دولت نبطیان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Amini (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث دولت‌های عرب جاهلی است. "دولت نبطیان" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دولت نبطیان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • قبل از میلاد، در منطقه شمال غربی جزیرة العرب، - حد فاصل موصل و فرات - (اردن کنونی)[۱]، دولتی تشکیل شد که مانند اقوام جنوب عربستان تجارت می‌کردند. اعراب، این دولت را، "الحضر"[۲] و رومیان، آن را "پترا" می‌گفتند[۳].
  • گفته شده است عده‌ای از "کلدانیان" (انباط)[۴] - مردمی ساکن بین بصره و کوفه -[۵] در قرن ششم ق. م، با تصرف پترا - که بر سر راه‌های بازرگانی قرار داشت- آن را به عنوان پایتخت خویش برگزیدند[۶]. آنها در زمین‌هایشان کشت می‌کردند و به تجارت نیز می‌پرداختند[۷]. آنها به یُمن راه‌های تجاری بزرگی که مصر و شام را به غزه و شهرهای فینیقیه متصل می‌کرد و نیز راه تجاری دیگری که از طریق خلیج به شهر پترا می‌رسید، به سرعت پیشرفت کردند[۸]. آنها مصنوعات مسی و آهنی را به یمن، شام و یونان می‌بردند و کالاهای ایران، هند و ماورای هند را در مصر، شام و دیگر نقاط تجاری توزیع می‌کردند[۹].
  • "دیودور سیسیلی" متوفای ۵۷ ق. م نخستین خبرها را از نبطیان، آورده است. او می‌نویسد: "نبطیان در حدود سال ۳۱۲ ق. م چنان قدرتی یافتند که طی دو جنگ برابر انتیکونوس، جانشین اسکندر در شام به پیروزی رسیدند"[۱۰].
  • پترا در قرن اول میلاد، به علت حمایت‌های رومیان، به اوج قدرت و ثروت خود رسید[۱۱]. در این زمان، قلمرو حکومتشان از شمال عربستان تا دمشق بود[۱۲]؛ اما بعد از گذشت دو قرن از میلاد، کم‌کم پترا در سراشیبی سقوط قرار گرفت. زمانی که "بطلمیوس فیلادلفیوس" راه‌های تجاری دریای سرخ و بلاد حاره را در اختیار گرفت، تأثیرات بسیار سوئی بر اوضاع سیاسی جزیرة‌العرب گذاشت؛ زیرا در راه‌های خشکی، امکان تجارت با هند و آفریقا وجود نداشت[۱۳].
  • از سوی دیگر کم‌کم از مسیر کاروان‌های شرق به طرف مناطق شمالی به مرکزیت "تدمر"، تغییر جهت دادند [۱۴] و راه تجاری شمال و جنوب نیز به قسمت شرقی شبه‌جزیره منتقل شد [۱۵].
  • امپراتوری روم با تصرف شام، این دولت را به شدت دچار مخاطره کرد[۱۶]‌. آنجا بارها در معرض هجوم رومیان، به ویژه تراژان، امپراتور روم، واقع شد. برخی گفته‌اند[۱۷] سرانجام در سال ۱۰۵ م، تراژان، امپراتور روم به حکومت نبطیان خاتمه داد؛[۱۸] اما بسیاری از مورخان نیز این حملات را ناکام توصیف کرده‌اند. از ادامه حیات نبطیان تا زمان "شاپور بن اردشیر"سخن گفته و یادآور شده‌اند که آنها در پی هم‌پیمانی با دولت روم در سال ۲۳۵ م[۱۹] مغضوب ایرانیان شدند؛ از این رو شاپور، شاه ایران، در سال ۲۴۱ م به آن حمله برد[۲۰] و به عمر این دولت خاتمه داد[۲۱].
  • نبطیان از لحاظ فرهنگی به شدت تحت تأثیر یونانیان قرار داشتند. آنها علوم شایع را از یونانیان آموختند و نویسندگانشان به خط نبطی و یونانی نگارش می‌کردند[۲۲]. شهرهای مهم این دولت، علاوه بر پترا، "حجر"، "حشبون" و "جرش" بود[۲۳]. جرش، جایگاه "الهه ارتمیس" بود[۲۴][۲۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۴۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۶۷-۲۶۸.
  2. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۱۸۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۷۱.
  3. ابن فقیه همدانی، البلدان، ج، ۴، ص۱۷۸.
  4. علی بن الحسین مسعودی، التنبیه و الإشراف، ص۸۲-۸۳.
  5. عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۵؛ فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۸۷.
  6. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۰–۵۳.
  7. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۲۰.
  8. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۲۰.
  9. فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۸۷؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۲۰.
  10. فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۱.
  11. فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۸۸.
  12. فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۲.
  13. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۲۱.
  14. فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۲.
  15. فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۹۲.
  16. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۳۱.
  17. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۶۵.
  18. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۴۹.
  19. ابن فقیه همدانی، البلدان، ج۴، ص۱۷۸ (زیرنویس به نقل از الحضارات السامیه)؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷.
  20. ابن فقیه همدانی، البلدان، ج۴، ص۱۷۸.
  21. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۷-۵۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۷۱-۷۲؛ بلعمی، تاریخنامه طبری، ج۱، ص۶۰۹.
  22. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۴۹-۵۲.
  23. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۶۶.
  24. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۶۷.
  25. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، دولت‌های عرب جاهلی، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۷۱-۳۷۳.