وقف

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل وقف (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

وقف: به معنای توقف، ایستادن، نگه داشتن. در اصطلاح دینی اگر مال و زمین و وسیله‌ای را برای استفاده خاصی تعیین کنند و منافع آن را در جهت خاصی مقرر کنند، "وقف" نامیده می‌‌شود، مثل آنکه مدرسه‌ای را وقف طلاب علوم دینی می‌کنند، یا قرآن و کتابی را وقف یک حرم یا مسجد می‌‌کنند، یا درمانگاهی را وقف استفاده فقرا می‌‌کنند. وقف، کاری بسیار پسندیده است و ثواب بسیار دارد و سبب می‌‌شود که تا سال‌های سال، به مردم خیر و بهره برسد. مال یا زمینی را که وقف کرده باشند "موقوفه" و کسی را که آن را وقف کرده "واقف" می‌نامند. کسی باید متولی و عهده‌دار موقوفات و ادارۂ صحیح آن‌ها باشد. مال وقف تنها در همان مسیری که تعیین شده باید مصرف شود و استفاده شخصی از آن جایز نیست. اداره‌ای که به امور موقوفات رسیدگی می‌‌کند "اوقاف" نام دارد. بسیاری از زمین‌ها و املاک، وقف بعضی حرم‌ها و امامزاده‌ها یا مساجد و حوزه‌ها می‌‌شوند و درآمدهای آن‌ها به عنوان بودجه و پشتوانه مخارج این مراکز قرار می‌‌گیرد. حضرت علی(ع) تعداد بسیاری نخلستان کاشت و چاه کند و آن‌ها را وقف فقرا نمود. وقف در اصطلاح علم تجوید، به معنای ایستادن، نفس کشیدن و توقف کردن بر روی یک کلمه در تلاوت آیات قرآن و وصل نکردن به کلمه یا آیه بعدی است. وقف، یک اصطلاح اعتقادی هم دارد، برای توضیح، به "واقفیه" نگاه کنید[۱].

مقدمه

  • وقف، در لغت به معنای ایستادن و توقف کردن[۲] و در اصطلاح، به معنی حفظ اصل مال و قراردادن منافع آن برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه با حفظ شرایطی خاص است[۳][۴].
  • در اسلام، منابع مالی متعددی معین شده است تا بستر زندگی تمامی مسلمانان و همه کسانی که رفاه لازم را ندارند، فراهم شود؛ از این منابع می‌توان به خمس، زکات، صدقات، وقف، هبه و... اشاره کرد. وقف یا حبس نیز یکی از این منابع و از مستحبات اسلام است. وقف، عملی صالح و باقی و مصداق روشنی است از تعاون، و انفاقی، عاری از منت و احسانی خالی از اذیت است که تحقیر شخصیت دیگران را در پی ندارد و تصدّقی دائمی و بی‌ریا و دادن وامی است بدون اضطراب باز پرداخت و تعدیل ثروت با رضا و رغبت است که با انجام آن با جمع‌آوری مال و بروز اختلافات طبقاتی به طور معقول مبارزه می‌شود[۵].

نخستین وقف در اسلام‌

باغ‌های هفت گانه (مخیریق)

دیگر موقوفات پیامبر اکرم(ص) ‌

پیامبر(ص) و تشویق اصحاب به انجام وقف

ثبت اوقاف‌

علی(ع) شاگرد بارز مکتب نبوی(ص)

  • امیر المؤمنین علی(ع) شاگرد ممتاز مکتب نبوی(ص) است. ایشان درس انفاق و وارستگی را به خوبی از محضر رسول خدا(ص) آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره می‌کنیم:‌ از موقوفات علی(ع) "عین ابی نیزر" است؛ این چاه پر آب که آن حضرت آن را به دست خود در منطقه "ینبع" در مدینه احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش می‌توانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما امیرالمؤمنین(ع) به محض حفر این چاه با کمال اخلاص فرمود: "خدا را گواه می‌گیرم که این چشمه را صدقه (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمی‌طلبید و برای آن، وقف نامه‌ای نوشته، آن را برای فقرای مدینه، در راه ماندگان و... وقف کرد[۵۳]. وقف منزل خویش در محله بنی‌زریق نیز از دیگر موقوفات علی(ع) در مدینه بود[۵۴][۵۵].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۵.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۵۹ و خلیل بن أحمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۲۲۳.
  3. محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج ۳، ص ۲۸۹؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۳، ص ۱۵۲ و محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۱، ص ۷.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
  5. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
  6. ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.
  7. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
  8. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
  9. وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.
  10. المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.
  11. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳-۴۲۴.
  12. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.
  13. الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.
  14. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴.
  15. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.
  16. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.
  17. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴-۴۲۵.
  18. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.
  19. عوالی، منطقه‌ای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).
  20. ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان ، ج۴، ص۳۸۳)
  21. دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان ، ج۵، ص۲۳۴)
  22. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.
  23. موضعی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)
  24. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.
  25. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.
  26. المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.
  27. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲،‌ ص۲۹۹.
  28. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵.
  29. السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.
  30. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵-۴۲۶.
  31. وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.
  32. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
  33. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
  34. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  35. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  36. «إِذَا مَاتَ‌ ابْنُ‌ آدَمَ‌ انْقَطَعَ‌ عَمَلُهُ‌ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ»؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.‌
  37. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
  38. «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
  39. بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.
  40. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶-۴۲۷.
  41. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.
  42. المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.
  43. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۷-۴۲۷.
  44. صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.
  45. البته عده‌ای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم(ص) بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)
  46. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  47. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.
  48. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  49. تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۳۸۰ - ۳۸۱.
  50. مسعودی، التنبیه و الاشراف ص ۲۴۵ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۶۲۶.
  51. التنبیه الاشراف، ص ۲۴۵.
  52. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
  53. معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.
  54. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.
  55. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۹.