در انتظار مرحله انتظار اعتقادی داریم.
- مرحله دوم انتظار حسی و قلبی است، انتظاری که قلب فرد برای امام زمان بتپد و منتظر حقیقتی باشد. انسانی که اعتقاد قلبی دراد حال و هوایش با دیگر افراد فرق دارد. بر هیمن اساس کسی انتظار حسی و قلبی دارد که دلش وابسته به امام زمان(ع) باشد و دلشوره داشته باشد. آنچه مسلم است این است که همه ما در اعتقاد، منتظر حضرت مهدی(ع) هستیم، اما کسی نمیتواند ادعا کند که انتظارش قلبی است. لازمه انتظار قلبی، دلدادگی است و لازمه دلدادگی به خدا، حضرت مهدی(ع) و برنامههای خدایی دل ندادگی به دنیا است پس کسی که شیفته دنیا باشد نمیتواند دلداده و منتظر حقیقی باشد. اینکه از فضائل انتظار برای ظهور حضرت مهدی(ع) گفته میشود که فرد منظر همچون کسی است که در خیمه امام حسین (ع) باشد، شاید در مرحله انتظار قلبی شکل میگیرد.
- مرحله سوم انتظار عملی است که کسی که انتظار قلبی داشته باشد در مرحله عمل باورش را به نمایش میگذارد یعنی در عمل شور و هیجانی دارد. منتظر واقعی کسی است که این سه مرحله را با هم داشته باشد و دلداده حضرت مهدی(ع) باشد. ما از دنیا استفاده میکنیم، اما نباید محو و وابسته به آن شویم.