بحث:رجعت

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

از موضوعات اعتقادی شیعه، عقیده به رجعت است، به معنای بازگشت به دنیا پس از مرگ و قبل از قیامت. رجعت تاریخی به معنای عدول از ارزش‌های مکتبی نیز وجود دارد که اشاره خواهد شد. رجعت به معنای حیات دوباره، مخصوص بعضی از افراد است نه امری همگانی. کسانی همچون پیامبر، امامان و بعضی از شیعیان ائمه، پس از ظهور امام زمان(ع) زنده می‌شوند و به صحنۀ دنیا برمی‌گردند. اصل آن از اعتقادات مورد اتّفاق و محکم شیعه است، هرچند در جزئیات و کیفیّت و زمان آن اختلاف نظر است. برخی در اثبات آن به آیاتی از قرآن استدلال کرده‌اند که شاهدی بر زنده شدن دوبارۀ انسان در همین دنیا و پیش از برپایی قیامت است، مثل آیات ﴿﴿وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ*حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ*وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ[۱]، ﴿﴿أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ[۲] ، ﴿﴿الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۳] و ﴿﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ*ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ*وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ[۴] براساس این عقیده، گاهی به شیعه، "رجعیّه" هم گفته شده است. شیخ مفید می‌گوید: خداوند، کسانی را از مردگان به همین صورت دنیایی‌شان به دنیا برمی‌گرداند، بعضی را عزت می‌بخشد، برخی را خوار می‌کند، اهل حق از اهل باطل و مظلومین از ظالمین انتقام می‌گیرند و این هنگام قیام مهدی آل محمّد است. اهل رجعت، یا در ایمان و عمل صالح، رتبه‌ای بسیار بالا دارند که خداوند دولت حق را به آنان نشان می‌دهد، یا در فساد و گمراهی و ظلم به اولیای خدا و انجام گناهان به حدّ بالا رسیده‌اند که خدا از آنان انتقام می‌گیرد. هردو گروه پس از آن می‌میرند تا در رستاخیز عمومی دوباره برای ثواب و عقاب زنده شوند. قرآن و روایات بسیار بر این موضوع دلالت می‌کند و امامیه بر این عقیده اتفاق نظر دارند.[۵] دشمنان شیعه، عقیده به رجعت را حمل بر "تناسخ" کرده‌اند که چنین نیست. بعضی از بزرگان دربارۀ رجعت، آراء عرفانی خاصّی دارند. تألیفات مستقلی نیز دربارۀ این موضوع اعتقادی شیعه نگاشته شده است(...). امام صادق(ع) فرمود: لیس منّا من لم یؤمن برجعتنا...[۶] کسی که ایمان به رجعت ما نداشته باشد از ما نیست. در دعاها و زیارت‌های متعددی نیز بحث رجعت مطرح است. در زیارت جامعه تعبیر «مؤمن بإیابکم مصدّق برجعتکم» آمده است و درخواست رجعت و بازگشت به دنیا در دولت امام زمان(ع) در زیارتهای فراوانی آمده است، همچون أحیانی فی رجعتکم[۷] از این رجعت در روایات با عنوان "یوم الکرّه" هم یاد شده و فرموده‌اند: أیّام اللّه ثلاثة: یوم الظّهور و یوم الکرّة و یوم القیامة[۸] رجعت، معنای دیگری هم دارد، یعنی واپس‌گرایی، ارتجاع، بازگشت به ایّام و فرهنگ جاهلیّت که پس از پیامبر اتفاق افتاد و نوعی ارتداد به شمار می‌رود (در مدخل ارتداد سیاسی از این نوع رجعت بحث شده است، مراجعه کنید.) احیای دوبارۀ اشرافیت جاهلی و روی آوردن مسلمانان به دنیادوستی و تجمّل‌پرستی و قومیّت‌گرایی و به تعبیر قرآن، "تولّی (پشت‌کردن) و انقلاب علی عقب" از اینگونه رجعت است و عامل پیدایش آن در یک امت، گاهی عوامل ساخته نشده و غیر مهذّب است، گاهی عناصر نفوذی و منافق، گاهی هم به خاطر ریشه‌دار بودن عقیده و عادات قدیم است. قرآن از تلاش کفّار و اهل کتاب برای بازگرداندن مؤمنین به کفر و دست کشیدن از دین و روی آوردن به نیاکان جاهل و مشرک سخن می‌گوید. متأسفانه پس از رحلت پیامبر، مرام اصیل اسلامی به سبب کنار گذاشتن اهل بیت پیامبر از سوی رجعت‌طلبان، درهم ریخت و اشرافیت جاهلی حیات دوباره یافت و دین به صورت دستاویزی برای حکومت‌ها درآمد و خلافت به سلطنت تبدیل شد و آن روحیۀ سلحشوری و قهرمانی در دفاع از اسلام و قرآن، به دنیاخواهی، زراندوزی، صرّافی، قدرت‌طلبی، شهوت‌رانی و قومیّت عربی تغییر یافت و حقیقت مغلوب گشت و فریب، غالب. و این رجعت سیاه و تلخ، حرکت اسلام را از اهداف اصلی‌اش بازداشت.[۹].




  • واژه رجعت در لغت به معنای "بازگشت" است؛ یعنی برگشتن به جایی که پیش‏تر آن‏جا بوده است[۱۰][۱۱].
  • معنای اصطلاحی رجعت عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان: مؤمنان محض و کافران محض - به همان صورت‏‌هایی که در گذشته بودند[۱۲]- به دنیا پس از ظهور حضرت مهدی(ع) و پیش از قیامت[۱۳]، تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد گردند و کافران از ذلت و حقارت ستمگران متألم شوند[۱۴][۱۵].
  • البته برخی رجعت را به ظهور حضرت مهدی(ع) و بازگشت دولت آل محمد(ع) تأویل کرده و بازگشت امامان(ع) را با بدن‌‏های ظاهری خود منکر شده‏‌اند[۱۶]. در ردّ این قول جهاتی ذکر شده است:
  1. روایات متواتر به بازگشت جسمانی امامان(ع) و رجعت‏‌کنندگان تصریح کرده است و قابل تأویل نیست.
  2. رجعت‌‏هایی که در امت‌‏های گذشته صورت گرفته و در روایات و آیات به آن‏ها اشاره شده و شیعه آن‏ها را نیز دلیل بر مدعای خود قرار داده است، به صورت بازگشت مردگان با همان جسم‌‏های گذشته ایشان بوده است[۱۷].
  • از روایات معصومان(ع) استفاده می‌‏شود اعتقاد به رجعت در مجموعه اعتقادات شیعه، از مرتبه والایی برخوردار است؛ تا جایی که برخی از این احادیث، منکران رجعت را از دایره تشیع خارج می‌‏داند[۱۸].
  • یکی از این روایات سخن امام صادق(ع) است که فرمود: "از ما نیست کسی که به بازگشت ما باور نداشته باشد"[۱۹]. در روایتی دیگر نیز آن حضرت اعتقاد به رجعت را یکی از شرایط ایمان دانسته، فرموده است: "هرکس به هفت چیز بارورمند باشد، از جمله مؤمنان است یکی ... و ایمان به رجعت"[۲۰][۲۱].
  • از این‌‏رو عده فراوانی از علمای شیعه، اعتقاد به رجعت را از ضروریات مذهب دانسته‌‏اند. عده اندکی نیز که از ضروریات ندانسته‌‏اند، انکار آن را جایز نشمرده‌‏اند[۲۲]. البته افراد بسیار اندکی از شیعیان نیز رجعت را انکار کرده‌‏اند[۲۳][۲۴].
  • البته بر خلاف عقیده شیعه، اهل سنت عقیده به رجعت را خلاف عقاید اسلامی می‌‏دانند و آن را هیچ نمی‌‏پسندند. نویسندگان و شرح حال‏‌نویسان آنان، معتقدان به رجعت را طعن و ردّ کرده و آن را نشانه طرد روایت راوی می‌‏دانند[۲۵].
  • در میان اهل سنت افراد بسیار اندکی هستند که به رجعت شماری از افراد - از جمله اصحاب کهف در عصر ظهور مهدی(ع)- اشاره کرده‏‌اند[۲۶][۲۷].
  • معتقدان به رجعت برای اثبات این اعتقاد خود، از آیات و روایات فراوانی بهره برده و این آیات و روایات را به طور عمده به دو دسته تقسیم کرده‌‏اند:
  • دسته نخست، آیات و روایاتی است که سخن از وقوع رجعت در امت‏‌های گذشته دارد.
  • دسته دوم، آیات و روایاتی که به اعتقاد ایشان دلالت بر وقوع آن در آخر الزمان و هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) دارد[۲۸].

آیات‏

  • از آن‏جایی که قرآن، اساسی‏‌ترین منبع برای اثبات حقایق دینی است، در مسأله رجعت نیز نخستین منبع و اصلی‏‌ترین آن‏ها است. این آیات به دو دسته تقسیم شده است: آیات مبنی بر وقوع رجعت میان اقوام و ملل گذشته‏ از جمله آیه‏‌ای که بر زنده شدن هفتاد تن از یاران حضرت موسی(ع) دلالت دارد. خداوند سبحانه و تعالی در این ‏باره فرموده است:﴿﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۲۹] این آیه به نظر عموم مفسران شیعه و اهل سنت، در مردن و زنده‏ شدن صراحت دارد[۳۰]. همچنین آیه﴿﴿ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ [۳۱] و آیه ﴿﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ [۳۲] بر زنده شدن عده‌‏ای دیگر از مردگان دلالت دارد. بزرگان علمای شیعه، پس از ذکر آیات بالا، به روایات فراوانی از رسول گرامی اسلام(ص) استدلال کرده‏‌اند، با این محتوا که: "هرچه در امت‏‌های گذشته رخ داده است مو به ‏مو در امت من نیز اتفاق خواهد افتاد"[۳۳]. این مجموعه روایات، بیش از آن‏که در جوامع روایی شیعه ذکر شده باشد، در کتاب‏‌های اهل سنت آمده است[۳۴][۳۵].
  1. آیات تأویل شده به رجعت در آخر الزمان: از روایات معصومان(ع) استفاده می‌‏شود برخی از آیات قرآن به رجعت در زمان ظهور حضرت مهدی(ع)‏ تأویل می‏‌شود؛ از جمله این آیه: ﴿﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ[۳۶]. ذیل این آیه روایات فراوانی از امامان معصوم(ع) وارد شده که گویای بازگشت انسان‏‌هایی در عصر ظهور حضرت مهدی(ع)‏ است. و این گونه استدلال شده که در آیه، به برانگیخته شدن عده‌‏ای محدود اشاره شده است؛ در حالی که در قیامت، همه انسان‌‏ها محشور می‌‏شوند. به علاوه، سیاق آیات در مقام بیان رخدادهایی است که در دنیا و پیش از قیامت است و پس از چند آیه، حوادث مربوط به قیامت را بیان کرده است[۳۷][۳۸]..

آثار اعتقاد به رجعت‏

  • همان‌‏گونه که انتظار فرج که عبادتی بس بزرگ است نقش مهمّ و بسزایی در پویایی و تحرک جامعه ایفا می‌‏کند، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه حضرت مهدی(ع)‏ نیز می‏‌تواند نقش مهم و سازنده‏‌ای در شادابی دینی و امید به حضور در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)‏ داشته باشد؛ چرا که انسان، با دیدن افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) سپری کرده‏‌اند و آن‏گاه بدون درک ظهور از دنیا می‌‏روند، دچار سرخوردگی شده و حتی در مقام انتظار نیز دچار ناامیدی خواهد شد و اگر بداند هنگام ظهور- در صورت دارا بودن شرایط ویژه‏‌ای- امکان بازگشت او به زندگی دنیایی و حضور در محضر واپسین امام(ع) وجود دارد، در امیدواری او نقش بسیاری خواهد داشت[۶۱].
  • افزون بر آن، در روایات آمده است: یک گروه از رجعت‌‏کنندگان، کسانی هستند که دارای ایمان خالص هستند؛ شخص علاقه‌‏مند به درک محضر واپسین حجت الهی، نهایت تلاش خود را به کار خواهد بست تا به درجات بالای ایمان رسیده و در شمار رجعت‌‏کنندگان باشد و همچنین در روایات فراوانی مداومت بر دعاها و انجام کارهایی برای بازگشت هنگام حکومت حضرت مهدی(ع)‏ سفارش شده که خود نیز جنبه عبادی داشته و در تکامل روح انسان بسیار مؤثر است[۶۲].
  1. سوره انبیا آیه۹۵تا۹۷
  2. سوره یس آیه۳۱
  3. سوره مومنون آیه۱۱
  4. سوره ص آیه۴۱تا۴۳
  5. اوائل المقالات، شیخ مفید، ص ۷۷(چاپ کنگرۀ هزاره شیخ مفید) ، حق الیقین، سیّد عبد اللّه شبّر، ج ۲ ص ۴
  6. بحار الأنوار، ج ۱۰۰ ص ۳۲۰
  7. برای مطالعه دربارۀ آن ر. ک: «بحار الأنوار» ، ج ۵۳(باب الرجعه) و ج ۲۵ ص ۱۰۸، «دائرة المعارف تشیّع» ، ج ۸ ص ۱۸۰، فصلنامۀ «وقف، میراث جاویدان» شمارۀ ۱۳ ص ۱۰۸ مقالۀ «رجعت در اندیشۀ شیعی» محمّد هادی معرفت و منابعی که در متن کتاب نام آنها برده شد
  8. المیزان، ج ۲ ص ۱۱۲
  9. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۸۲.
  10. ر. ک: العین؛ مفردات الفاظ القرآن و ...
  11. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  12. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۷
  13. شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۲۹
  14. سیّد مرتضی، الرسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵؛ محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۴
  15. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  16. ر. ک: سیّد محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص ۸۵۹
  17. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  18. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  19. " لَيْسَ‏ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ‏ يُؤْمِنْ‏ بِكَرَّتِنَا ‏‏"، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸
  20. " مَنْ‏ أَقَرَّ بِسَبْعَةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ‏ ... وَ الْإِيمَانِ بِالرَّجْعَةِ ‏‏"؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۴۰
  21. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  22. شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریه، ص ۲۵۰؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، مقصد نهم؛ شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۷؛ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۷۹
  23. محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقه‏های اسلام، ص ۱۱۱
  24. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  25. محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۱۲۰
  26. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۵، ص ۲۵۳؛ تیسیر التفسیر، ج ۷، ص ۳۶۸
  27. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  28. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  29. و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمی‌آوریم و در حالی که خود می‌نگریستید آذرخش شما را فرا گرفت.باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید؛ سوره بقره، آیه: ۵۵- ۵۶.
  30. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱- ۲، ص ۲۵۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۴۶؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، ص ۴۰۳؛ مدارک التنزیل، ج ۱، ص ۵۳
  31. و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان می‌کردید آشکار کرد. باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید؛ سوره بقره ، آیه: ۷۲- ۷۳.
  32. آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۳.
  33. " يَكُونُ‏ فِي‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ كُلُ‏ مَا كَانَ‏ فِي‏ الْأُمَمِ‏ السَّالِفَةِ حَذْوَ النَّعْلِ‏ بِالنَّعْلِ‏ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّة‏‏"، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۳، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۹
  34. تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۵۱؛ ج ۴، ص ۴۹۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۱، ص ۲۱۸؛ السنه للمروزی، ج ۱، ص ۱۸.
  35. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  36. و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دسته‌ای از آنان را که نشانه‌های ما را دروغ می‌شمردند گرد می‌آوریم و آنگاه آنان را به هم می‌پیوندند؛ سوره نمل، آیه: ۸۳.
  37. طبرسی، مجمع البیان؛ ج ۷- ۸، ص ۳۶۶؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۵۷۰
  38. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  39. شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰
  40. " أَيَّامُ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ‏ يَقُومُ‏ الْقَائِمُ‏ وَ يَوْمَ‏ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ‏‏"، شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸
  41. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲
  42. مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۷
  43. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۰۷
  44. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  45. شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸
  46. بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه: ۸۵.
  47. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۴۷
  48. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  49. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱
  50. مصباح المتهجد، ص ۵۴۳
  51. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳
  52. مصباح المتهجد، ص ۷۳۰
  53. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۵۹
  54. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  55. سید مرتضی، رسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵
  56. طبرسی، مجمع البیان، ذیل: ۸۳ سوره نمل
  57. شیخ مفید، سلسله مؤلفات مفید، ج ۴، ص ۴۶
  58. شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۳۳
  59. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۴، ح ۱۰۵
  60. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  61. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
  62. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.