دحوالارض
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دحوالارض (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
دحوالارض، ترکیبی اضافی از دو واژه دحو و ارض است. دحو به معانی گستردن، آماده کردن، کشیدن، پرتاب کردن، غلطاندن[۱]، و ارض برابر تازی زمین است.
دحوالارض به معنای گستردن[۲]، آماده کردن[۳]، حرکت[۴]، آفرینش زمین[۵] و جابه جا کردن آن از جای خود است[۶].
در اصطلاحِ روایات، گستردن زمین از زیر کعبه[۷] است. به اعتقاد برخی مراد از "دحوالارض" گستردن سطح خشکی در مقابل دریا و کوه است[۸].[۹]
دحوالارض در قرآن
در قرآن دو مرتبه ماده "د ـ ح ـ و" و "ط ـ ح ـ و" به معنای گستردن به کار رفته ﴿وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا﴾[۱۰]؛ ﴿وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا﴾[۱۱] و اصطلاح دحوالارض از آیه ﴿وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا﴾[۱۲] گرفته شده است. مفسران، ذیل آیات ﴿وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ﴾[۱۳].[۱۴] ، ﴿وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ﴾[۱۵].[۱۶]، ﴿وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۱۷].[۱۸]، ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾[۱۹].[۲۰]، ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ﴾[۲۱].[۲۲]، ﴿وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ﴾[۲۳].[۲۴] و... از دحو الارض سخن گفته و آنها را با دحوالارض مرتبط دانستهاند.
افزون بر آیات، احادیث پرشماری در مورد دحو الارض در دست است[۲۵] در تفاسیر، ذیل آیات برای دحو الارض، سه معنا یاد شده است:
۱. گسترش زمین و آماده کردن آن برای زندگی: آیات ﴿ أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴾ [۲۶] خطاب به منکران معاد [۲۷] با اشاره به عظمت آفرینش آسمان و زمین و آسان بودن زنده کردن مردهها در سنجش با آفرینش آسمان و زمین[۲۸]، از گسترش زمین پس از آسمانها خبر میدهد: ﴿وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا﴾[۲۹].
در روایات و دعاها از خدای متعالی با نام گستراننده زمین: «اَللَّهُمَّ ! يَا دَاحِيَ اَلْمَدْحُوَّاتِ»[۳۰]؛ «اَللَّهُمَّ ! دَاحِيَ اَلْكَعْبَةِ»[۳۱] یاد شده و آیه ﴿وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا﴾[۳۲] نیز با سوگند خوردن به زمین و گستراننده قدرتمند آن، از گسترش زمین سخن میگوید. "ما" یِ موصول به قدرت و عظمت گستراننده زمین اشاره دارد [۳۳]. "طحا" در این آیه از ماده "ط ـ ح ـ و" به معنای گستردن است[۳۴].
بگفته برخی "طحو" در اصل "دحو" بوده و در ادبیات عرب تبدیل "دال" به "طاء" متداول است[۳۵]. گفتنی است بر اساس یافتههای علوم نو، سطح زمین پس از خلقتِ آن، دگرگونیهای مختلفی داشته و سرانجام بر اثر بارانهای سیلابی از آب پر شده است. به تدریج، این آبها به طرف پستیها و گودالها سرازیر گشته و خشکیها سر بر آوردند و روز به روز گستردهتر شدند، تا زمین به وضع کنونی در آمد. این دگرگونیها زمین را برای زندگی آماده کردند[۳۶].
برخی بر اساس آیه ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾[۳۷] خانه کعبه را وسط زمین و نخستین مکان روی آن دانستهاند که روی آب ظاهر شده و گسترش زمین از زیر آن بوده است و آیه یاد شده را نیز اشاره به دحو الارض دانسته[۳۸]، چنانکه برخی از ﴿ أُمَّ الْقُرَى﴾ خواندن مکه در آیات ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ﴾[۳۹] ، ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ﴾[۴۰]، مرکزیت کعبه برای گسترش زمین را برداشت کردهاند[۴۱]. و ﴿مَدَّ﴾ در آیه ﴿وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۴۲]؛ نیز ﴿وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ﴾[۴۳] ؛ ﴿وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ﴾[۴۴]. به معنای گسترش زمین از مکان کعبه پس از بیرون آوردن آن از زیر آب است[۴۵].
آیات ﴿أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴾[۴۶] درباره بیرون آوردن چشمهسارها، چراگاه حیوانات (رویاندن گیاهان) و استوار کردن زمین و کوهها برای زندگی جانداران هستند[۴۷] و به گسترش و آماده شدن زمین برای زندگی اشاره دارند:[۴۸]. از آیاتی نیز که از فرش گسترده بودن زمین: ﴿وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا﴾[۴۹] [۵۰] و هموار بودن آن: ﴿وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ﴾[۵۱] سخن میگویند، گسترش و آماده شدن زمین برای زندگی برداشت شده است [۵۲] گفتنی است که آماده شدن زمین برای زندگی، فرع بر گسترش آن است، از همین رو برخی تفاسیر گسترش و آماده شدن را با هم ذکر کردهاند.[۵۳]
۲. حرکت: برخی به استناد پیشرفت علوم و با مقدماتی، از آیه ﴿وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا﴾[۵۴]، افزون بر گسترش زمین، حرکت وضعی و انتقالی آن را نیز به اجمال برداشت کردهاند[۵۵]، بدین گونه که از ابهام وتعبیر خاص آیه ﴿وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا﴾[۵۶] به دست میآید زمین نخست فشرده و پیوسته بود و سپس با نیروی مبهمی ـ که از "ما" یِ موصول فهمپذیر استـ از خاستگاه اصلیاش جدا و رانده شده است و لازمِ جدا شدن زمین از جسم اوّلی، حرکت وضعیاست و لازمِ قرار گرفتن زمین میان دو نیروی جذب و دفع، حرکت انتقالی است و لازمِ واقع شدن میان دو قدرت جاذبه و دافعه، گسترش تدریجی آن[۵۷].
۳. آفرینش زمین: بعضی با استدلال به کروی بودن زمین، خلق و گسترش آن را همزمان دانسته و دحو الارض را در آیه ﴿وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا﴾[۵۸] به معنای آفرینش زمین خواندهاند؛ نیز با توجه به صراحت تعبیر ﴿ بَعْدَ ذَلِكَ﴾ در این آیه، آفرینش زمین را پس از خلق آسمان دانسته و ﴿ ثُمَّ﴾ را در آیه ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۵۹] به معنای تأخر در بیان خبر گرفتهاند؛ نه تحقق و وجود[۶۰].[۶۱]
شبهات دحو الارض
پیشی گرفتن آفرینش زمین بر آسمان
بر اساس برخی آیات، آفرینش زمین پیش از خلقت آسمان بوده است: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۶۲]؛ ﴿قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ﴾[۶۳] در مقابل، پارهای از آیات آفرینش آسمان را قبل از خلقت زمین میدانند. ﴿أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴾[۶۴]، ﴿وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا﴾[۶۵]. مفسران برای حل تعارض ظاهری میان آیات، دیدگاههایی به دست دادهاند: به باور بیشتر آنان، با اینکه آفرینش زمین پیش از آسمان بوده، گسترش آن پس از خلقت آسمان بوده است و آیه نیز بر این مطلب تصریح دارد؛ نه بر خلقت زمین، بنابر این دحوالارض به معنای گستراندن و آماده کردن زمین برای سکونت و آبادی است[۶۶]. این مرحله، پس از آفرینش آسمان و زمین بوده است[۶۷].[۶۸]
بلندترین مکان زمین
برخی در پاسخ این شبهه که "اگر کعبه نخستین بخشی از زمین باشد که از زیر آب بیرون آمده، باید بلندترین نقطه زمین باشد، در حالی که چنین نیست" گفتهاند: دحو الارض میلیونها سال پیش رخ داده و در این مدت به دیده زمینشناسان، دگرگونیهای بسیار پیش آمده و قلهها به قعر دریا و قعر دریاها به قلههابدل شدهاند[۶۹].[۷۰]
زمان دحوالارض
بر پایه برخی روایات، دحو الارض مصادف با ۲۵ ذی قعده است[۷۱]. روزه آن روز مستحب و بسیار ثواب دارد[۷۲]. برخی، تعیین تاریخ گسترش زمین را فرضی دانستهاند؛ با این توضیح که اگر زمانی فرض کردنی باشد، آن روز ۲۵ ذیقعده میشد[۷۳]. در مقابل، فقیهانی معتقدند که دحو الارض پس از خلقت آسمان و زمین بوده و تاریخ یاد شده واقعی است نه فرضی[۷۴].[۷۵]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مفردات، ص ۳۰۸؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۴، «دحا»؛ اساس البلاغه، ص ۱۲۷، «دحو».
- ↑ لسان العرب، ج ۴، ص ۳۰۳؛ الاصفی، ج۲، ص ۱۴۰۳؛ التحقیق، ج ۳، ص ۱۷۲، «دحی».
- ↑ تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۷۷.
- ↑ الفرقان، ج ۳۰، ص ۸۹.
- ↑ تفسیر ابوالسعود، ج ۸، ص ۶؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۵.
- ↑ مفردات، ص ۳۰۸.
- ↑ المصنف، ج ۵، ص ۹۵؛ ثواب الاعمال، ص ۷۹؛ علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۹۶.
- ↑ نثر طوبی، ج ۱، ص ۱۶؛ دروس هیئت، ج ۱، ص ۲۳۲ ـ ۲۳۳.
- ↑ گودرزی، محمود، دحوالارض، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲.
- ↑ «و پس از آن زمین را گسترانید،» سوره نازعات، آیه ۳۰.
- ↑ «و به زمین و آنکه آن را بگسترد،» سوره شمس، آیه ۶.
- ↑ «و پس از آن زمین را گسترانید،» سوره نازعات، آیه ۳۰.
- ↑ «و زمین را گستراندیم و در آن کوههای پابرجا درافکندیم و در آن از هر چیز سنجیدهای رویاندیم» سوره حجر، آیه ۱۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص ۱۳۰.
- ↑ «و زمین را گستردیم و در آن کوهسارهایی گماردیم و در آن از هر گونه زیبا گیاهی رویاندیم» سوره ق، آیه ۷.
- ↑ التبیان، ج۹، ص ۳۵۹.
- ↑ «و اوست که زمین را گسترد و در آن کوهها و رودهایی نهاد و از هر میوه در آن جفتی دوگانه برآورد؛ شب را با روز فرا میپوشد، بیگمان در آن (کار) نشانههایی برای گروهی است که میاندیشند» سوره رعد، آیه ۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۶، ص ۳۴۶.
- ↑ «بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص ۷۹۷.
- ↑ «و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۴۶۷.
- ↑ «و زمین را گسترانیدیم که نیکو گسترانندهایم» سوره ذاریات، آیه ۴۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۱۸۸.
- ↑ المصنف، ج۵، ص ۹۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص ۸۹؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۵۰ ـ ۴۵۱.
- ↑ آیا آفرینش شما سختتر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید.و شبش را تیره کرد و روزش را برآورد.و پس از آن زمین را گسترانید، از آن، آب و (گیاه) چراگاهش را برون کشید،و کوهها را بر جای فرو کوفت، برای بهرهوری شما و چارپایان شما؛ سوره نازعات، آیه: 27-33.
- ↑ جامع البیان، ج ۳۰، ص ۵۷ ـ ۵۸؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۶۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۱۲۷ ـ ۱۲۸.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۵۴۴؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص ۶۵۹؛ تفسیر بغوی، ج ۵، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۸.
- ↑ «و پس از آن زمین را گسترانید،» سوره نازعات، آیه ۳۰.
- ↑ مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۱۶۳؛ نهج البلاغه، ج ۱، خطبه۷۲؛ بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۱۱۶.
- ↑ مصباح المتهجد، ص ۶۶۹؛ اقبال الاعمال، ج۲، ص ۲۸.
- ↑ «و به زمین و آنکه آن را بگسترد،» سوره شمس، آیه ۶.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۵۴؛ فتح القدیر، ج۵، ص۵۴۶؛ المیزان، ج۲۰، ص۲۹۷.
- ↑ التبیان، ج ۱۰، ص ۳۵۸؛ نمونه، ج ۲۷، ص ۴۳.
- ↑ لسان العرب، ج ۸، ص ۱۳۲، «طحا»؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۷۶.
- ↑ نمونه، ج ۲۶، ص ۱۰۱؛ ج۲۷، ص ۴۳؛ التحقیق، ج ۳، ص ۱۷۲، «دحی».
- ↑ «بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص ۷۹۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۲۹۹؛ البحر المحیط، ج ۳، ص ۲۶۷.
- ↑ «و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.
- ↑ «و بدینگونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۴۶۷؛ التبیان، ج ۴، ص ۲۰۱.
- ↑ «و اوست که زمین را گسترد و در آن کوهها و رودهایی نهاد و از هر میوه در آن جفتی دوگانه برآورد؛ شب را با روز فرا میپوشد، بیگمان در آن (کار) نشانههایی برای گروهی است که میاندیشند» سوره رعد، آیه ۳.
- ↑ «و زمین را گستراندیم و در آن کوههای پابرجا درافکندیم و در آن از هر چیز سنجیدهای رویاندیم» سوره حجر، آیه ۱۹.
- ↑ «و زمین را گستردیم و در آن کوهسارهایی گماردیم و در آن از هر گونه زیبا گیاهی رویاندیم» سوره ق، آیه ۷.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۱۶۷؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۲۱۶؛ روض الجنان، ج ۱۱، ص ۱۸۰.
- ↑ «از آن، آب و (گیاه) چراگاهش را برون کشید، و کوهها را بر جای فرو کوفت، برای بهرهوری شما و چارپایان شما» سوره نازعات، آیه ۳۱-۳۳.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۹.
- ↑ تفسیر نسنفی، ج ۴، ص ۳۱۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۴۷؛ تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص ۳۱۸.
- ↑ «و خداوند زمین را بستر شما کرد» سوره نوح، آیه ۱۹.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۲۴۷؛ تفسیر مراغی، ج ۲۹، ص ۸۶؛ التفسیر الکاشف، ج ۴، ص ۳۷۴.
- ↑ «و به زمین که چگونه آن را گستردهاند؟» سوره غاشیه، آیه ۲۰.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص ۷۴۵.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص ۶۹۷؛ البحر المحیط، ج ۱۰، ص ۴۰۰؛ زبدة التفاسیر، ج ۷، ص ۳۲۶.
- ↑ «و به زمین و آنکه آن را بگسترد،» سوره شمس، آیه ۶.
- ↑ نمونه، ج ۲۷، ص ۴۴.
- ↑ «و به زمین و آنکه آن را بگسترد،» سوره شمس، آیه ۶.
- ↑ اسلام و هیئت، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳؛ پرتوی از قرآن، ج ۴، ص ۱۱۰؛ نیز رک: الفرقان، ج ۳۰، ص ۸۹.
- ↑ «و پس از آن زمین را گسترانید» سوره نازعات، آیه ۳۰.
- ↑ «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ تفسیر ابوالسعود، ج ۸، ص ۶؛ روح المعانی، ج ۳۰، ص ۳۲ ـ ۳۳؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۵.
- ↑ گودرزی، محمود، دحوالارض، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲.
- ↑ «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ «بگو آیا شما به کسی کفر میورزید و برای او همتایانی میآورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است و بر روی آن کوههایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزیهایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازهگیری کرد سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۹-۱۱.
- ↑ «آیا آفرینش شما سختتر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید» سوره نازعات، آیه ۲۷-۲۸.
- ↑ «و پس از آن زمین را گسترانید،» سوره نازعات، آیه ۳۰.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۳۹؛ کنزالدقائق، ج ۱، ص ۳۱۳؛ تفسیر مراغی، ج ۱، ص ۷۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۱۷، ص ۱۰۲.
- ↑ گودرزی، محمود، دحوالارض، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲.
- ↑ نمونه، ج ۵، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۶.
- ↑ گودرزی، محمود، دحوالارض، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۱۵۰؛ المصباح، ص ۴۶۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۴۹.
- ↑ الجامع للشرائع، ص ۱۶۱؛ مستند الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۸۵؛ کشف الغطاء، ج ۲، ص ۳۲۴.
- ↑ روضة المتقین، ج ۳، ص ۲۵۵.
- ↑ منتقی الجمان، ج۲، ص ۵۳۹ ـ ۵۴۰؛ مدارک الاحکام، ج۶، ص۲۶۶؛ جواهرالکلام، ج۱۷، ص۱۰۲.
- ↑ گودرزی، محمود، دحوالارض، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲.